پيامدهاي خلاقيت هيجاني

پيامد خلاقيت هيجاني رفتارهاي خلاقانه است، اما در اينجا سوال مهم اين است كه از يك نقاشي تا يك كشف علمي، چه چيزي، به طور دقيق پيامدي از خلاقيت هيجاني است ؟

هنرمندي را كه از وجود اشياء طبيعي، مانند يك تكه چوب بي‌مصرف به طور خلاق استفاده مي‌كند، در نظر بگيريد. در اين موارد، محصول خلاقيت نظم كلي است يا زمينه‌اي كه شيء قرار ميگیرد. خود شيء، يك تكه چوب بي‌استفاده، نيازي نيست كه دستخوش تغيير گردد. به طور مشابه، يك منتقد ممكن است كه بحث و مجادله كند كه هيجانات به طور طبيعي اتفاق مي‌افتند واكنش‌هاي بيولوژيكي شكل يافته توسط حوادث طبيعي؛ آن‌ها ممكن است كه به روش‌هاي خلاق اظهار شوند، اما از آنجائي كه آن‌ها در فرآيندها تغييري ايجاد نمي‌كنند، پيامدهاي خلاق نيستند.

اين بحث فرض مي‌كند كه هيجانات مصون از تغيير هستند، فرضي متناقض با ديدگاه ساختارمند اجتماعي كه قبلاً بيان شده است: هيجانات مانند يك چوب بي استفاده نيستند. يك مقايسه بسيار مناسب اما هنوز هم محدود مي‌تواند با توجه به تراشكاري چوب باشد. شكل كندن تا حدي توسط چوبي كه ساخته شده تعيين مي‌شود؛ با اين وجود، شكل نهايي آن- چيزي كه آن را نوعي كنده كاري مي‌سازد- به وسيله مهارت هنرمند تعيين مي‌شود كه در درون عرف فرهنگي كار مي‌كند. در بعضي مواقع، يك هنرمند ممكن است كه عرف و سنت را بشكند و شكل جديدي را ارائه كند كه موثر بودن آن ؛ ارزش هنري ممكن است به سرعت آشكار نشود.

با در نظر گرفتن قياس‌هاي بالا، خلاقيت هيجاني، همچنين، درجه و تنوع مي‌پذيرد. در سطوح پايين‌تر، خلاقيت هيجاني شامل به كارگيري موثر هيجان موجود فعلي است؛ يك نفر در محدوده فرهنگي درك مي‌كند، در سطوح بسيار پيچيده، آن شامل تعديل يا اصلاح ، مجسمه سازي هيجان استاندارد به تحقق بهتر نيازهاي شخصي يا گروهي است، و در بالاترين سطح شامل توسعه شكل جديدي از هيجان است؛ بر مبناي تغيير در عقايد و قوانين به وسيله هيجاناتي كه شكل گرفته‌اند.

آنچه مبهم باقي مي‌ماند اين است كه آيا خلاقيت هيجاني بر رفتار خلاق خارج از ويژگي‌هاي شخصيتي مانند اشتياق تجريه كردن، دلالت مي‌كند؟ رتبه‌ها در مقياس خود گزارشي از EC به طور مستقل به پيش‌بيني خلاقيت رفتاري كمك مي‌كند؛ زماني‌كه اشتياق به وسيله نشانه‌هاي ويژگي سنجيده مي‌شود تا به وسيله فهرستي كه شامل مقياس اشتياق احساسات است. اطلاعات موجود ما را به بررسي اينكه آيا اشتياق يا گشودگي در احساسات عنصر كليدي در خلاقيت هيجاني است يا اينكه آيا خلاقيت هيجاني به طور مستقل دلالت بر خلاقيت رفتاري مي‌كند تنها زماني‌كه نتيجه خلاقيت شامل بيان مستقيم هيجانات است : مانند زمان نوشتن يك شعر درباره حالت هيجاني، قادر نمي‌سازد.

ارتباط بين خلاقيت هيجاني و رفتار خلاق مي‌تواند به وسيله كاربرد معياري كه بيان هيجانات در نتيجه خلاقيت زندگي واقعي ناميده مي‌شود، بهتر درك شود. چنين معياري مي‌تواند تحقيق در مورد زمينه كار هنري يا ويژگي‌هاي سبك اظهارات هنرمندانه باشد. بر مبناي تحقيقات موجود، ما مي‌توانيم فرضيه سازي كنيم كه كار هنري با بيان هيجانات مرتبط است كه مي‌تواند براي بسياري از تجربيات هيجاني مفيد باشد.زمان ارزيابي خلاقيت يك واكنش، فرهنگ‌هاي غربي گرايش به تاكيد بر تازگي دارند، در حالي كه فرهنگ‌هاي شرقي گرايش به تاكيد بر معتبر يا اصيل بودن دارند ، فرض اينكه واكنش موثر است. اين تفاوت در تاكيدها ممكن است كه مرتبط با گرايشات فردگرايي غرب و گرايشات جمع گرايي شرق باشند.

به اين علت كه هيجانات ارزش يك فرهنگ رامجسم مي‌كنند،جوامع گرايش دارند كه نسبت به واكنش‌هاي هيجاني كه به شدت از هنجارهاي توافقي منحرف مي‌شوند، متعصب باشند، البته اين موضوع بسته به اين است كه آيا گرايشات جامعه به سمت فردگرايي است و هيجانات جديد موافق زندگي عمومي است يا اينكه آيا گرايشات جامعه به سمت جمع گرايي است و هيجانات جديد موافق موفقيت شخصي است. در هر دوي اين موارد خلاقيت هيجاني مي‌تواند منبع استرس براي هم فرد و هم جامعه باشد. اما نسبت به نگرش به استرس به عنوان چيزي كه بايد اجتناب شود به علت تاثير منفي بر سلامتي شخص، احتمالاً بايد آن به عنوان قيمتي كه بايد پرداخته شود براي خلاقيت و زندگي موفق در نظر گرفته شود.

عوامل موثر بر خلاقيت هيجاني

افرادي كه بر اساس رفتار روزانه‌شان رتبه بالايي در ECT دارند، توسط همكارانشان به عنوان افراد خلاق در نظر گرفته مي‌شوند. ارتباط بين خلاقيت هيجاني به وسيله ECT و انواع متغيرهاي شخصيتي مانند ويژگي‌هاي شخصيتي بيگ فايو، عرفان، خود احترامي، استبداد، تمركز كنترل و روش‌هاي سازگاري سنجيده شده است. از ويژگي‌هاي شخصيتي بيگ فايو نمره كلي ECI به طور واضح با اشتياق تجربه كردن و به طور متوسط با سازگاري و تطابق همبستگي دارد. خلاقيت هيجاني همچنين با تجربيات عرفاني ارتباط دارد، براي مثال در تحقيقاتي ارتباط بين مقياس عرفان عمومي و فاكتور تازگي r=0.46, 95% CI=0.28 to 0.61) ECI) و ارتباط بين عرفان عمومي و نمرات كلي r= 0.39, 95% CI = 0.20 to 0.55) ECI) بوده است.

افراد كه داراي خلاقيت هيجاني هستند تمايل دارند كه به توانايي‌هاي خودشان اعتماد كنند :بين نمره كلي ECI و خود احترامي و كساني‌كه از عرف يا سنت و يا خودكامگي تبعیت کرده و اعتماد به توانایی خود ندارند، نااميد مي‌شوند. لذا بين نمره كلي ECI و گرايشات مذهبي شبهه وجود دارد. زمان مواجه با موقعيت‌هاي استرس‌زا، افراد برخوردار از خلاقيت هيجاني طيفي از استراتژي‌هاي سازگار به كار مي‌برند، همانطوري‌كه به وسيله پرسشنامه، روش‌هاي سازگاري ارزيابي شده است، اما به ترجيح استراتژي‌هايي كه بر خودكنترلي تاكيد مي‌كند، گرايش دارند.

ارتباط بين خلاقيت هيجاني و تجربيات تكان دهنده قبلي همچنين مورد بررسي قرار گرفته است؛ آنچه مانند چيزي خارج از تجربيات شخصي است، حالتي است كه جو تور، مدير يانكي‌هاي نيويورك احساسش را زماني كه يانكي‌ها براي اولين بار در 18 سال گذشته مسابقات جهاني را برنده شدند، توصيف كرده است. موقعيت‌هاي غيرعادي يا فوق العاده ممكن است كه هيجاناتي را در هر شخصي ايجاد كند. اگر چه در شرايط عادي افراد در توانايي‌هايشان دررابطه با تجربه هيجانات جديدومنحصر بفرد متفاوت هستند.تا همين اواخر هيجانات به عنوان واكنش‌هاي اصلي فيزيكي شناخته مي‌شدند به طور نزديكي با تحريك فيزيكي هماهنگ مي‌شدند و از فرآيندهاي فكر و انديشه جدا بودند. اين نگرش تغيير پذير است.

توجه به ارزيابي تفاوت‌هاي فردي و بيولوژيكي در توانايي خلاقيت چندان قابل توجه نبوده است، اما پژوهش‌هاي اوليه بر اهميت اين تفاوت‌ها صحه مي‌گذارند، براي نمونه، مشخص شده است كه زنان رتبه بالاتري نسبت به مردان در فاكتورهاي آمادگي، موثر بودن و اعتبار دارند اما تفاوت اندكي در فاكتور تازگي در تفاوت‌هاي جنسيتي وجود دارد.در مجموع، با توجه به تحقيقات موجود، عوامل موثر بر خلاقيت هيجاني به صورت زير قابل دسته‌بندي است: عوامل فردي و شخصيتي و بيولوژيكي:عوامل درونی عوامل فرهنگي و اجتماعي:عوامل بیرونی

منبع

حیدری،سعیده(1394)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی با خلاقیت هیجانی ،هوش هیجانی در دانش‌آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0