نظريههاي زيست شناختي
نظريههاي متفاوتي درباره فرآيند زيست شناختي سالمندي مطرح شده است از جمله ميتوان به نظريههاي زير اشاره كرد:
نظريه پيوندي:
همانطور كه يك سلول پير ميشود واكنشهاي شيميايي پيوندهاي پايداري را بوجود ميآورند، مخصوصاً دريافتهاي كلاژن كه اين پيوندها باعث كاهش خاصيت الاستيسيته و در نهايت از بين رفتن عمل عضو ميشوند .
نظريه خود ايمني:
طبق اين نظريه، دستگاه ايمني بدن بعضي از قسمتهاي سالم بدن را از بين ميبرد.
به نظر ميرسد كه سيستم دفاعي بدن بر عليه خود به پا خاسته و به قسمتهايي از بدن حمله ميكند، گويي اين قسمتها مهاجمان خارجي ميباشند چون احتمال دارد كه بعضي مواد سلولي ناقص به مرور تشكيل شوند و به عنوان يك مهاجم تلقي ميشوند در نتيجه خطر براي بافتهاي طبيعي نيز افزايش مييابد .
سالمندي در نتيجه تغييرات در سيستم ايمني اتفاق ميافتد. يك فاكتور (احتمالات ويروسي) باعث شروع تغييرات اتوايمون ميشود. اين سيستم با افزايش سن، سلولهاي خودش را نميشناسد و پاسخ ايمني در نتيجه اين عمل باعث تخريب سلولي و مرگ آن ميشود اين تئوري از اين جهت حمايت ميشود كه ساير بيماريهاي اتوايمون مثل سرطان و بيماريهاي التهابي چنين عملكردي دارندكه منجر بتخريب و مرگ سلولي ميشوند .
نظريه راديكال آزاد :
براساس اين نظريه رشتههاي كلاژن بافت همبند، در دوران سالمندي تغيير شكل داده و تركيب مشخص سه حلقهاي را از دست ميدهند و بصورت رشتههاي الاستيك در ميآيند. اين نظريه تغييرات حاصل در جوار شريانها و مادةميان سلولها را توجيه ميكند . طبق اين نظريه برخي از عوامل دخيل در سالمندي تعيين شده است، از جمله پارهاي از راديكالهاي آزاد كه در دگرگونيهاي عمده غشاي سلولي و در رشد اتصالات لقاحي بين مولكولهاي كلاژني و يا در داخل آن مولكولها نقش دارد .
نظريه استرس:
سالمندي باعث از بين رفتن سلولها به دليل فرسودگي و آسيبهاي وارده به بدن ميشود و بافتهاي ترميم يافته بدن در سنين سالمندي نميتوانند جاي سلولهاي از دست رفته را بگيرند و فرد قادر به نگهداري حالت ثبات محيط دروني خود نيست .
نظريه مواد زايد:
زندگي، تولد مواد زايد و دفع آنها را از طريق فرآيندهاي عادي پيش ميآورد. بعضي نظريه پردازان بر اين باورند كه پيري با كاهش قابليت دفع همراه است كه به انباشته شدن مواد زايد منتهي ميشود. اين امر نه تنها فعاليت عادي سلولي، بلكه فرآيند تصفيه را نيز منتقل ميكند. طبق اين نظريه عملكرد طبيعي به واسطة انباشته شدن توليدات فرعي بيفايده كه از واكنشهاي بدني ما حاصل ميشود، تضعيف ميگردد.
مفاهيم سالمند در فرهنگهاي مختلف دنيا:
در گذشته بين برخي اقوام و قبايل آداب و رسوم عجيبي نسبت به والدين كهنسال معمول بوده و فرزندان طبق عقيده خرافي يا رسوم محلي با والدين پير خود ظالمانه رفتار ميكردند و با عمل غير انساني، به حيات آنان خاتمه ميدادند.
ژاپن قديم: مردم جزيره فيجي ژاپن در قديم معتقد بودند كه در جهان ابدي هر كس با همان قواي جسمي و روحي كه هنگام مرگ داشته محشور ميشود، لذا قبل از رسيدن به پيري والدين خود را ميكشتند و اين را نشانهاي براي احترام به والدين ميدانسته و با اينكار وجدان خود را آرام ميكردند و يقين داشتند كه بزرگترين خدمت ممكن را به ايشان كردهاند.
ژاپن جديد: تقسيمبندي سالمندان از ديد اقتصادي انجام شده است و شامل پيري اوليه كه در سنين 64-55 سالگي است و افراد نياز به شغل دارند، پيري متوسط در سنين 70-65 سالگي، افراد در اين سن هنوز فعاليت داشته، بازنشسته شده و در صدد كار نيمه وقت هستند. و سنين 74-70 سالگي كه كاملاً بازنشسته هستند و مرحله چهارم، سنين بالاي 75 سال كه نياز به مراقبت و كمك دارند.
استراليا: در استراليا سالمندي را به دو دوره تقسيم كردهاند، دوره اول يك سوم آخر عمر كه علامت آن عدم وابستگي است و دوره دوم يك چهارم آخر عمر كه از انتهاي 70 سالگي تا ابتداي 80 سالگي است و همراه با افزايش ضعف و بازنشستگي است.
فرانسه: در كشور فرانسه چندين مرحله براي پيري ذكر شده است. مرحله اول 60 سالگي است كه فرد با تغييرات عادت كرده و براي سنين بالاتر آماده ميشود، مرحله دوم 70 سالگي است كه با شروع ناتوانيها مشخص ميشود مرحله سوم، 80 سالگي است كه مشخصه آن تلاش براي نگهداري استقلال ميباشد .
كنيا: كشورهاي عقب مانده مثل كنيا، پيران را يك گروه مهم اجتماعي ميدانند كه بايد از جهات مختلف به آنها خدمت ميشود و مسئوليت آنها باخانوادههايشان است .
هند: در هند، نگرش و تقسيمبندي پيران نه تنها بر پاية سن و جنس است بلكه گروه وسيعي از شهري و روستايي بودن و تفاوتهاي اقتصادي را در بر ميگيرد .
آفريقا: در يك خانواده مشخصاً «آفريقايي»، هر فرد،چه پير و چه جوان نقشي دارد كه بايد ايفا كند و سالخوردگان حتي از فعاليتهاي اجتماعي و توليدي نيز كنار گذاشته نميشوند.
غنا: در كشور غنا، سالخوردگان در پرورش اجتماعي جوانان سهيماند و در مقام «مربي» و «راهنما» موجبات پيشرفت آنان را فراهم كرده و مشوق آنها در كارهاي ابتكاري هستند جوانان نيز اين نقش سالخوردگان را پذيرفته و در بسياري از ابتكارهاي و نوآوريهاي اجتماعي و اقتصادي خود با يك فرد سالخورده مشورت ميكنند و حتي اگر فرد مورد مشورت، آدمي منزوي و گوشهنشين باشد، بهرهگيري از نظريات و حمايتهاي او بصورت پشتيباني مالي، مشورتي و رهنمود، رسم رايجي است كه بايد انتظار آن را داشت. براساس آداب به جا مانده از نياكان، كه به صورت يك سنت مطلوب فرهنگي است،نقش سالخوردگان در ارتباط با افراد زنده و مرده به مثابه «پيشوايان روحاني» شناخته شده و در چارچوب اين وظيفه كه براي آنان تعيين شده است. سالخوردگان جامعه در مراسمي كه به مناسبتهاي گوناگون نظير بلوغ، ازدواج، تولد و مرگ برگزار ميشود، و نيز در مراسم «پاكسازي» كه هدف آن حكميت صلح و سازگاري در جامعه است وظيفه «پيشوايي» و «پيشكسوتي» را بر عهده ميگيرند و اجازه انجام مراسم را ميدهند.
ايران: در كشور ما ايران، براساس ايمان و اعتقاد به قرآن و احاديث،احترام به سالمندان امري مقدس شمرده ميشود و از فرايض بزرگ ديني محسوب ميشود. همچنان كه در 4 سوره قرآن كريم آيه «وَ بِالوالِدَيْنِ اَحسانا» و «به پدر و مادر خود نيكي كنيد»ذكر شده و آياتي با اين مضامين كه در وصيت به احسان و نيكويي به والدين است. از امام صادق(ع) در تفسير آية و «بالوالدين احسانا» پرسيده شده ايشان فرمودند «احسان اين است كه با آنها نيكومعاشرت كني و آنها را مجبور نكني كه چيزي را كه احتياج دارند از تو بخواهند و اما قول خداي عزوجل است كه «اگر يكي از ايشان يا هر دو آنها نزد تو به پيري رسيدند، به آنها اُف نگو وتنديشان مكن» يعني اگر دلتنگت كردند به آن اُف نگو و اگر ترا زدند با آنها تندي مكن» و فرمود «و از روي مهرباني براي آنها جنبه افتادگي پيش آور، يعني ديدگانت را به آنها خيره مكن، بلكه بادلسوزي و مهرباني به آنها بنگر و صدايت را از صداي آنها بلندتر مكن و دستت را بالاي دست آنها مگير و بر آنها پيش مگير.
منبع
برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانههای مرضی، همبستههای شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید