کسب و کار چیست ؟
نویسندگان مختلف تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند. در واژه نامه ی آکسفورد، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامه ی لانگ من کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از پول حاصل شود، گفته می شود.به زبان ساده کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیت هایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود در بر می گیرد. پترسن و بلومن بر این باورند که هر تبادلی که در آن خرید و فروش صورت می گیرد، کسب و کار نیست بکه کسب و کار هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده ی خرید و فروش است.
پروفسور اون، کسب و کار را یک نوع کاسبی می داند که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند . بنابرین با توجه به تعاریف یادشده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه خدمات به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد. با توجه به تعاریف یاد شده، ویژگی های کسب و کار عبارتند از:
- فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش
- معامله کالاها و خدمات
- تکرار معاملات
- انگیزه سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره امور کسب و کار)
- فعالیت توأم با ریسک کسب و کار همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است. از این رو همواره کسب و کار توأم با ریسک است.
کسب و کار خانوادگی
خانواده و کسب و کار به عنوان دو زیر سیستم از یک ابر سیستم به نام جامعه و اجتماع هستند که در اثر ارتباطات و تأثیرات متقابلی که بر روی یکدیگر می گذارند تشکیل یک نظام کلی تر به نام کسب و کار خانوادگی را می دهند. اگر پویایی و تحرکات خانواده و کسب و کار به طور واضح و آشکار با یکدیگر تعامل و ارتباط داشته باشند میان این دو نوعی تلفیق و ترکیب به وجود می آید که از دید محققان باعث پیدایش یک نظام نوین و منحصر به فرد به نام کسب و کار خانوادگی می شود .چشم انداز اقتصادی اکثر کشورها تحت سلطه ی شرکت های تجاری خانوادگی باقی می ماند، بنابرین تعجبی ندارد که جوامع دانشگاهی و علمی آغاز به شناسایی و تشخیص اهمیت مطالعات در زمینه شرکت های خانوادگی کرده اند. کسب و کار های خانوادگی به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد ثروت و استخدام نیروی کار در تمام کشورهای جهان و نقش عمده ای در رشد و توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان دارا هستند. به طوری که سهم شرکت های خانوادگی از کل شرکت های موجود در اروپا حدود 60 تا 93 درصد در ایالات متحده حدود 95 درصد و در آمریکای مرکزی و جنوبی حدود 65 درصد می باشد. علاوه بر آن معادل 40 تا 60 درصد از تولید ناخالص ملی کشور آمریکا متعلق به این گونه کسب و کارها می باشد.طبق تعریف جامعی که هندلر از کسب و کار خانوادگی ارائه داده است، کسب و کار خانوادگی به مثابه سازمانی است که اصلی ترین تصمیمات قرارداد که این اعضا در مالکیت و یا مدیریت آن سازمان نقش اصلی را بر عهده دارند.
در تعریف یک کسب و کار خانوادگی سه عامل مهم خانواده، مالکیت و مدیریت مطرح می باشند. آنچه که از یافته های تحقیقاتبر می آید این است که همگرایی عامل خانواده و تنها یکی از دو عامل مالکیت و مدیریت (خانواده و مالکیت یک کسب وکار، یا خانواده و مدیریت یک کسب و کار) می تواند به تعریف یک کسب و کار خانوادگی بسنده کند..خانواده و کسب و کار دو سامانه اجتماعی پیچیده هستند که وقتی با هم ترکیب می شوند، کسب و کارهای خانوادگی متمایزی را نسبت به سازمانهای دیگر می سازند و درجه های متفاوتی از همپوشانی دارند، سامانه کسب و کار نفوذ می کند و این تعامل منجر به طبیعت حرفه ای منفی و محدود کننده کسب و کار در خانواده می گردد.اسوارتز در کنار هم قرار دادن دو سامانه خانواده و کسب و کار یک چاچوب دو بعدی از کسب و کار خانوادگی را ارائه داده است..
هابرسون و ویلیامزیک سیستم اجتماعی کسب و کار خانوادگی را تشکیل و مرکب از سه خرده سیستم واحد کنترل خانوادگی، نهاد کسب و کار و افراد عضو خانواده می دانند که این سه خرده سیستم به صورت فرایندهای مدور بازخوردی عمل می نمایند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. گرسیک و همکارانش با کنار هم قرار دادن ابعاد مالکیت، خانواده و کسب و کار یک چارچوب سه بعدی از کسب و کار خانوادگی را ارائه نموده اند. طبق چارچوب سه بعدی کسب و کار خانوادگی افراد ممکن است با توجه به رابطه و نسبتی که با کسب و کار خانوادگی دارند در هر کدام از زیر بخش های هفت گانه چارچوب قرار گیرند. افراد ممکن است که تنها یک مالک باشند، یک مدیر باشند، یکی از اعضای خانواده باشند یا ترکیب های متفاوتی از این سه بعد.
مقیاس کسب و کار خانوادگی
یکی از تحقیقاتی که به نوعی برای کسب و کار خانوادگی یک پیوستار قائل است، F-PECمی باشد. کین، استرچن و سمیرنیوس، پیشنهاد نمودند که کسب و کارهای خانوادگی می توان از طریق اندازه گیری سه بعد: قدرت، تجربه و فرهنگ (F-PEC) تعریف نمود. وسعت و چگونگی درگیری خانواده در شرکت و تأثیر آن بر شرکت یک موضوع قابل توجه است. حداقل سه بعد برای خانواده وجود دارد: قدرت، تجربه و فرهنگ. قدرت به نفوذ اعمال شده از طریق تأمین مالی کسب و کار (مثل سهامی که در دست خانواده است) و از طریق رهبری و با کنترل کسب و کار از طریق مدیریت و یا مشارکت نظارتی خانواده ارجاع دارد. تجربه: به مجموع تجارب عهده داری مدیریت و مالکیت ارجاع دارد. فرهنگ ارجاع دارد به ارزش ها و تعهد و پرسشنامه تعهد کسب و کار خانوادگی را بکار می گیرد.
در تعریف دیگری کسب و کار خانوادگی کسب و کاری است که به قصد شکل دادن و دنبال کردن چشم انداز کسب و کار اداره یا مدیریت می شود که این چشم انداز توسط یک ائتلاف غالب که تحت کنترل اعضای یک خانواده می باشد، تعیین می گردد. به طوری که به صورت بالقوه بین نسل های یک خانواده پایدار می ماند.بر اساس تعریف سیستماتیک از خانواده، همه افرادی که با هم نسبت خونی دارند یا از طریق ازدواج یا به فرزندخواندگی گرفتن نسبت خانوادگی پیدا کردند معمولا خانواده در نظر گرفته میشوند اما افرادی که نسبت خونی با هم ندارند و از طریق ازدواج یا فرزندخواندگی نسبت خانوادگی پیدا نکرده اند اما اهداف و منابع را به اشتراک می گذارند و به هم متعهد هستند ممکن است خانواده در نظر گرفته شوند. با گذشت زمان این فرد ممکن است به گونه ای که عضوی از خانواده است در نظر گرفته شود؛ مثلا فرد از منابع و املاک خانواده سهم عادلانه دریافت می کند در صورتی که به صورت بیولوژیک یا قانونی عضوی از خانواده نباشد؛ البته تصمیم در مورد این موضوع یک تصمیم خانوادگی می باشد.
منبع
شریف نژاد ،فاطمه(1393)، تاثیر گرایشات ارزشی و استراتژیک یررشد کسب و کارهای خانوادگی درصنعت پوشاک ورزش ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی کسب و کار ،دانشگاه علامه طباطبایی
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید