پیامدهای رعایت اصول مسؤولیت­ پذیری اجتماعی در سازمان چیست ؟

1) جلوگیری از غفلت مدیریت سازمان نسبت به محیط: بر خلاف دیدگاه سسنتی وظیفه ­سازمانها تنها سود رسانی نیست بلکه تمام سازمان­ها در قبال محیط و فضای کسب و کار خود چه در منطقه و چه در جهان، مسؤولیت هایی دارند. آنها باید سعی کنند تا به توسعه همه جانبه اقتصادی برای خود، کشورشان و توسعه پایدار جهانی دست یابند .

2) ایجاد مدیریت اثر بخش: مدیریت موثر در عصر ما مدیریتی است که از محدود اندیشی سازمان خود را رها ساخته و به جامعه و محیط های وسیع­تری بیندیشد و به عبارت دیگر علاوه بر مسؤولیت سازمانی، مسؤولیت اجتماعی نیز احساس نماید.

3) افزایش عظمت، اعتبار و شهرت سازمان و بهبود چهره عمومی سازمان: سازمان باید احساس اجتماعی و ارزش­های انسانی را به حدی گسترش دهد تا با ارزش­های اقتصادی اش همراه شود، به نحوی که گویی به اندازه ای که از منطق و عقلش استفاده می­کند. به همان اندازه از وجدان و قلبش هم استفاده می­کند. در بلند مدت، عظمت و اعتبار و شهرت یک سازمان به اندازه­ای که به عقل و منطقش بستگی دارد به قلب و عاطفه­اش وابسته است.

4) ارئه خدمت موثر به مردم: عدم احساس مسؤولیت در قبال مردم مانع از خدمت موثر مدیران به ایشان می­شود.

5) مانع گریبان گیری شدن مشکلات جامعه به سازمان: سازمان­ها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند،­آلودگی محیط، فقر و بیماری،­ تبعیض و نابسامانی، محیط­شان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دور اندیشی به قضیه ننگرند، این مشکلات آخر الامر گریبان خودشان را خواهد گرفت. زمانی که آلودگی محیط جامعه را فرا گرفت سازمان نیز به عنوان جزئی از آن دچار آلودگی خواهد شد.

6) ایجاد توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت: مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان روی نحوه برخورد سازمان با ارباب رجوع، کارکنان، سرمایه گذاران و سهامداران و سایر موسسات و شرکت­های رقیب و به طور کلی جامعه نظر دارد. و به طور خلاصه، مسؤولیت­پذیری اجتماعی سازمان تلاشی است در جهت ایجاد تعادل و توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت است.

7) مانع وارد شدن خسارت جبران ناپذیر به جامعه و بهبود وضع جامعه: مسؤولیت­پذیری با ورود خود به سازمان، یک چارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه می­کند که بر اساس آن سازمان­ها به فعالیت­هایی اقدام می­کنند که وضع جامعه را بهتر کند.

8) فراهم شدن زمینه ایجاد پاسخگویی اجتماعی در سازمان: مسؤولیت­پذیری پیش فرض پاسخگویی اجتماعی است؛ یعنی مدیران، اول باید مسؤولیت اجتماعی خود را بشناسند، سپس در جهت آن اقدام کنند تا زمانی که چنین مسؤولیتی(مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان) در سازمان وجود نداشته باشد هیچ پاسخگویی از طرف سازمان در برابر جامعه وجود ندارد.

9) موفقیت، ادامه بقا سازمان و توسعه پایدار سازمان: از لحاظ تاریخی سازمان­ها با رویکرد ایجاد سود برای سهامداران خود پایدار مانده اند. اما امروزه این رویکرد به هیچ وجه برای تضمین بقا  کافی نیست. در دنیای مدرن، سازمان ها با هر اندازه و در هر بازاری، باید برای بقا خود، رضایت جامعه را کسب و حفظ نمایند و این رضایت فقط در صورتی حاصل می­شود که جوامع باور داشته یاشند که عملیات سازمان ها تاثیر سود مندی بر انسان و و محیط زیست باقی می گذارد.

10) مانع از بین رفتن ارزش­های انسانی و اخلاقی: سازمان­ها همچون سایر افراد و موسسات عضوی از جامعه هستند و بودن این عضویت لازمه­اش این است که با توجه به مسؤولیت   فردی هر عضو، اقدامات سازمانی به نحوی انجام گیرد که نظام اخلاقی پابرجا مانده، و منافع دیگر اعضای جامعه حفظ شود، به عبارت دیگر سازمان­ها می باید خودشان را به حساسیت های جامعه و ارزش­ها و هنجارهای اخلاقی آن متعهد بدانند واخلاقاً خود را نسبت به عملیاتشان مسئول بدانند.

11) برقراری تعادل بین مسؤولیت­پذیری قدرت سازمانی: مسؤولیت­پذیری سازمان­ها می­تواند عاملی برای توازن قدرت باشد. سازمان از قدرت اجتماعی زیادی برخوردار است و این قدرت می تواند روی محیط، مصرف کنندگان، اوضاع جامعه و بسیاری از بخش­های دیگر اجتماعی تاثیر بگذارد. بنابرین لازم است که میزان قدرت سازمان­ها با مقدار مسؤولیت ­شان برابر باشد.

12) بهبود کیفیت زندگی افرادجامعه: مشارکت سازمان در حل مشکلات اجتماعی می­تواند کمک زیادی در خلق کیفیت زندگی بهتر افرادباشد. به عنوان مثال، وقتی که سازمان­ها به نیازهای کارکنان شان توجه داشته باشند، به طور غیر مستقیم روی ثبات خانواده­ها و نحوه زندگی آنها تاثیر می­گذارند و این تاثیر باعث ایجاد زندگی بهتر برای افراد می گردد.

13) کاهش دخالت­های دولت: کارول باور دارد که بی توجهی به مسؤولیت های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و در نتیجه کاهش کارایی می شود . اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسؤولیت های اجتماعی و اخلاقی خود عمل­کند، می تواند به سود مورد نظر خود دست یابد.

14) باعث هماهنگ شدن سازمان­ها با تغیرنیازها و توقعات عمومی: چون که نیاز­های عمومی و انتظارات جامعه از سازمان­ها تغیر یافته­است، سازمان­ها بایستی مشارکت بیشتری با جامعه داشته باشند. انتظارات جامعه از سازمان به طور ناباورانه­ای از دهه 1960 به بعد یکباره افزایش یافته و برای اینکه سازمان­ها فاصله میان انتظارات جامعه و پاسخدهی خود را کم کنند و خود را با جامعه هماهنگ کنند، لازم است که بر میزان مشارکت اجتماعی خود ی، تغیر توقعات عمومی است که باعث مشارکت اجتماعی سازمان ها می گردد. بنابرین چون انتظارات عمومی تغیر یافته است، از سازمان ها انتظار می­رود که مشارکت بیشتری در مسائل اجتماعی داشته باشند. تا از این طریق، هم بهتر مورد پذیرش جامعه قرار بگیرند و هم در بلند مدت به موفقیت بیشتری نائل شوند.

منبع

بازی ، قاسم (1394) ،بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان با کار تیمی و توسعه حرفه ای از دیدگاه اعضا هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان ،پایان نامه کارشناسی ارشد دیریت آموزشی ، دانشگاه ادبیات و علوم انسانی بوعلی سینا

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0