ویژگیهای شخصیتی چیست؟
شخصیت از بنیادی ترین مفاهیم روان شناسی است . روان شناسی شخصیت حوزه ای است که به بررسی ویژگی های فردی اعم از هیجانی و رفتاری می پردازد که معمولاً ثابت وقابل پیش بینی اند و روزمره در زندگي خوانده می شود.لغت شخصیت در زبان انگلوساکسون ، پرسونالیتی این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته میشود که در یونان قدیم، بازیگران تئاتر بر چهره خود میزدند . بنابراین مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری ظاهری و اجتماعی است که بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی میکند، قرار دارد. یعنی در واقع، فرد به اجتماع خود شخصیتی را ارایه میدهد تا جامعه بر اساس آن وی را ارزیابی کند.
شخصیت در یک معنای کلی، یعنی جنبههای بیهمتا و نسبتا پایدار درونی و بیرونی منش فرد، که در موقعیتهای مختلف بر رفتار وی تاثیر میگذارند عدم توافق روانشناسان درباره ماهیت شخصیت، به اختلاف نظرهای زیادی درباره واژه شخصیت انجامیده است که در این مقاله میخواهیم نیمنگاهی به تعاریف موجود داشته باشیم .کمپبل، شخصیت، یعنی منش، خصوصیات و تا حدی الگوهای واکنش رفتاری قابل پیشبینی که هر فردی چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه، به عنوان سبک و شیوه زندگی از خود نشان میدهد. به عبارت دیگر، به مجموعه صفات هیجانی، رفتاری، منش و خصوصیاتی که در شرایط معمولی معرف شخص بوده و برای هر فردی نسبتا ثابت و قابل پیشبینی است، شخصیت اطلاق میشود. به نظر وی، شخصیت از دو عامل اصلی تشکیل شده است:
- خصوصیات ارثی
- تجارب زندگی، به خصوص تجارب سالهای اولیه زندگی
گوردون آلپورت
طی یک دوران شغلی ثمربخش که بیش از چهار دهه طول کشید، آلپورت به عنوان یکی از برجستهترین روانشناسان حوزه مطالعه شخصیت شناخته شد. در واقع آلپورت، بیش از هر کسی مطالعه شخصیت را از نظر علمی به بخشی مقبول در روانشناسی تبدیل کرد. وی بیش از پنجاه شیوه تعریف شخصیت را مرور کرده و سپس تعریف خود از شخصیت را بدینگونه ارایه کرد: شخصیت، سازمان پویایی از نظامهای جسمی ,روانی در درون فرد است که رفتار و افکار ویژه او را تعیین میکند. وی، شخصیت را مجموعه عوامل درونیای که تمام فعالیتهای فردی را جهت میدهد، تلقی میکند.
آدامز
آدامز معتقد است، هرگاه که ما از واژه، من استفاده میکنیم اگر دقیقا بدانیم منظورمان چیست و این واژه به چه چیزی دلالت میکند، شناخت نسبتا خوبی درباره معنی شخصیت به دست آوردهایم.
کارل راجرز
راجرز ، شخصیت را یک خوشتن سازمان یافته دایمی می داند که محور تمام تجربه های فرد است .
جی. بی. واتسون
پدر رفتارگرایی، شخصیت را مجموعهای سازمان یافته از عادات میپندارد.
اریک اریکسون
روانپزشک و روانکاو مشهور هم معتقد است که، رشد انسان در قالب یک سلسله مراحل و وقایع روانی ,اجتماعی صورت میپذیرد که شخصیت انسان تابع نتایج آن مراحل و وقایع است .
جورج کلی
یکی از روانشناسان شناختی معاصر، روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معنای زندگی، شخصیت او میداند.
زیگموند فروید
فروید عقیده دارد که ، شخصیت از نهاد ،خود و فرا خود ساخته شده است. برداشتهای متفاوت از مفهوم شخصیت به وضوح نشان میدهد که با گذشت زمان، معنای شخصیت از مفهوم اولیـه آن که تصویری ظاهری و اجتماعی بود، بسیار گستردهتر شده است. در حال حاضر، شخصیت به روند اساسی و پایدار فرد انسانی اطلاق میشود. در اکثر تعاریف، بر وجود تفاوتهای شخصیتی بین افراد تاکید شده است. در لغت شخصیت، این معنا مستتر است که، هر فرد واحدی منحصر به فرد است و هیچ شخص دیگری را نمیتوان یافت که کاملا شبیه او باشد. با مطالعه شخصیت افراد، خصوصیاتی که بر اساس آن، فردی از فرد دیگر متمایز میگردد، روشن میشود. در حقیقت، تعریف شخصیت از دیدگاه هر دانشمند یا هر مکتب و گروهی به نظریه و تئوری خاص آن بستگی دارد. البته میتوان بر اساس تعاریف فوق، تعریف نسبتا جامعی از شخصیت بدین صورت ارایه داد که: شخصیت عبارتست از، مجموعهای سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا ثابت و پایدار که یک فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد .
منبع
فاطمه،دادجو(1394)، ويژگي هاي شخصيتي با سلامت روان و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید