کیفیت زندگی
کیفیت زندگی یکی از مهمترین مسائل پیش روی جهان امروز و از مباحث اساسی در تکوین سیاستگذاری اجتماعی محسوب میشود که موضوعاتی چون رفاه، ارتقاء کیفیت زندگی سلامتمحور، رفع نیازهای اساسی، زندگی رو به رشد و رضایتبخش، نوعدوستی و ازخودگذشتگی در میان جماعات را دربرمیگیرد.
كيفيت زندگي مربوط به سلامت، جنبههايي از زندگي را مدنظر قرار ميدهد كه بيشتر تحت تأثير بيماري يا سلامت ميباشند. در يك تعريف كلي ميتوان گفت كه كيفيت زندگي مربوط به سلامت بستگي به ميزان تأثير پذيري سلامت جسماني، رواني و اجتماعي فرد از يك بيماري يا درمان آن دارد . در اين تعريف بر ذهنيت فرد و چند بعدي بودن كيفيت زندگي تأكيد ميشود . كيفيت زندگي مربوط به سلامت معرف نوعي برداشت ذهني از بيماري يا درمان آن است. به همين دليل، بيماران با وضعيت سلامت مشابه، به علت تفاوتهاي فردي مربوط به توقعات و راهبردهاي مقابلهاي، ممكن است كيفيت زندگي همسان نداشته باشند . در بررسي كيفيت زندگي، ارزيابي نگرش فرد درباره عملكردش در چندين بعد از زندگي و ارزيابي اينكه به اعتقاد شخص كدام عوامل نقش بيشتري در كيفيت زندگي وي دارند از اهميت اساسي برخوردار است. در اغلب مطالعات اين ابعاد شامل سلامت جسماني، رواني، هيجاني، اجتماعي، احساس ذهني سلامتی، توانايي كاركردن است .
تعريف کيفيت زندگي
در حال حاضر اتفاق نظر چنداني در زمينه چيستي مفهوم کيفيت زندگي وجود ندارد. اين مفهوم در حوزههاي متفاوت علمي با برداشتهاي متفاوت در حال حاضر بکار برده ميشود. در اينجا به تعدادي از اين تعاريف اشاره ميشود:
- کالمن، در سال 1984 ميگويد که کيفيت زندگي گستردگي و انبساط اميد و آرزو است که از تجارب زندگي ناشي ميشود.
- فرانس و پاورس، در سال 1985 مينويسند: کيفيت زندگي، ادراک فرد از از رفاه است که به نظر ميرسد از رضايت يا عدم رضايت در حيطههاي اصلي زندگي ناشي ميشود .
- تستا و سيمونسون ،در سال 1996 کيفيت زندگي را ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي ميدانند که محدود به تجارب، اعتقادات، انتظارات و ادراک بيمار است.
- زان ،در سال 1992 کيفيت زندگي را درجه رضايت در تجارب زندگي فرد ميداند، وي ميگويد کيفيت زندگي، شامل رضايت از زندگي، رضايت در تصور از خود، سلامت و فاکتورهاي اجتماعي و اقتصادي است.
- سازمان بهداشت جهاني نيز کيفيت زندگي را اينگونه تعريف ميکند : ادراک افراد از موقعيتشان در زندگي، در متن فرهنگ و نظامهاي ارزشي که در ان زندگي ميکنند و در ارتباط بااهداف، انتظارات، ارتباطات و نيازهايشان است .
علي رغم اختلاف نظرهايي که در تعريف کيفيت زندگي وجود دارد، توافقي ادراکي در بين متخصصين وجود دارد. اکثر متخصصين مؤافق اين امرند که کيفيت زندگي شامل ابعاد مثبت زندگي و مفهومي چند بعدي است.
کیفیت زندگی یک مفهوم وسیع است و به صورت پیچیدهای با سلامت جسمانی، وضعیت روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و باورهای شخصی فرد و همچنین ارتباط او با عوامل محیطی برجسته درآمیخته و مرتبط است. از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، مفهوم كيفيت زندگی یک مفهوم فراگیر است که از سلامت فیزیکی، رشد شخصی، حالات روانشناختی، سطح استقلال ،روابط اجتماعی و روابط با نهادهای برجسته محیط تاثیر میپذیرد و بر ادراک فرد مبتنی است. در واقع کیفیت زندگی گسترهای است دربرگیرنده ابعاد عینی و ذهنی که در تعامل با یکدیگر قرار دارند. کیفیت زندگی یکی از نمودهای احساسات مثبت است که شامل رضایت از زندگی، احساس خوشبختی و شادکامی میباشد که جنبههایی از سلامتی آدمی به شمار میروند . برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکردی عینی تعریف کرده و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمی، شرایط شخصی : ثروت، شرایط زندگی و…، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانسته است. در مقابل این رویکرد، رویکرد دیگری به نام رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر میگیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد . بین دو رویکرد عینی و ذهنی رویکرد جدیدی به نام رویکرد کل نگر وجود دارد که نظریه پردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی، همانند خود زندگی، مفهوم چند بعدی و پیچیده است و در بررسی آن، هر دو مولفه عینی و ذهنی را مد نظر قرار میدهند. اساس پژوهش حاضر درباره کیفیت زندگی، رویکرد کل نگر است. در این رویکرد سلامت جسمی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و کیفیت محیط زندگی از مؤلفههای سازنده کیفیت زندگی هستند.
منبع
برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانههای مرضی، همبستههای شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید