نقش مدارس در پيشگيری از وقوع جرم

  • استفاده از معلمان علاقه مند، معتقد به مبانی اسلامی، مسئوليت پذير و با وجدان کاری چشم گير؛ از اين رو كه معلمان، الگوهای بسيار مؤثر و مهمی برای دانش آموزان به شمار مي روند؛
  • کنترل ونظارت براعمال و رفتاردانش آموزان وبرخوردصحيح با افراد خاطی وتشويق دانش آموزان منضبط؛
  • استفاده از مشاوران متخصص و متعهد علمی و تجربی براي عرضة راهکارهای مناسب به دانش آموزان، در مواقع مواجهه با مشکل؛
  • شفاف سازی قوانين و مقررات مدرسه و خودداري از سخت گيری در زمان ثبت نام؛
  • پيش بينی دروسی متناسب با ويژگي هاي جامعه براي آگاه سازی دانش آموزان در برابر مسائل گوناگون؛
  • توجه به برنامه هاي پرورشي مدارس كه هم اكنون كمتر به آنها ارزش داده مي شود مانند: برنامة نمايشي يا سرود، اعم از اينكه در جايگاه هنرپيشه باشد يا تماشاگر، زيرا اين برنامه ها بسيار در روحية دانش آموزان تأثيرگذار است.

رسانه

رسانه های جمعی نيز چه بسا مانند بسياری از يافته ها و ساخته های انسانی، مفيد يا مضر باشند. اين افراد هستند که نيک و بد روزگار را در آن منعکس مي سازند و باز افراد هستند که مفاهيم نيکی و بدی را به محتوای برنامه های منتشر شده مرتبط مي دانند؛ بنابراين، راديو، تلويزيون، فيلم های سينمايی و مطبوعات، خود وسيلة تعيين کننده و تأثيرگذار بر انحرافات اجتماعی نيستند، بلکه ابزاری در دست افراد هستند؛ لذا تعيين کنندة قاطعيت و تأثير مثبت يا منفی آن مربوط به محتوای برنامه هايی است که به وسيلة افراد انتشار مي يابد. تأثيرات رسانه های جمعی بر انحرافات اجتماعی، مربوط به تغييراتی است که افراد سازنده، اداره کننده و پخش کنندة برنامه های آگاهانه يا ناآگاهانه به جامعه عرضه مي دارند.رفتارهاي اجتماعي از طريق رسانه هاي گروهي شايستة يادگيري است، رفتار هاي ضد اجتماعي و انحرافي نيز ممكن است از همان طريق آموخته شود. در زمان حاضر به نظر مي رسد كه از بين رسانه ها، تلويزيون نقشي مؤثرتر داشته باشد. تلويزيون همچون رسانه اي همه گير و پرنفوذ تأثيري فراتر و بيشتر از ساير رسانه هاي مطرح دارد . معمولاً تصوير، بيش ازنوشته ياسخن انسان رامتأثر ميسازد،بيشتر بررسي هاي مرتبط با تأثير وسايل ارتباط جمعي در رفتارهاي انحرافي به سينما، تلويزيون و احتمالاً نوارهاي مصور مربوط مي شود.

در بين رسانه هاي همگاني موجود، رسانه هاي تصويري اثرگذاري بيشتري دارند، به اين صورت كه بينندگان برنامه هاي كانال هاي تلويزيوني – كه فيلم هاي سينمايي و برنامه هاي مخربي پخش مي كنند – گاهي خود را با شخصيت هاي اين برنامه ها همسان مي پندارند و مرتكب اعمال مجرمانة آن شخصيت ها مي شوند. متأسفانه بيشتر تهي هكنندگان فيلم های تلويزيونی و سينمايی در خارج از کشور به جنبة آموزشی و تربيتی، مذهبی و اخلاقی آنان توجه ندارند و فقط به نيت کسب درآمد بيشتر، به نحوي اغراق آميز در صحنه ها، پرخاشگری، عصيان، خشونت، قانون شکنی، عياشی و شهوت رانی را تصوير مي كنند.

در عصر حاضر، رسانه هاي جمعي همه روزه اخبار مربوط به جرم و جنايت و جنگ را در مطبوعات اغلب كشورها، از جمله ايران، منعكس مي كنند. و گاهي هم خبر آن از مرزهاي كشورها گذشته و جنبة جهاني پيدا كرده است. تغيير در نگرش ها، رفتار، نوع پوشش، به كارگيري اصطلاحات خاص و غيره، پس از تماشاي تلويزيون در كودكان ديده مي شود و چون كودكان تجربه و اعتماد به نفس فردي ندارند، تفاوت ميان واقعيت و تصوير را به سهولت درك نمي كنند و هر چه مي بينند، بدون چون و چرا مي پذيرند و واقعيت تصور مي كنند.

تقريباً در بيشتر كشورها، به ويژه كشورهاي در جريان رشد، عدة نسل جوان بيشتر، و دلبستگي آنان به رسانه هاي جمعي فزون تر است. تحقيقات انجام شده در شهر تهران، حاكي از آن است كه بيشتر تماشاكنندگان تلويزيون، كودكان كمتر از ١٥ سال، و بعد از آنان، بانوان خانه دار و سپس جوانان بيش از ١٥ ساله هستند.

بعضي از برنامه هايي كه از شبكة تلويزيوني پخش مي شود براي گروه هاي سني محدود يعني كودك و نوجوان مناسب نيستند و تماشاي آنها براي ايشان پيامدهاي نامطلوبي دارد، زيرا شماري از برنامه ها فقط با هدف جذب مخاطب تهيه مي شوند و در آنها ديدگاه كارشناسانه مناسب لحاظ نمي شود. فيلم سينمايی نقشي مؤثر در انحراف و بزهکاری جوانان دارد. نمايش اعمال خشونت بار، کشتار، جنايت، خون آشامی (= دراکولا) و نيز صحنه های هيجان انگيز در فزونی و تشديد اعمال انحرافی و بزه، اثري بسزا دارد. در اين قبيل موارد است كه نقش عوامل بازدارنده و نظارتي مطرح مي شود. پدر و مادر از جمله نيروهاي بالقوة نظارتي هستند كه مي توانند نقشي بسزا داشته باشند.

تأثير برنامه های تلويزيونی در تغيير ساعات خواب کودکان را مي توان به روشني مشاهده کرد. اغلب کودکان با توجه به علاقة شديد خود به برنامه های تلويزيونی، ساعات استراحت و خواب خود را تغيير مي دهند و پس از پايان برنامة تلويزيونی به خواب مي روند و با آغاز برنامة آن بيدار مي شوند و در موارد بسياری نمي توان آنان را قانع کرد تا به موقع و پيش از پايان برنامه های تلويزيون بخوابند، يا به موقع تکاليف مدرسة خود را آماده کنند.

بسياري از پژوهشگران، تبليغ آزادانة زنان روسپي و هرزه نگاري در شبكه هاي ماهواره اي و اينترنتي را عمده ترين عامل تجاوز به حقوق جنسي زنان مي دانند. خرد كردن شخصيت زن در فيلم هاي مبتذل، آمادگي روسپيان براي نمايش زننده ترين اعمال، استفاده از مانكن ها براي تبليغات تلويزيوني، با تأكيد بر زيبايي و جنسيت، عادي جلوه دادن خشونت بارترين روابط جنسي، روابط جنسي گروهي كه مصداق بارز خشونت بر ضدّ زنان به شمار مي آيد و صدها مورد ديگر، نمونه هايي بارز از اين آموزش خشونت جنسي به شمار مي آيد. كه علاوه بر شبكه هاي ماهواره اي و اينترنتي، در تلويزيون سراسري و مطبوعات بسياري ازكشورهاي جهان نيز امري معمولي شده است.

کارکردهای مثبت رسانه های جمعی

هارولدلاسول، براي رسانه هاي جمعي سه كاركرد اصلي و چهار کارکرد فرعی تعريف كرده است. کارکردهای اصلی، نظارت بر محيط، همبستگي اجتماعي در واكنش به محيط و انتقال ميراث فرهنگي از يك نسل به نسل ديگر و کارکردهای فرعی اطلاع رساني، هويت شخصي، يكپارچه سازي و تعامل اجتماعي و تفريح و سرگرمي محسوب مي شوند .

نقش پليس در پيشگيری از وقوع جرم

اطلاع رساني درست، به موقع و هدفمند، از شاخصه هاي مهم پيشگيري به شمار مي رود.اتخاذسياست هاي مدون در اين راستا، از محوري ترين برنامه هاي نيروی انتظامي است، پليس در قالب متولي اصلي حفظ نظم و امنيت جامعه براي پيشگيري از جرم، شايسته است كه با نهادهاي دولتي مرتبط باشد، و نيز با دولت هاي مردمي ارتباط برقرار سازد. در اين راستا پليس سعي کرده است تا با محوريت قرار دادن  پيشگيري اجتماعي، نقش بيشتري در پيشگيري از وقوع جرايم داشته باشد.

نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران با تکيه بر اصولي که به آن اشاره شد، کوشش كرده است تا زمينه هاي حضور جدي در جامعه و مشارکت هر چه بيشتر شهروندان در برقراري نظم و امنيت عمومي را فراهم آورد. برخي از اقدامات اجتماعي پليس در تحقق پيشگيري اجتماعي از جرم به اين شرح است:

تعامل با مراکز دولتي با هدف شناسايي در برقراري ارتباط با آن مراکز و سازمان هاي وابسته، و استفاده از توانمندي هاي بالقوه و بالفعل آنان در راستاي مأموريت هاي مشارکتي ناجا، از طريق:

  • ساماندهي رابطين مراکز دولتي،
  • برگزاري همايش هاي تخصصي،
  • برگزاري نمايشگاه هاي عمومي،
  • تنظيم تفاهم نامه هاي همکاري با سازماندهي دولتي،
  • اجراي طرح هاي مشارکتي با همكاري سازمان ها
  • طرح قدرداني از نخبگان و افراد مؤثر در کنترل اجتماعي
  • تعامل با تشکل هاي غيردولتي (هيئت هاي مذهبي، بسيج، مؤسسات خيريه و غيره)
  • مشارکت با گروه هاي اجتماعي (معلمان، اصناف، دانش آموزان، دانشجويان و غيره)
  • استقرار مراکز مشاوره و مددکاري و دادن مشاوره هاي روان شناختي و انتظامي
  • فرهنگ سازي و دادن آموزش هاي همگاني و ساخت و توليد فيلم سينمايي، مستند و انيميشن؛ آموزش همگانی در ناجا، عبارت است از مجموعه فعاليت هايی که به منظور يادگيری برخی از فعاليت های مشخص ؛ دانش انتظامی و اجتماعی, با هدايت کارکنان معاونت اجتماعی ناجا، برای كلية افراد جامعه انجام مي گيرد. آموزش همگانی با ارتقاي سطح دانش و آگاهی مهارت های فنی، موجب بروز رفتار مطلوب به منظور کاهش فرصت های مجرمانه در شهروندان مي شود .
  • اطلاع رساني دقيق و تاکتيکي از اقدامات پليس ؛پيشگيري از جرم با تکيه بر رويکرد اجتماع محور.

نقش نهادها و سازمان های غیر رسمی.

اصناف

فراهم آوردن زمينه براي مشاركت و همياري نهادهاي جامعوي مي تواند كمك شاياني به پيشبرد سياست پيشگيري و كنترل جرم در جامعه نمايد و پليس را در انجام وظايف محوله توفيق دهد. نهادهاي اجتماعي يا جامعوي مجموعه اي از ضوابط، مقررات و ارزش هاي اجتماعي اند كه براي عملكرد افراد جامعه زمينة مشخصي را فراهم آورده و عملكرد آن ها را نهادينه مي كنند. نهادهاي اجتماعي در اثر يك نياز اجتماعي شكل گرفته و رشد نموده اند، لذا منطقا هر نهاد اجتماعي كاركردي در رابطه با آن نياز مشخص اجتماعي دارد. پليس مي تواند از طريق مشاركت با اشخاص، گروه ها، بازرسان ساختمان ها ، طراحان محيطي، گروه هاي جامعوي ، متصديان مشاغل، اشخاص حكومت هاي محلي و شوراهاي روستا و شهر و ساير نهادهايي كه آمادگي همكاري با پليس را داشته باشند، ضمن برجسته نمودن نقش خود در جامعه، از قابليت هاي اين نهادها بهره بگيرد. در بعضی از کشور ها نظارت شخص ثالث به عنوان جلوه اي از تعامل پليس با نهادهاي جامعوي در پيشگيري از جرم نقش تعيين كننده اي در پيگيري اهداف پيشگيرانه پليس از ارتكاب جرم دارد . اين نظارت شامل مجموعه تدابيري است كه از سوي نهادهاي جامعوي براي از بين بردن علل ارتكاب جرم و تاثير گذاري بر موقعيت هاي پيش جنايي اتخاذ مي شود . در حال حاضر در پيش گرفتن سياست جنايي كه در آن تدابير كنشي با همكاري و تعامل نهادهاي رسمي متولي پيشگيري و نهادهاي جامعوي انجام مي گيرد، اجتناب ناپذير است. اما وقتي پليس به عنوان يكي از نقش آفرينان اصلي امر پيشگيري با همكاري قانونگذار اشخاص را براي كمك به خود در پيگيري عملكردهاي آنان در كنترل و پيشگيري از جرم اجبار مي نمايد چه اتفاقي مي افتد؟ وقتي متصديان و اشخاص براي خارج شدن از روزمرگي به پذيرش مسئوليت كنترل و پيشگيري از جرم رغبتي از خود نشان نمي دهند، اين فرآيند همكاري و اجبار ، بخشي از آن چيزي است كه توسط ميشل بوئرگر  و لورين مازرول، نظارت شخص ثالث  ناميده مي شود  .نظارت شخص ثالث به عنوان تلاش هاي پليس در جهت متقاعد يا اجبار كردن بعضي از افراد يا نهادهاي اجتماعي كه مورد تعرض واقع نشده اند، از قبيل نمايندگي هاي املاك، صاحبان اموال، والدين ، و ديگر صاحبان حرفه ، براي پذيرش مسئوليت در جهت پيشگيري از جرم يا كاهش مشكلات جرم تعريف شده است.یکی از این گروه های اجتماعی اصناف هستند که تعامل و هم اندیشی کسبه و بازاریان با پلیس در پیشگیری از جرائم و کاهش جرم بسیار موثر بوده است.

پایگاه های بسیج

نهاد بسيج در فرايند اجتماعي، نهادي است كه پس پيروزي انقلاب اسلامي، به ويژه طي جنگ تحميلي، در جهت حمايت از نظام جمهوري اسلامي وارد روند سياسي- اجتماعي جامعه شده و متعاقب خاتمه جنگ تحميلي بسان نيرويي مؤثر در راستاي اعتلاي ارزشهاي نظام و در نتيجه استقرار امنيت از رهگذر فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي، خود را به عنوان نهادي ضروري در بطن انقلاب اسلامي جاي داد. اين نهاد كه ابعاد فرهنگ و اجتماع را سرلوحه عملكردهاي خويش برگزيده است، با عنايت به اين كارويژه، مي تواند در راستاي مقابله با بزهكاري از رهگذر راهبردها، برنامه ها و طرحهاي پيشگيرانه در قلمرو اجتماعي و فرهنگي، نهادي پويا و كارامدشناخته شود كه برايند آن كاهش جرم درروند اجتماعي خواهد بود .

در گسترة پيشگيري وضعي و به منظور مقابله با تحقق هر گونه نقض هنجار كيفري، راهبردهايي پيش بيني شده است كه قابليت اعمال برخي از آنها در قلمرو فعاليتها و كارويژه هاي اولية بسيج جاي مي گيرد. يكي از ابزارهاي مفيد و مؤثر پيشگيري وضعي، حضور نهادهاي رسمي و گاه غير رسمي اما متعهد در اماكن و موقعيتهاي اجتماعي است كه از رهگذر اين امر، اشخاصي كه انديشه ارتكاب بزه در سر مي پرورانند يا اينكه در

لحظه اي آني، وجود موقعيتي وي را به دامان بزه رهنمون مي شود، حضور اين گروهها و نيروها بتواند اين اشخاص را كه به اصطلاح مرتكب يا بزهكار بالقوه نام مي نهند از عملي كردن انديشه خود باز دارد و در نتيجه با استفاده از فرصت سوزي بزهكاران احتمالي، از نقض هرگونه هنجار كيفري جلوگيري به عمل آورند. در اين راستا، پایگاه های بسيج مي تواند در كنار نيروهاي انتظامي، ايفاي نقش كرده و در مكانها و محله ها و مراكز با وضعيت خاص، در جهت كاهش فرصتهاي وقوع بزه و فعليت افكار مجرمانة شهرونداني كه به علل گوناگون، اين امر در انديشه هاي آنان رسوخ يافته، اقدام كند. پایگاه بسيج مي تواند نيرويي مؤثر و مفيد در زمينة ممانعت از وقوع هر گونه انحراف، كژروي و بزهكاري در جامعه باشد. چنان كه اين مقولة مهم در سياست جنايي تقنيني كشورمان راجع به بسيج به دفعات، عنايت و تأكيد شده است.

انجمن حمایت از زندانیان

مددکاران انجمنهای حمایت زندانیان نقش موثری در پیشگیری از وقوع جرم در جامعه و هدایت فرزندان خانواده های زندانیان به سمت تعالی فرهنگی و تقویت اعتماد به نفس آنان دارند.

مددکاران در زندانها در راستای رفع مشکلات مادی و معنوی و مشاوره خانواده های زندانیان و پیگیری امور و ارایه آموزشهای مربوط به آنان فعالیت می کنند و همین امر سبب پیشگیری بسیاری از مشکلات این قشر آسیب پذیر خانواده های زندانیان می شود.

بر این اساس هم در امر رسیدگی بهتر به امور معیشتی و ایاب و ذهاب و تشکیل و تکمیل پرونده خانواده ها تسریع می شود و هم بخشی از هزینه های مربوط به انجمن کاهش می یابد و می توان آن را در جایی مناسب تر برای رفع احتیاجات خانواده های نیازمند زندانیان عمل کرد.

از اقدامات مهم و پیشگیرانه دیگری که انجمن حمایت از زندانیان مبادرت به آن دارد آموزش در زمینه پیشگیری از مصرف مواد مخدر در خانواده زندانیان بخصوص فرزندان آنان است که این آموزش ها در زمینه های مهارتهای اساسی زندگی و پیشگیری از مصرف مواد مخدر و … داده می شود.

اداره حمایت از حقوق زنان و كودكان

نقش بسيار مهم زنان در حفظ و بقاي كانون خانواده بر هيچ‌كس پوشيده نيست. زنان و كودكان به دليل شرايط خاص جسمي‌ و رواني از ساير اقشار جامعه آسيب‌پذيرتر هستند و به همين دليل است كه ضرورت توجه به حقوق و همچنين حمايت از آنان امري انكارناپذير تلقي مي‌شود. به نظر مي‌رسد حمايت و توجه خاص جوامع از زنان و كودكان يكي از اركان استوارتر شدن كانون خانواده، تربيت‌پذيري فرزندان و درنهايت، حركت در مسير نيل به جامعه سالم باشد. بديهي است اصلاح وضعيت زنان و كودكان و حل مسائل و مشكلات آنان اگر با روشي مناسب و مبتني بر الگويي ديني و بومي‌ صورت‌ پذيرد، دستاوردهاي شگرفي براي جامعه خواهد داشت. در دستگاه قضايي اين مسئوليت برعهده تشكيلات حمايت از حقوق زنان و كودكان نهاده شده است.

اداره حمايت از حقوق زنان و كودكان با توجه به وظيفه پيشگيري از وقوع جرم قوه قضائيه مدت هاست كه فعاليت‌هاي خود را در قالب تهيه، تنظيم و ارائه طرح‌هايي انجام داده است. طرح هاي مذكور شامل سخنراني در مراكز آموزشي ،‌ انجام مصاحبه با رسانه هاي گروهي، تهيه جزوات و بروشورهاي آموزشي و توزيع آن ميان مراجعين دستگاه قضايي، ‌همكاري با استانداري هاي سراسر كشور در توانمندسازي زنان و دختران، مقابله با افزايش طلاق در جامعه با برگزاري جلسات مشاوره روانشناختي و حقوقي و موارد ديگر كه اينهمه توسط مديران دفاتر حمايت از حقوق زنان و كودكان در مراكز استانها و نمايندگي هاي دفاتر ( 60 نمايندگي ) در شهرهاي بزرگ انجام مي شود.

شهرداری ها و مدیریت شهری

با تشکيل اجتماعات بشري و شکل گيري شهرها، روند وقوع جرم رو به فزوني نهاده و هرچه اين اجتماعات گسترده تر گردد، دامنه وقوع جرم نيز افزون ميگردد و لزوم مبارزه با آن و برنامه ريزي در جهت پيشگيري از جرم، امري انکار ناپذير و ضروري مي نمايد. علماء علم جامعه شناسي وجرم شناسي، هر يک از منظري، جرم و راهکارهاي پيشگيري از آنرا مورد مطالعه قرار داده اند، اما آنچه را که نبايد هيچگاه از نظر دور داشت، نقش موثر مديريت اجتماعات بشري است که ازآن بعنوان مديريت شهري ياد مينمائيم. بسياري از دستگاههاي دولتي بعنوان اجزاء مديريت شهري در حوزه وظائف خود، تکاليفي را تحت عنوان مقررات قانوني عام و خاص، بر عهده مردم نهاده و تخلف و از آنرا جرم تلقي مينمايند و عمل مرتکب را مستوجب مجازات ميدانند، ليکن اين دستگاهها بموجب مقررات جاري کشور، خود نيز داراي وظائف و تکاليفي هستند که غفلت از آنها منجر به بروز بسياري از جرايم ميگردد. شهرداري، مديريت جهاد کشاورزي، اداره منابع طبيعي، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي، اداره تربيت بدني و … از جمله دستگاههايي هستند که با شهروندان بطور مستقيم ارتباط داشته و عدم برنامه ريزي مناسب و عملکرد نا ثواب برخي از اين دستگاهها موجب گرديده تا بخش قابل توجهي از پرونده هاي متشکله در دستگاه قضايي مربوط به اين دستگاهها باشد.

طراحي و جا نمايي ساختمانها، توجه به مبلمان شهري و پارکهاي عمومي، ايجاد تفرجگاههاي عمومي در اراضي جنگلي خارج از شهرها، تعيين حريم روستاها و اجراي طرحهاي هادي براي جلوگيري از تعرض به اراضي زراعي و باغ ها، تعيين حريم و مشخص نمودن محدوده اراضي ملي با تابلوهاي هشدار دهنده، گسترش فضاهاي ورزشي و مديريت بر اماکن ورزشي به نحو غير انتفاعي، برگزاري جشن هاي ملي و مذهبي با نگاهي فراتر از پر کردن اوقات فراغت، همه وهمه از جمله اقداماتي است که بر عهده متوليان مديريت شهري قرار داشته و اجراي صحيح آن مي تواند نقش موثري در کاهش جرم ايفاء نمايد.

مدل مفهومی تحقیق

با توجه به عنوان پایان نامه بررسی نقش تعامل برون سازمانی روسای کلانتری در پیشگیری از جرائم ونیز یافته های برخی تحقیقات می توان مدل تحلیلی زیر را برای نقش تعاملات برون سازمانی ناجا ترسیم کرد.مدل فوق نشان می‌دهد که ارتباطات برون سازمانی پلیس با سایر سازمان‌های رسمی و غیر رسمی در پیشگیری از جرم موثر است. البته این به معنای نادیده گرفتن سایر عوامل و متغیر های (غیر ارتباطی) دیگر نیست،  بلکه تنها نشانگر اهمیت متغیر تعاملات برون سازمانی است. به تعبیر دیگر این مدل نشان می دهد که اگر تعاملات ارتباطی ناجا با سایر سازمان های رسمی و غیر رسمی ناکارآمد و غیر اثربخش باشد، این خود به نابسامانی وضعیت جرم کمک می‌کند. چرا که پلیس مهم ترین سازمان پیشگیرنده و کنترل کننده جرم در کشور است که نتوانسته از پتانسیل های موجود در سازمان های دیگر برای کمک گیری سود برد.

با افزودن عوامل زمینه ای تعاملات ارتباطی می توان دریافت که عناصر جزی تر ارتباطی برقراری ارتباطات برون سازمانی کدامند؟ و چه عناصر ارتباطی دیگر در تسهیل تعاملات برون سارمانی نقش دارند. این به این معناست که کارآمدی یا ناکارآمدی ارتباطات برون سازمان‌ها ناجا با سایر سازمان های رسمی و غیر رسمی خود نشات گرفته از عناصر ارتباطی دیگر است، به مانند ساختار ارتباطات میان سازمان ناجا و سازمان‌های دیگر، فقدان مجرای ارتباطی تبادل یا مبادله اطلاعات میان آن‌ها، معین نبودن نقش های ارتباطی که هر یک از سازمان‌ها باید به عهده بگیرند و از این قبیل. اما از میان تمامی عناصر ارتباطی، ما در پایان نامه حاضر به دو مورد اساسی یعنی مهارت های ارتباطی (کلامی و غیر کلامی) و نیز تعاملات رسمی و غیر رسمی ناجا با سایر سازمان ها پرداخته ایم. با توجه به این عناصر مدل فوق به صورت تفصیلی به قرار ذیل است:

آنچه از مدل تفصیلی فوق برمی آید آن است که این مدل تنها به عوامل ارتباطی (ارتباطات برون سازمانی) دخیل در گسترش یا کاهش و یا پیشگیری از جرم در شهر کرمانشاه توجه کرده، و سایر عوامل اثرگذار بر نابسامانی های فوق را نادیده گرفته است، اگر چه هدف اصلی پایان نامه نیز همین بوده است. مسلما به غیر از عامل ارتباطات برون سازمانی عوامل اثرگذار دیگر هم وجود دارند که به سبب این که موضوع مورد مطالعه پایان نامه حاضر نیست، کنار گذاشته شده اند.

پر واضح است که پیدایی و گسترش پدیده ای مانند جرم را نمی توان حاصل تصادف یا انگیزه های فردی افراد، گروه ها و یا سازمان‌ها و حتی ناکارآمدی ارتباطات برون سازمانی پلیس با سایر سازمان ها  به تنهایی دانست، بلکه آن ماحصل مجموعه ای از عوامل گوناگون است. عوامل درهم تنیده ای که در ارتباطی متقابل با یکدیگر جرم را به مسئله‌ای اجتماعی بدل کرده‌اند.

 منبع

کشتکار،رسول(1392)، نقش تعامل برون سازمانی روسای کلانتری در پیشگیری از جرائم ،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم انتظامی، دانشکده فرماندهی وستاد مجتمع تحصیلات تکمیلی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0