پیامدهای تاب ­آوری

در زمینه پیامدهای تاب آوری، شماری از پژوهشها به افزایش سطح سلامت روان و رضایت از زندگی اشاره داشته اند . سامانی، جوکار وصحراگرد،دریافتندتاب آوری بواسطه کاهش مشکلات هیجانی وافزایش سطح سلامت روانی باعث افزایش رضایت از زندگی درافراد می­گردد.

ارتباط تاب آوری و سلامت روان

از میان عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان، سازه ای که طی ده سال گذشته توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است؛ تاب آوری است. تاب آوری به عنوان مقاومت موفقیت آمیز فرد در برابر موقعیت های تهدید آمیز و چالش برانگیز تعریف می شود و افراد تاب آور افرادی هستند که علی رغم مواجهه با استرس های مزمن و تنیدگی ها از آثار نامطلوب آنها می کاهند و سلامت روانی خود را حفظ می کنند. تاب آوری در مورد کسانی به کار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلالات روانشناختی نمی شوند. تاب آوری باعث می شود که افراد در شرایط دشوار با وجود عوامل خطر از وجود ظرفیت های موجود خود در دستیابی به موفقیت در زندگی فردی خود استفاده کنند و از این چالشه ها و آزمون ها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره جویند و از آنها سربلند بیرون آیند.

ولف، در زمینه تأثیر مثبت تاب آوری بر سلامت روان  بر ویژگی های اساسی افراد تاب آور که سلامت روان را ارتقاء می بخشد، مانند توان اجتماعی، توانمندی در حل مسأله، خودگردانی، احساس هدفمندی و باور به آینده ای روشن تاکید دارد.

بونانو، راه های به دست آوردن تاب آوری را داشتن سرسختی، خودافزایی، مقابله سرکوب گرایانه، داشتن خلق و خو و احساسات مثبت می داند. بسیاری از محققان بین تاب آوری و مشکلات روانشناختی رابطه ای معنادار و منفی را گزارش کرده اند و چنین بیان می دارند که این سازه می تواند به عنوان عامل میانجی بین سلامت روان و بسیاری دیگر از متغیرها قرار گیردباارتقاء تاب آوری فرد میتوانددربرابر عوامل استرس زا، اضطراب آور وعواملی که مسبب بوجود آمدن بسیاری از مشکلات روانشناختی آنها می شود ازخود مقاومت نشان داده بر آنها غلبه نماید.

ارتباط بین تاب آوری ، مراحل رشد روانی شناختی اجتماعی

پژوهش تکاملی بین سال های 1970 تا 1980 جنبه های ناپیوسته رشد از قبیل روانی، شناختی، اجتماعی ، اخلاقی در نوجوانان را مورد بررسی قرار داده است. برای شناسایی شاخص های فراگیر رشد، پژوهش های بسیاری صورت پذیرفته است؛ اما نتایج مرهون فعالیت های فزاینده بندورا  ، هارتر، است که نشان دادند رشد مستقل از محیط رخ نمی دهد، البته انطباق فرد با محیط هایی را نشان می دهد که فرد در آن زندگی می کند. در میان چنین الگوی تبادلی، سامروف و چاندلر، اشاره کردند که نه تنها فرد با محیط انطباق پیدا می کند بلکه محیط نیز به طور مثبت یا منفی بر رشد اثر می گذارد. بنابراین علاوه بر این سامروف و چاندلر ، نشان دادند که آسیب عضوی می تواند مانع از گرایش خود-تعادلی فیزیولوژیک شود.

بندورا ، نشان داد که نوجوانان بصورت وسیله ای فرا می­گیرند، بدین معنا که رفتار با پاداش و تنبیه­هایی شکل می­گیرد که در محیط­های اجتماعی خاصی  که بازتاب کننده ارزش­های اجتماعی است رخ بدهد. علاوه بر این، تقلید از دیگران هم بر رفتار و هم بر خود-شناسایی اثر می­گذارد. این فراگیری اجتماعی بر خود-کارایی استوار است. رشد فضای درونی ساز شده مهارگری نیز بر خود-کارایی متمرکز است . خصوصاَ وقتی که فرد خود را مثلاَ ، اثربخشی بر محیط خود یا افراد پیرامون  خود, به موجب رفتارهایی که پاسخ های محیطی را استنباط می کنند یا نمی کنند، قوی ببیند. بدون پاسخ های محیطی ، بازخورد فرد و تجربه اثربخشی وجود ندارد. بنابراین با توجه به پژوهش های صورت گرفته فضای درونی مهارگری ، عامل حفاظتی مهمی در تاب آوری نوجوانان و جوانان است.

واژه تاب آوری به عوامل و فرآیندهایی اطلاق می شود که رشد جسمی و روانشناختی را از خطر گرفتاری به رفتارهای مشکل زا و آسیب روانشناختی محافظت کرده و علی رغم وجود شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی می شوند.

رویکردهای تکاملی سامروف ، سافیر و براکاس ، بندورا و سایرین فرایند رشد را آشکارسازی اجتناب ناپذیری و ویژگی های پیش تعیین شده در نظر نگرفتند بلکه بیشتر رشد را نتیجه ساخت اجتماعی خود می دانند که از طریق تعامل جاری فرد با بافت های اجتماعی و با گروه های اجتماعی صورت می پذیرد. تعاملی که سبب شد تا گوفمن، نیز در پژوهش های خود دریافت که فرهنگی نیز می تواند بر رشد نوجوانان اثر بگذارد و مراحل رشد و عوامل موثر بر آن در نوجوانان را به صورت زیر عنوان کرد:

  • آنچه هستند
  • درک آنها از خود
  • چگونگی تصور آنها از خود

ارتباط بین تاب آوری و رشد نوجوانان منوط به فرایندهای تبادلی آنهاست که همواره در چارچوب محیط­های حمایتی پرورش می­یابد. با توجه به رویکرد تکاملی(رشدی) تاب­آوری توانایی عهده دار شدن تکالیف هریک از مراحل متوالی تکاملی رشد به طور اثربخش است.

گروتبرگ، برای نشان دادن چگونگی اکتساب و تحقق (اتمام) تکالیف هریک از مراحل رشد که بسیار مرتبط با تاب آوری است از مراحل اریکسون استفاده می کند . او اشاره می کند که سه منبع اصلی تاب آوری محیط تسهیلی بیرونی ، نیروهای درون روانی و مهارت های مقابله ای درونی هستند . این سه همان عناصر لازم در تحقق مرحله مقتضی تکاملی هستند . در کودکان به انجام رساندن مرحله خودمختاری اریکسون، مستلزم اینست که فردی شیفته شما باشد ، کسی که عشق بی قید و شرط نشان می دهد ، نتیجتاَ احساس محبوب بودن و حس اعتبار یا عزت نفس مثبت ایجاد می شود. عزت نفس مثبت در نهایت سبب تاب آوری می شود. گروتبرگ، به همدلی ؛ آگاهی و فهم شناختی هیجانات و دیدگاه های فرد دیگر و پاسخدهی نیابتی هیجانی و رفتارهای معین اجتماعی که ماهیت تعاونی دارند؛ مثل همیاری، مشارکتی، سخاوت و همدلی اشاره می کند. رفتارهای معین اجتماعی یکی از مشخصه هاس افراد تاب آور است اما آنچه رفتارهای معین اجتماعی را متفاوت می سازد به طور قابل توجهی بستگی به هنجارهای جامعه دارد .

در نوجوانان تعاون با مطلوب اجتماعی ، خانواده یا جامعه منجر به افزایش تاب آوری می شود.

بلوم ، رسینک و جرمین، کارها و مسئولیت های روزمره را برای تمایز عملکردهای مطلوب از نامطلوب دانستند. راتر، نشان داد که چنین تجربیاتی در ارتقا دادن مکان کنترل درونی نوجوانان اهمیت زیادی دارد که این مکان کنترل درونی نیز کلید تاب آوری است .

گروتبرگ ، عوامل موثر اجتماعی در رشد را بطور اجمالی بیان می کند:

  • تسری رفتاری؛ مثلاً تاثیرات همسالان
  • نهادی؛ مثلاَ تاثیر سازمان های دولتی
  • جامعه پذیری جمعی ؛مثلاَ بزرگسالان به عنوان عوامل موثر در تغییر اجتماعی و الگو برداری

از آنجایی که تاب آوری به زبان ساده عبارت است از تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار، پیشینه پژوهشی مربوط به تاب آوری نشانگر آن است که مهارت های مقابله ای و مولفه های آن یکی از عوامل مهم تشکیل دهنده تاب آوری است، به طوری که پاسخ های مقابله ای ترکیبی از تلاش های شناختی ورفتاری در مدیریت استرس بوده و از ماهیت فرآیندی برخوردار است، بنابراین تاب آوری نه تنها یک حالت ایستا نمی باشد بلکه بسته به زمان و موقعیت های مختلف در معرض تغییر و تحول است. همچنین پاسخ های مقابله ای مورد استفاده از نحوه ارزیابی موقعیت ها از سوی افراد می باشد. برای مثال زمانی که افراد استرسورها را قابل کنترل و تغییرپذیر بدانند غالباً از سبک مقابله ای مسأله محور استفاده می کنند .در مقابل زمانی که استرسورهای غیرقابل کنترل ارزیابی شوند، راهبردهای هیجان محور به کار گرفته می شود،بنظر می رسد که رشد تاب آوری متأثر از نحوه استفاده افراد از گروه مهارت های مقابله ای، نحوه ارزیابی موقعیت ها و رویکرد مقابله ای خاص می باشد. میلر معتقد است درمانگران در جهت رشد تاب آوری مراجعان بایستی به جای بررسی ضعف­ها و موانع بر نیرومندی­های شخصی و افزایش مهارت های مقابله ای و نحوه رسیدن به این توانمندی ها تاکید کنند.

منبع

کشاورز،بهنام(1393)، تاب‌آوری بر اساس سبک‌های فرزندپروری و هوش هیجانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0