نظریات یادگیری خودتنظیمی

نظریه و تحقیق در زمینه یادگیری خودتنظیمی از اواسط دهه 1980 در پاسخ به این سوال که چطور يادگيرندگان بر فرایندهای یادگیری خودشان مسلط می شوند، مطرح شد . زیرا از آن زمان بر خودگردانی و مسئولیت فردی يادگيرندگان در زمینه برعهده گرفتن یادگیری خودشان مورد تاکید قرار گرفت . یادگیری خودتنظیمی دارای بار ارزشی زیادی است زیرا بر چگونگی تعیین اهداف و راهبردهای یادگیری توسط خود فرد و چگونگی درک او از وظایف محوله و کیفیت یادگیری ای که حاصل می شود ؛ می پردازد .

زیمرمن ، یادگیری خودتنظیمی را یک فرایند خودهدایتی می داند که از طریق آن یادگیرندگان توانایی های ذهنی شان را به مهارتهای علمی مرتبط به تکلیف تبدیل می کنند ؛ این رویکرد یادگیری را فعالیتی می داند که يادگيرندگان به روشی فعال انجام می دهند . زیمرمن ، معتقد است که خودتنظیمی فرایندی است که يادگيرندگان برای فعال سازی و حفظ افکار ، رفتارها و هیجاناتشان در راه دستیابی به اهدافشان ؛ مورد استفاده قرار می دهند .یادگیری خودتنظیمی از نظر چن ، عبارتست از فعالیت خود آغازگری یادگیری ، که شامل تعیین هدف ، تنظیم تلاش ها برای رسیدن به هدفهای خودنظارتی ، مدیریت زمان و تنظیم محیط فیزیکی و اجتماعی یادگیری می باشد . شانک،  نیز معتقد است خودتنظیمی به استفاده از راهبردها و فرایندهایی اشاره دارد که موجب فعال شدن و حفظ و تداوم تفکر ، آموخته ها ، رفتارها و عواطف به منظور دستیابی به اهداف می شود . به عبارت دیگر یادگیری خود تنظیمی ، برعهده گرفتن مسئولیت یادگیری فرد توسط خودش از طریق هماهنگ ساختن مهارتهای تفکر است . الگوی یادگیری خودتنظیمی برای آموزش این موضوع به يادگيرندگان است که ، رفتارشان آموختنی است و می توانند اثرات رفتاری خود را بررسی نموده ، محیط های یادگیری را چنان سازماندهی کنند که رفتارشان بازدهی بیشتری پیدا کند .

راهبردهای یادگیری خودتنظیمی

راهبردهای یادگیری،فنون یا روشهایی که يادگيرندگان برای اکتساب اطلاعات ازآن استفاده می کنند .

نظریه پردازان طبقه بندی های مختلفی از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ارائه کرده اند . اما بطور کلی دراکثر این طبقه بندی ها ، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی به سه دسته ،طبقه بندی شده اند .كه باتوجه به متغيرات اين مقاله ما از توضيح راهبرد اول كه راهبردشناختي نام دارد صرف نظر ميكنيم:

  1. راهبردهای فرا شناخت
  2. راهبردهای مدیریت منابع.

راهبردهای فرا شناختی ،راهبردهای فراشناختی نیز به سه دسته راهبرد تقسیم می شوند:

راهبردهای برنامه ریزی : بنظر می رسد این راهبردها به یادگیرنده در برنامه ریزی جهت استفاده از راهبردهای شناختی و نیز در فعال سازی یا برجسته نمودن جنبه های مرتبط دانش قبلی با تکلیف یادگیری جدید ، جهت سازماندهی و درک ساده تر مطالب کمک می کند. راهبردهای برنامه ریزی شامل: تعیین اهداف مطالعه ، نگاه اجمالی انداختن به متن قبل از مطالعه ، پرسیدن سوالات کلی قبل از خواندن یک متن و تجزیه و تحلیل تکلیف می باشد  . سیف ، نیز راهبردهای برنامه ریزی را شامل تعیین هدف برای یادگیری و مطالعه ، پیش بینی زمان لازم برای مطالعه ، تعیین سرعت مناسب مطالعه ، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری و انتخاب راهبردهای یادگیری مفیدمی داند.

راهبردهای کنترل و نظارت : نظارت بر تفکر و رفتار علمی یک جنبه اساسی یادگیری خودتنظیمی است . منظور از کنترل و نظارت ، ارزشیابی یادگیرنده از کار خود برای آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت خود و زیر نظر گرفتن و هدایت آن است . برای اینکه خودتنظیمی صورت گیرد باید برخی اهداف ، استانداردها ، یا ملاک ها تعیین گردد تا فرد پیشرفت خود را با آنها مقایسه کند و از این طریق هدایت فرایند کنترل و نظارت امکان پذیر گردد . راهبردهای نظارتی یادگیرنده را به نواقصی که در توجه و یا درک و فهم او وجود دارد آگاه می سازد . راهبردهای کنترل ونظارت شامل نظارت بر توجه در هنگام خواندن یک متن یا گوش دادن به یک سخنرانی ، خود ارزیابی از طریق استفاده از سوالاتی درباره مواد متن درسی برای چک کردن درک ، نظارت کردن بر درک از یک سخنرانی و استفاده از راهبردهای آزمون گیری  مثلا: نظارت بر سرعت و انطباق دادن با زمان موجود در یک موقعیت آزمون  می باشد . سیف ، نیز راهبردهای کنترل و نظارت را شامل، نظارت بر توجه در هنگام خواندن یک متن ، از خود سوال پرسیدن به هنگام مطالعه و کنترل زمان و سرعت مطالعه می داند . این راهبردها به یادگیرنده کمک می کنند تا هر وقت به مشکلی بر می خورد به سرعت آن را تشخیص داده ، در رفع آن بکوشد .

راهبردهای نظم دهی :راهبردهای نظم دهی انعطاف پذیری در رفتار یادگیرنده را موجب می شود و به او کمک می کند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد. راهبردهای نظم دهی با راهبردهای کنترل و نظارت به طور هماهنگ عمل می کنند . درحالیکه يادگيرندگان ، یادگیری و پیشرفت شان را در دسترسی به بعضی از اهداف یا ملاک ها مورد نظارت و کنترل قرار می دهند این فرایند نظارت ، نیاز به فرایند تنظیم را به منظور هماهنگ نمودن رفتار در راستای هدف مورد نظر یا نزدیک تر شدن به معیار مورد نظر ، ضروری می سازد . بطور کلی راهبردهای تنظیمی از طریق کمک به يادگيرندگان در تصحیح رفتار و روش های مطالعه و رفع نواقصی که در درک و فهم آنها وجود دارد ، به بهبود یادگیری کمک می کنند.

راهبردهای مدیریت منابع

نظریه های شناختی ـ اجتماعی معتقدند که فرایندهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای همراه با آن تحت تاثیر محیط های اجتماعی و فیزیکی قرار می گیرد . براین اساس محققان اظهار می دارند که مدل سازی و ساختار فضا ابزاری ابتدایی هستند که از طریق آنها باید به آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پرداخت .

ویژگی های یادگیرندگان خودتنظیم گر

یادگیرندگان خودتنظیم گر شرکت کنندگان فعالی در فرایند یادگیری هستند .این يادگيرندگان در تعقیب اهداف شخصی یادگیری از راهبردهای متعدد یادگیری استفاده می کنند و بطور پیوسته بر پیشرفتشان نظارت دارند . یادگیرندگان خودتنظیم گر در تلاش هایشان ، جهت یادگیری از خود پافشاری نشان می دهند و راهبرد های شان را در صورت لزوم جهت بهبود یادگیری شان تغییر می دهند  . محققان دریافته اند که یادگیری خودتنظیمی با موفقیت در تحصيل ارتباط دارد و شکست يادگيرندگان در تنظیم نمودن یادگیری شان یک دلیل اصلی برای عدم موفقیت تحصیلی است . یادگیرندگاني که از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی استفاده می کنند ، به لحاظ فرا شناختی ، انگیزشی و رفتاری بصورت فعالی در جریان یادگیری مشارکت می کنند. راهبرد متناسب با هدفشان را انتخاب می کنند و بصورت مداوم پیشرفت خود را در جهت دستیابی به آن اهداف کنترل می کنند .در یادگیری خودتنظیمی يادگيرندگان بر ایجاد فرصت مناسب برای طراحی و اجرای تکالیف یادگیری تاکید می کنند . در این نوع یادگیری دخالت معلم درعمل یادگیری تااندازه زیادی کاهش می یابد به نحوی که می توان گفت در یادگیری خودتنظیمی يادگيرندگان به نوعی خودرهبری در یادگیری دست می یابند و خود معمار یادگیری خود هستند .

رويكرد ساختن گرايي و يادگيري الكترونيكي

رويكرد ساختن گرايي بر اين فرض استوار است كه همه ي ما دنياي خودمان را با طرح و تجربه هاي فردي خود مي سازيم. درساختن گرايي توجه اصلي اين است كه يادگيرنده را آماده كنند در شرايط نامعلوم و مبهم،مشكل خود را حل كند.سانتروك،ساختن گرايي رايك رويكرد يادگيري تعريف كرده كه برفعال بودن يادگيرنده درساختن دانش وفهم تاكيد ميكند .

انگاره بنيادين ساختن گرايي و عامل پيوند اصلي كه مواضع مختلف ساختن گرايي را به هم پيوند  مي دهد، اين باور است كه يادگيرندگان در ساخت معرفت و معنا فعالند (نه منفعل) اين فعال بودن در بردارنده دستكاري ذهني و سازماندهي تجربه و مستلزم آن است كه يادگيرندگان كاركردهاي شناختي خود را تنظيم كنند، معناهاي جديد را از دانش موجود خود استخراج كنند و نوعي آگاهي را نسبت به ساختارهاي معرفتي فعلي خود شكل دهند. از منظر ساختن گرايي شناختي، خودكاري، خودتنظيمي و خودآگاهي زير مجموعه هاي ساخت فراشناخت به حساب مي آيند .

يكي از تاكيدهاي عمده ي ساخت گرا ها يادگيري موقعيتي است كه يادگيري را زمينه در نظر مي گيرد .فعاليت ها ي يادگيري كه به يادگيرنده اجازه مي دهد اطلاعات را دريافت و در موقعيت و زمينه خاص به كار برَد، بايد در آموزش الكترونيكي استفاده شده باشد. اگر دانش به گونه اي است كه در بسياري از زمينه ها كاربرد دارد، بايد از راهبردهايي استفاده شود كه يادگيري چند زمينه اي را ارتقاء مي دهد تا مطمئن شويم كه يادگيرندگان مي توانند اطلاعات را در سطح وسيعي به كار ببرند . يكي از كاربردهاي رويكرد ساختن گرايي كه براي طراحي محتواي آموزش الكترونيكي قابل توجه مي باشد فعال بودن فرايند يادگيري است . اينكه از يادگيرندگان خواسته شود تا اطلاعات را در موقعيت عملي به كار برند فرايندي فعال است و تفسير ارتباط شخصي را آسان مي سازد . ساختن دانش بوسيله ي يادگيرنده مورد ديگري است كه در يادگيري الكترونيكي كاربرد دارد . مثلاّ، در يك سخنراني سنتي ، استاد اطلاعات را شخصي مي كند و در زمينه بكار مي گيرد تا نياز خودش را برآورده سازد . ممكن است اين اطلاعات براي همه ي يادگيرندگان مناسب نباشد . در آموزش الكترونيكي ، يادگيرندگان اطلاعات دست اول را بدون واسطه تجربه مي كنند و فرصتي براي آنها فراهم مي شود تا اطلاعات را شخصي كنند و در زمينه ي مورد نظر بكار گيرند.

در محيط يادگيري الكترونيكي محتوي بايد طوري طراحي شده باشد كه مراتب يادگيري به يادگيرندگان ارائه شود، تا آنان توانايي گزينش توالي را داشته باشند. به هنگام تعامل يادگيرندگان الكترونيكي با محتوي، آنان بايد تشويق و حمايت شوند تا آنچه را كه ياد گرفته اند به كار برند. به ارزيابي، تجزيه و تحليل و تركيب اطلاعات بپردازند و در مورد آنچه فرا گرفته اند به تفكر و تامل بپردازند . اندرسون و الومي، معتقدند كه كنترل و نظارت بر فرايند يادگيري بايد به يادگيرنده سپرده شود تا شكلي از اكتشاف هدايت شده وجود داشته با شدكه يادگيرندگان با راهنمايي كم در مورد اهداف يادگيري خود تصميم گيري كنند .

در يادگيري الكترونيكي ،روشهاي ياددهي ـ يادگيري به عنوان يادگيري خود هدايت شده فرض مي شود كه از طريق رويكرد آموزشي ساختن گرايي حمايت مي شود. مطابق رويكرد ساختن گرايي ،يادگيري الكترونيكي يك فرايند فعال اطلاعات است زيرا توليد دانش از طريق تجربيات فردي ، رشد و بلوغ و تقابل فرد با محيطش حاصل مي شود. بنا به اين نقطه نظر، رويكرد آموزشي موضوع محور كه يادگيرنده را بعنوان دريافت كننده منفعل دانش تلقي مي كند ، كارايي چنداني ندارد. در مقابل تاكيد بر طراحي محيط هاي يادگيري بر مبناي رويكرد ساختن گرايي كه ساختن دانش توسط يادگيرنده را محور قرار مي دهد، ضرورتي است كه بايد در فرايند هاي آموزشي مورد توجه قرار مي گيرد.

پرورش خود تنظيمي درمحيط يادگيري الكترونيكي

بسياري از متخصصان معتقدند كه محيط يادگيري الكترونيكي مستلزم اين است كه يادگيرنده مسئوليت يادگيري را بر عهده بگيرد .بعلاوه،بسياري از اين متخصصا ن متفق القول اندكه مهارت هاي خود تنظيم كننده ضرورتي براي موفقيت در يادگيري سطح بالاي خود گردا ني هستند و اينكه رشد اين مهارت ها مي تواند بوسيله ي تكنولوژي ها ي يادگيري الكترونيكي (فن تعليمي مبتني بر وب ) پشتیبانی شده باشد. بدين معني كه محيط يادگيري الكترونيكي مستلزم آن است كه يادگيرنده در استفاده از اين سيستم يادگيري ، راهبرد هاي فراشناختي تغيير و اصلاح سرعت يادگيري ،تنظيم زمان يادگيري ،ارزشيابي از عملكردش در رسيدن به هدف، نظارت بریادگیری وبرنامه ريزي براي يادگيري را بكار گيرند. واين امر خود مبين آن است كه يادگيرنده اي كه در محيط يادگيري الكترونيكي از مهارت خود تنظيمي كمك مي گيرد ، در عين حال آن را درجهت بكار گيري اين سيستم رشد و پرورش مي دهد.

تعامل از طريق يادگيري الكترونيكي نقش اساسي در فرايند رشد و پرورش يادگيري خود تنظيمي ايفا مي كند يادگيري الكترونيكي با بهره گيري از تكنولوژي هاي نوظهور يعني يادگيري مبتني بر وب ، طراحي دوره برا ي يادگيري مبتني بر وب ،آموزش مكاتبه اي يا از راه دور ونيز يادگيري از طريق اينترنت ، تعاملات گسترده اي در جهت دسترسي به اطلاعات وسيع و نيز بر قراري ارتباط فراهم مي سازد. فراهم شدن اين زمينه، منجر به انتخاب يادگيرنده بر اساس نياز خود از ميان اطلاعات گوناگون مي گردد. اين چنين موقعيتي مستلزم آن است كه يادگيرنده در فرايند يادگيري اش بطور فعال عمل نمايد و از راهبرد هاي فراشناختي يادگيري خود كمك بگيرد يا اينكه مهارتهاي خود تنظيمي اش را گسترش داده و از مسئوليت يادگيري كه به عهده گرفته بر آيد. بنا به گفته ي كنج ،يادگيرنده در محيط يادگيري خود تنظيمي ،در يك مجموع فرايند يادگيري كه شامل درك مسئله، مسئوليت وارزشيابي راه حل مسائل است پيشقدم مي شوند. يعني يادگيرندگان نقش مشابهي كه از طريق سازماندهي يا دوباره سازماندهي اطلاعات مي باشد مانند يك مصرف كننده ، بوسيله ي انتخاب اطلاعات وكاربرد عملي آن عمل مي كنند . براي مثال: كراماراسكي و گوتمن، بصورت تصادفي 65 نفر را انتخاب كردند و در يكي از دو محيط طراحي شده يادگيري الكترونيكي براي تدريس رياضيات قرار دادند يكي باحمايت خود تنظيمي به شكل سوالهاي فراشناختي و گروه ديگري بدون حمايت صريح خود تنظيمي . وقتي كه مراحل پيش ـ پس آزمون مقايسه شد نتيجه نشان داد دانشجوياني كه با استفاده از راهبرد ها ي خود تنظيمي حمايت شده بودند بطور معني داري نسبت به گروه همتاي خود كه حمايت نشده بودند: در عملكرد رياضيات ، در تكاليف انتقالي و روندي و در كاربرد راهبرد هاي خود تنظيمي بهبود يافته بودند.

ارزشيابي استقلال يادگيرنده درتوانايي يادگيري به صورت خود تنظيمي،كارايي خود تنظيم كننده نام دارد . يادگيري الكترونيكي يك رويكرد درون رشته اي به تكنولوژي ااطلاعات ومهندسي آموزشي فراهم مي كند ويك ارزشيابي از كارايي خودش توسط بازخوردي كه كاربر بعنوان يادگيرنده مي دهد ، مي گيرد. و مهندسي آموزشي درعين حال ، پيشرفت تحصيلي يادگيرنده را در درجه بندي خود – آموزي مي تواند در اين سيستم يادگيري ارزشيابي كند.كنترل پيشرفت تحصيلي يك ارزشيابي ازمحيط يادگيري الكترونيكي است وتوانايي خود آموزي يك ارزشيابي ازنگرشهاي فرد نسبت به كنترل زمان و مكان وسازماندهي يادگيري اش است.

يكي از تكنيك هايي كه خود تنظيمي را در محيط يادگيري الكترونيكي بهبود مي بخشد، استفاده از كار پوشه ي الكترونيكي است.پوشه ي عملكرد هاي الكترونيكي بر اساس رويكرد ساختن گرايي بوجود آمده اند. پوشه ي عملكرد ها در محيط ها ي رايانه اي خلق مي شوند ودر ساخت آنها علاوه بر متن ، مواد گرافيكي و صدا نيز بكار برده مي شود .يكي از امتيازهاي مهم كارپوشه اين است كه يادگيرندگان با انديشيدن درباره ي نمونه كارها ي خود، ارزشيابي از خود را مي آموزند . به گفته ي كلنوسكي ، پوشه ي عملكرد ها مهارت هاي تفكر ،تحليل انتقادي و راهبردها ي فراشنا ختي را ـ كه عامل مهمي در ساختن دانش هستند ـ توسعه مي دهد. يادگيرندگان باكمك مربي يا معلم كه در نقش راهنما براي يادگيرنده عمل مي كند از عملكرد خود ارزشيابي به عمل آورده و به تفكر مي پردازد. تا از طريق بازخوردي كه مي گيرد به اصلاح و تنظيم امور تحصيلي خود بپردازد.

از ديگر راهبردها ي خود تنظيمي،مديريت منابع مي باشد كه از ديدگاه اجتماعي ـ شناختي فرایندهای یادگیری خود تنظیمی و باورهای همراه با آن تحت تاثیر محیط های اجتماعی و فیزیکی قرارمی گیرد. ارزشيابي هايي كه در اين مورد در دانشگاه وينا ، بعمل آمده ،يك مسئله بنيادين اين بود كه :دانشجويان اغلب فاقد مهارت ها ي مربوط نظير كار گروهي يا مديريت زمان مي باشند . در نتيجه دانشجويان اغلب در دوره هايي كه پتانسيل بكارگيري يادگيري الكترونيكي را مي طلبند و نياز به درجه ي بالايي از خود تنظيمي دارد ، بار زيادي را تحمل مي نمايند. عملكرد در محيط يادگيري الكترونيكي ، سطوح بالاي مهارت هاي خود تنظيمي را مي طلبد. و نيز كار كردن در محيط يادگيري الكترونيكي منجر به اين  مي شود كه يادگيرنده مهارت هاي فراشناختي لازم را رشد وتوسعه دهد .

در يك چارچوب مفهومي خود تنظيمي ،آزودو،كروملي و سيبرت ، مزاياي مثبتي از پشتیبانی خود تنظيمي در محيط يادگيري الكترونيكي تاييد كردند. اين محققان به طور تصادفي 51 نفر را در يكي از سه موقعيت سكوسازي , مفهوم سكوسازي همان نظريه يادگيري اكتشافي هدايت شده ي ويگوتسكي،  است مبتني بر كامپيوتر قرار دادند: سكوسازي سازگاري ؛در اين موقعيت معلم يا مولف به عنوان كسي كه بطور مداوم درك يادگيرندگان را تشخيص مي دهد، سكوسازي ثابت وبدون سكوسازي. در استفاده از يك رويكرد تركيبي مولفان دريافتند كه فرايند موقعيتي سكوسازي سازگاري بطور معني داري بيش از سكوسازي ثابت وبدون سكوسازي منجر به سهولت مدلهاي ذهني يادگيرندگان مي شود ؛ آسان سازي از طريق كد دادن به نمودار يادگيرندگان. محققان فعاليت هاي يادگيري كلامي يادگيرندگان را تحليل كردند و دريافتند كه شمار زيادي از شركت كنندگان يك رابطه ي معني داري در سكوسازي محيط طراحي شده يادگيري شان، كنترل پيشرفت شان و استفاده از راهبردهاي يادگيري نشان مي دهند.

منبع

پاسلارزاده،لادن(1393)، نقش اعتیاد به فناوری اطلاعات بر راهبردهای خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی قشم

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0