پیشرفت تحصیلی و عوامل موثر بر آن

پیشرفت تحصیلی و در مقابل آن افت تحصیلی یکی از مسائلی است که همواره مورد نظر و توجه پژوهشگران و اندیشمندان تربیتی است که از زوایای مختلف بدان می توان توجه نمود، گروهی به عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی توجه نموده اند و گروهی نیز افت تحصیلی و تاثیرات آن در زوایای مختلف تربیتی یبدان توجه نموده اند. لکن آنچه مهم است این نکته است که پیشرفت تحصیلی یکی از مقوله های مهم نظامهای تربیتی بعبارت بهتر هدف نظام آموزشی است. البته طبیعی است که تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. دکتر علی اکبر سیف پیشرفت تحصیلی را عبارت از یعنی این که از سطح مورد انتظار آموزشی برآورده شود و سازمان آموزش و پرورش به اهداف از پیش تعیین شده نزدیک تر شود. پیشرفت تحصیلی یعنی ، افزایش میزان یادگیری، افزایش سطح نمرات و قبولی دانش آموزان در دروس و پایه تحصیلی می داند.

عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان:

بدون شک در دنیای پیشرفته ی امروزی یکی از علائم موفقیت فرد، موفقیت تحصیلی می باشد که بدون آن توسعه و ترقی هیچ کشوری امکان پذیر نخواهد بود. ترقی هر کشوری رابطه ی مستقیم با پیشرفت علم و دانش و تکنولوژی آن کشور دارد. پیشرفت علمی نیز حاصل نمی شود مگر این که افراد متفکر و خلاق تربیت شده باشند. پیشرفت تحصیلی ضمن این که در توسعه و آبادانی کشور مؤثر است در سطوح عالی منجر به یافتن شغل و موقعیت مناسب و در نتیجه در آمد کافی می شود. دانش آموزان و دانشجویانی که از موفقیت های تحصیلی برخوردارند خانواده و جامعه با دیده ی احترام به آنان می نگرد و در جامعه با روحیه و نشاط بیشتری حضور خواهند یافت و در کنار این ها از هزینه های گزافی که از افت تحصیلی تحمیل آموزش و پرورش می شود کاسته خواهد شد .

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را در سه سطح فردی ، خانوادگی ، آموزشی می توان بررسی کرد:

عوامل فردی

هوشی و توانایی ذهنی:روان شناسان هوش را توانایی اتخاذ رفتارهای سازگارانه یا خلاق تعریف می کنند. هوش معمولاً زیر بنای توانایی یا ظرفیت یادگیری به حساب می آید.

 انگیزه : انگیزه یعنی، سبب علت و آن چه کسی را به کار وادار می کند. انگیزه یک عامل درونی است و به طور کلی موجود زنده را به حرکت در می آورد.

سلامت رواني و جسمی دانش آموزان : چگونگي سلامت بدني دانش آموزان در رفتار وپيشرفت تحصيلي آنان نقش موثری دارد، دربسياري از موارد اختلال هاي بدني موجب عقب ماندگي تحصيلي و حتي ناسازگاريهاي دانش آموزان با محيط مدرسه مي شود.يك دانش آموز كه نارساييهاي بينايي وشنوايي دارد. وقتي نتواند نوشته هاي روي تخته را ببيند ويا صداي معلم هنگام ديكته يا تدريس بشنود، مطمــئناً نخواهد توانست، درخواندن ونوشتن كه اساس تمام يادگيريها ي او در دوره ابتدايي است پيشرفت تحصیلی رضايت بخشي داشته باشد. اين اختلالات يا اختلالات رفتاري در عملكرد دانش آموزان در سازگاري با موقعيت آموزشي و يادگيري، او را تحت تاثير قرار مي دهد و ضمناً تغذیه مناسب و به موقع موجب یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.

 عوامل خانوادگی

 یکی از مهمترین نهادهای مؤثر در تربیت و رفتار آدمی را سازمان خانواده می دانند. زیرا خانواده اولین و با دوام ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان و زمینه ساز رشد جسمانی ، اخلاقی عاطفی و عقلانی آنان است. والدین در شکل گیری نگرش فرزندانشان نسبت به تحصیل نقش دارند. نگرش مثبت به مدرسه و معلمان و تحصیل از متغیرهای اثر گذار سطح تحصیلات و میزان در آمد خانواده می باشد. مهمترین نقش والدین در زمینه ی پیشرفت تحصیلی ایجاد محیط آرام ومساعد برای مطالعه و انجام تکالیف است.در ذیل به عوامل خانوادگی مهمی که در افت و یا پیشرفت تحصیلی تاثیر گذاراست اشاره  می گردد.

سطح در آمد واقتصاد خانواده ها: بسیاری از دانش آموزان مستعد و پيشرفته ي تحصيلي به خانواده هاي سطح بـالاي اقتصادي تعلق دارد؛ در اين زمينه استثنا هايي وجـــود دارد؛وجود امكانات رفاهي آموزشي درخانواده هاي مرفه،انگيزه ي قوي تري رادريــادگيــري وپيشرفت اين خانواده ها دارد .

 تعداد فرزندان: در بررسيهاي به عمل آمده، معلوم شده كه بين سطح هوشــي و تعداد فرزندان خانواده ها رابطه معكوس وجود دارد، هر چه تعداد فرزندان خانواده ها بيشتر باشـــد متوسط هوش فرزندان در مقايسه با خانواده هاي كم فرزند، كمتر است.

 سطح اجتماعي و فرهنگي خانواده ها : يكي از دلايل. اجتماعي اين امر اين است كه تعداد فرزندان خانواده هاي سطح پايين، اجتماعي وفرهنگي به طور متوسط بيشتر از خانواده هـــاي سطح بالاست. توانايي و انگيزه يادگيري و پیشرفت تحصیلی كودكان با سطح اجتماعي و فرهنگي اين خانــواده ها رابطه دارد. سطح اجتماعي فرهنگي خود شامل تحصيلات والدين و شغل آنها سـت. خود تحصيلات والدين با شغل و درآمد آنان ارتباط دارد. والدينی که تحصيلات و درآمد خوبی دارند اينان از نظر فرهنگي نيز براي تحصيلات فرزندان خود ارزش فراواني قائل هستند.

پدر ومادر باسواد، مشكلات درسي و آموزشي فرزندان خود را برطرف مي كند و اضطراب و دلهره ي دانش آموزان را كمتر مي كند اين خانواده ها پيشرفت فرزندان را در امر تحصيل وموفقيت آنان در اين زمينه را به عنوان يكي از ارزش ها تلقي مي كنند به پيشرفت درسي فرزندانشان اهميت بيشتري مي دهند، ارتباط آنان با مدرسه و معلمان بيشتر است، اين امر انگيزه ي قويتري را براي يادگيري فرزندان خود مهيا مي كنند. اما بلعكس در بعضي خانواده ها، والدين از نظر تحصيلات و شغل و درآمد در سطح پايين تري هستند. آنان توجه چنداني به وضعيت تحصيلي فرزندان خود ندارند. والدين بيسواد، نمي توانند مشكلات آموزشي فرزندان خود را بر طرف كنند، پس نسبت به درس خواندن آنان بي تفاوت شده و فرزندان هم دچار اضطراب و دلهره مي شوند.

آنان قادر نيستند امکانات آموزشي فـرزندان خود را فـراهم كنند، ارتـبـاط ايـن والـدين با مدارس(معلمين )خيلي كم(يا صفر)است. انگيزه ي ياد گيري در اين دانش آموزان خيلي كــم است . حال اگر معلم هم نتواند انگيزه يادگيري را در اين دانش آموزان به وجود آورد افت تحصيلي افزايش خواهد يافت. پس مي توان گفت: ارزشهاي خانواده نه تنها در انگيزه ي يادگيري و پيشرفت تحصيلي فرزندان تاثير دارد، بلكه در رفتار و چگونگي سازگاري آنان با شرايط در موقعيت هاي آموزشي نيز نقش تعيين كنندهاي را ايفا مي كنند، هنگامي كه بين ارزشهاي خانواده ها و ارزش هاي مدارس هماهنگي وجود داشته باشد، دانش آموزان بهتر مي توانند با موقعيت آموزشي سازگار شوند. از طرف ديــگر ناهماهنگي بين ارزشهاي خانه و مدرسه، در دانش آموزان تعارض ايجاد مي كنند، و سازگاري او را مختل مي سازد طبعاٌ بر يادگيري و پيشرفت تحصیلی او تاثير زيانباري برجاي مي گذارد.

 رفتار والدين با يكديگر:رفتار والدين با يكديگر و تعامل آن ها با فرزندان و بطور كلي جو عاطفي خانواده ها به عنوان يكي از مهمترين عوامل موثر در رفتار و سازگاري بچه ها به شمار ميرود. طلاق والدين، مرگ يكي از والدين، اعتياد والدين، طرد وتبعيض كودك از سوی والدين روابط فرزندان با يكديگر، بهداشت رواني  فرزندان را تحت تاثير قرار مي دهد. فرزندي كه در خانواده احساس تبعيض، طردشدگي و ناامني مي كند از نظر بهداشت رواني و سلامت عاطفي مورد تهديد قرار مي گيرد انتظارات بيش ازحد والدين از فرزندان ممكن است به اعتماد به نفس و خود پنداري آنان آسيب برساند، اين بچه ها به تدريج انگيزه ي يادگيري و پيشرفت را ازدست مي دهند و به گروه مردود شدگان و شكست خـــوردگان مي پيوندند.

در خانواده هايي كه جو عاطفي سالم و روابط عاطفي واجتماعي مناسب، بين آنها بـــرقرار است فرزندان احساس آرامش وامنيت مي كنند، چنين فرزنداني،از سلامت رواني و پختگي عاطفي و رشد اجتماعي بهتري برخوردارند، كه طبعادرسازگاري با مدرسه،دوستان و معلمين، و يادگيري و پيشرفت تحصيلي آنان تاثير تعيين كننده اي دارند . امروزه معلوم شده است كه : كيفيت رفتار و پيشرفت درسي دانش آموزان تا حد زيادي به فشارهاي عاطفي و رواني كه در خانه يا مدرسه تجربه مي كنند دارد. كودكي كه با پرخاشگري و ابراز خصومت به ديگران؛ براي معلم مشكلاتي را فراهم مي كنند، فردي شرور و بد جنس است، شايد با اين عمل مي خواهد اضطراب نـاشي از عمق فشارهاي خارج از مـــدرسه را به ويژه خانواده را كاهش دهند. دانش آموزان مطيع وگوشه گير، كساني هستند كه اغلب در رويا وبي توجهي به سر مي برند دوستاني در مدرسه ندارند ؛ بيشتر از دانش آموزان پرخاشگر و پرجنب وجوش به راهنمايي و توجه معلم نياز دارند .

عوامل آموزشی را در چهار بخش بررسی می کنیم :

  •  امکانات و فضای مناسب آموزشی
  •  برنامه ریزی آموزشی
  •  کتاب های درسی و مواد آموزشی
  •   شیوه های تدریس معلمان

امکانات و فضای مناسب آموزشی : استاندارد بودن اندازه ی کلاس ها و تراکم دانش آموزان؛در کلاس های کم تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر بوده دسترسی به سایت های اینترنتی و غیره را می توان جزو امکانات و فضای مناسب آموزشی تلقی نمود که در یادگیری دانش آموزان تأثیر  بسزای دارند. و همچنین محیط مدرسه، فضای سبز، سرویس بهداشتی مناسب و نور کافی کلاس و …علاوه براین که  دانش آموزان را علاقه مند به مدرسه می نماید و موجب پیشرفت تحصیلی آنان نیز می گردد.

 برنامه ریزی های آموزشی : برنامه های آموزشی مدارس باید متناسب با سن دانش آموزان باشد.  برنامه ی درسی هفتگی، برنامه ساعات معلمان و برنامه ی امتحانات باید بتواند مطلوب دانش آموزان و اولیاء مربیان قرار بگیرد و از معلمان و دبیران در جای خود استفاده شود. در برخی مدارس به دلیل کمبود متخصص از غیر متخصص تدریس رشته های غیر مرتبط استفاده می شود. یا برای رفع گیرِ برنامه و یا تکمیل ساعات یک دبیر از دروس غیر تخصصی استفاده می شود. این امر مسلماً مانع رشد و پویایی دانش آموزان می گردد. دو مقوله باید مورد توجه قرار گیرد. یکی تکنولوژی برنامه ریزی درسی و دیگری عوامل تعیین کننده برنامه درسی.

کتاب های درسی و مواد آموزشی: تاثیر چشمگیری در پیشرفت تحصیلی فراگیران داشته و امکانات آزمایشگاهی و وجود کتابخانه ی مدرسه و امکان دسترسی به کتاب ها، کتابخانه ی مدرسه تاثیر مثبت و معنی داری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد.

 شیوه های تدریس معلمان: در بسیاری از مدارس هنوز معلمان از روش های سنتی مبتنی بر سخنرانی استفاده می کنند و دانش آموزان این گونه مدارس محکوم به نشستن و شنیدن هستند. بدون این که در فرایند یادگیری نقش داشته باشند و معلم متکلم وحده و فعال ترین عنصر یادگیری است و طبیعی است در چنین موردی حجم یادگیری بسیار اندک خواهد بود. پژوهش های زیادی در ارتباط با روش های تدریس و آنچه معلمان باید برای به دست آوردن پیشرفت بیشتر در امر فرایند یادگیری و یاددهی انجام دهند صورت گرفته است .

تجربه معلمان: 

 معلمان با سابقه گرایش بیشتری به سمت پرورش مهارت های آموزش و کلاس داری از خود نشان می دهند. آنها میزان وقتی را که برای امور اداری کلاس صرف می شود کاهش می دهند و در تحقیقات نشان داده شده تجربه معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار دارد.آماده کردن درس و نمره دادن : معلمینی که برای آماده ساختن درس و همچنین نمره دادن تکالیف درسی و کار کلاس دانش آموزان وقت گذاری می کنند نسبت به معلمین که این کار را انجام نمی دهند، دانش آموزان آنها نتایج بهتری کسب می نمایند.

مهارت معلم :

معلمینی که در نظر دانش آموزان سخت گیرتر و متوقع تر هستند، معلمینی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس دارا هستند، معلمینی که به روش نظام مند از کار خود ارزیابی می کنند و بر آنچه که یک دانش آموز یاد گرفته یا یاد نگرفته در برابر همه آنچه باید یاد می گرفت به درستی واقفند و به دانش آموزانی که مطالب را در بار نخست یاد نگرفته اند، فرصت فراگیری مجدد را می دهند و معلمینی که به دانش آموزان کمک می کنند تا میزان اهمیت مطالب را پی ببرند و بتوانند بین مطالب اصلی و فرعی تمیز دهنددر معلمی موفق تراز معلمین دیگرند ودانش آموزان آنها از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.  

نگرش معلم:

نگرش معلم بر عملکرد دانش آموزان تأثیر دارد پژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند در پایان سال عملکرد آنها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود. این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می تواند در تعلیم وتربیت آنها پیشروی نماید.

در مقابل هر قدر دانش آموز بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری بدست آورد عزت نفس وی نیز افزایش می یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می کند که سبب افزایش عزت نفس می شود.. پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی آزمایشی انجام دادند. که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل ودیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارایه می کردند. آنها دریافتند معلمی که مسایل غیرقابل حل به دانش آموزان ارایه می کرد. هنگامی که مسایل قابل حل را ارایه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسایل داده شده قابل حل بودند دیگر آنها را حل نکردند.

منبع

اعتمادی،نادر(1391)، رابطه  بین ویژگی های شخصیتی معلمان  (درون گرایی و برون گرایی )، پایان نامه کارشناسی ارشد ،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0