نظام سلامت واهداف آن
امروزه و هر روز زندگی افراد بسیاری در دستان نظام سلامت قرار دارد.از زایمان بی خطر یک نوزاد سالم گرفته تا مراقبت همراه با احترام از یک فرد سالمند ،نظامهای سلامت مسئولیتی حیاتی و مداوم نسبت به افراد در کل دوره زندگیشان دارند.نظامهای سلامت، برای رشد سالم افراد،خانواده ها و جوامع در همه جای دنیا ضروری و حیاتی اند.
تعریف و تبیین نظام سلامت
نظامهای سلامت عبارتند از: تمام سازمانها ˛ موسسات و منابعی که به ارائه یا تولید اقدامات سلامت اختصاص دارند.یک اقدام سلامت عبارت است از : هر گونه تلاشی که خواه در مراقبت سلامت فردی ، خدمات بهداشت عمومی و یا از طریق برنامه های بین بخش انجام می گیرد و اهداف آن ارتقاء سلامت است.
سیر تحول تاریخی نظام سلامت
طی 100 سال گذشته ˛ نظامهای سلامت دستخوش دوره هایی از اصلاحات با درجات مختلف شده اند.که از آن جمله می توان به پایه ریزی نظامهای ملی مراقبت و گسترش برنامه های بیمه اجتماعی اشاره کرد.سپس ارتقاء مراقبت اولیه سلامت به عنوان مسیری جهت دستیابی به پوشش عمومی خدمات قابل خرید مطرح گردید که هدف بهداشت برای همه را تشکیل می داد .علی رغم بسیاری از مزایا و محاسن یکی از انتقادات صورت گرفته به این روش ˛ توجه اندک به تقاضای افراد برای مراقبت سلامت و در عوض تمرکز تقریبا انحصاری آن بر نیازهای مطرح شده از سوی آنان است.نظامهای سلامت در جایی که این دو مفهوم با یکدیگر مطابقت نداشتند ؛با مشکل مواجهند ، چرا که در این صورت عرضه خدمات ارائه شده در راستای هر دوی آنها نخواهد بود.
تغییر تدریجی دیدگاهها در دهه گذشته به سمت آنچه سازمان جهانی بهداشت از آن به عنوان جامعیت نوین یاد می کند ،صورت گرفته است.به عوض ارائه همه مراقبت ممکن به هر نفر یا فقط ارائه ساده ترین یا ابتدایی ترین مراقبت به افراد فقیر، این جامعیت به معنی ارائه مراقبتهای ضروری با کیفیت بالا به کل افراد است که در آن عمدتا مراقبتها با معیارهای اثر بخشی، هزینه و مقبولیت اجتماعی مشخص می شوند.این موضوع بیانگر انتخاب اولویتها از میان مداخلات با در نظر گرفتن اصول اخلاقی است که ممکن است در سهمیه بندی خدمات لازم ویا کاآمد باشند اما اجازه منع گروههای جمعیت را برای عدم دریافت این خدمات نمی دهند.این تغییر تدریجی دیدگاه ، تا حدی ناشی از تغییرات سیاسی و اقتصادی عمیق حدود حدود 20 سال گذشته است. از جمله این تغییرات می توان به مسائلی مانند تبدیل اقتصادهایی با برنامه ریزی مرکزی به اقتصادهای مبتنی بر بازار ، کاهش مداخله دولتها در اقتصادهای ملی ، کنترل کمتر از سوی حکومتها و همچنین تمرکز زدایی بیشتر اشاره کرد.
از نظر ایدئولوژی ، این تغییرات به معنی تاکید بیشتر بر حق انتخاب و مسئولیت پذیری فردی است.از نظر سیاسی ، این امر به معنی محدود شدن وعده ها و انتظارات در باره آن چیزی است که حکومتها باید انجام دهند.اما در همین زمان انتظارات مردم از نظامهای سلامت ˛ بیش از گذشته شده است.تقریبا هر روز پیشرفت جدیدی در پزشکی و فناوری سلامت و یا دارو و درمانی نوین ، به اطلاع عموم رسانده می شود.این سرعت پیشرفت فقط با سرعتی که مردم سهم خود را از این فواید و مزایای جدید جویا هستند تطابق دارد.نتیجه امر این که افزایش تقاضا و فشار بر روی نظامهای سلامت از جمله بخش خصوصی و دولتی در تمام کشورها ؛ چه فقیر و چه غنی است.بدیهی است محدودیتهایی در آنچه دولتها می توانند از نظر مالی تامین نمایند و خدماتی که می توانند ارائه کنند وجود دارد.
اهداف نظامهای سلامت
نظامهای سلامت سه هدف بنیادین دارن :
- ارتقای سلامت جمعیت تحت پوشش
- پاسخ دادن به انتظارات مردم
- محافظت مالی در برابر هزینه های سلامت نا مطلوب
هر چند که ارتقاء سلامت هدف اصلی نظام سلامت است،اما تنها هدف آن نیست.سلامت خوب ، به خودی خود در واقع شامل دو جنبه است :بهترین سطح میانگین قابل دستیابی ؛خوبی و کمترین تفاوت ممکن میان افراد و گروهها در این دستیابی , عادلانه بودن .خوبی به این معنی است که یک نظام سلامت به درستی به آنچه مردم از آن انتظار دارند، پاسخ دهد،عادلانه بودن به معنی آن است که این نظام به گونه ای در برابر هر فرد و بدون قائل شدن تمایز به این نیاز ها پاسخ دهد.
واضح است که هدف معنی بخش نظامهای سلامت همانا حفظ و ارتقاء سلامت است اما اهداف درونی دیگری نیز برای آن مطرح است.این اهداف به مسایلی مانند عادلانه بودن شیوه پرداخت افراد برای مراقبت سلامت و نحوه پاسخ نظامها به انتظارات و توقعات مردم در ارتباط با نحوه درمان آنها بر می گردد.وقتی صحبت از سلامت و پاسخدهی می شود،تنها دستیابی به سطوح میانگین بالا تر هم کافی نیست.هدف نظام سلامت باید همچنین دربرگیرنده کاهش نابرابری ها نیز باشد ، بگونه ای که وضعیت گروه مستمندتر جامعه هم ارتقاء یابد.
کارکردهای اصلی نظام سلامت
تمام نظامهای سلامت کارکردهای چهارگانه زیر را انجان می دهند:
- ارائه توزیع خدمات سلامت فردی و غیر فردی ؛ ارئه خدمات
- تهیه و تامین منابع انسانی و فیزیکی ضروری جهت امکان بخشیدن به این امر ؛ تولید منابع
- افزایش ، انباشت و مدیریت درآمدهای کسب شده جهت جهت خرید این خدمات ؛ تامین مالی
- عمل به صورت متولیان کلی این منابع ، نیروها و انتظاراتی که به آنها مربوط می شود ؛ تولیت
تفاوت بنیادین سلامت با دیگر نیازهای انسانی
سلامت تفاوت بنیادی با سایر نیازهای افراد جامعه داردو این تفاوت ریشه در بیولوژی ؛ زیست شناسی دارد.همانگونه که جاناتان میلر به زیبایی به این امر اشاره می کند:از تمام چیزهای موجود در این جهان ،بدن انسان وضعیتی خاص و منحصر به فرد دارد ، نه تنها این بدن در مالکیت فرد است بلکه فرد نیز تحت مالکیت بدن خود است و بدن در شکل گیری فرد نقش دارد.بدن ما کاملا” با تمام چیزهای دیگری که ادعای مالکیت شان را داریم متفاوت است.ممکن است پول ، کتاب یا حتی خانه خود را از دست بدهیم ولی کماکان خودمان باشیم اما تصور معنی دار بودن یک فرد بدون بدن خودش ˛ امری محال و غیر عقلانی است.هر چند که ما از بدنمان به عنوان ملکی که درون آن زندگی می کنیم یاد می کنیم اما بدنمان در واقع یک شکل خاص از اجاره است. بدن ما جائی است که همیشه امکان برقراری ارتباط با دیگران را برای ما فراهم میکند.
شخصی که بدنبال درمان و مراقبت از سلامت خویش است نیز یک مشتری محسوب می شود مانند همه کالاها و خدمات دیگر و ممکن است خود او در سلامت خویش مشارکت داشته باشد .مثلا” با تبعیت از عادات خوب غذایی ، بهداشت فردی و ورزش و همچنین پیروی از مصرف داروها و سایر توصیه های بهداشتی درمانی. اما همین شخص ˛ جسم فیزیکی نیز هست که تمام این مراقبت به سوی وی هدایت می شود.بنابراین سلامت شخصا” یک سرمایه غیر منقول است که از این منظر تا حدی به سایر سرمایه های انسانی مانند آموزش˛ دانش حرفه ای یا مهارت های ورزشی شباهت دارد.اما هنوز هم از جهات مهمی با آنها تفاوت دارد.سلامت ˛ در معرض خطرات عمده و غیر قابل پیشبینی قرار می گیرد که عمدتا” مستقل از یکدیگر هستند.تفاوت دیگر آن است که نمی توانمانند دانش و مهارتها بر آن افزود.ذکر این خصوصیات کافی است که متوجه شویم که سلامت، تفاوت ذاتی و ریشه ای با سایر سرمایه هایی دارد که افراد ، خود را بر علیه از دست دادن یا آسیب بیمه می کنند.
شاخصهای سلامت
فهرست شامل شاخصهای سلامت که در سال 2000 اعلام گردید عبارتند از: حرمت انسانی- اشتغال ، استقلال ، امنیت ، مسئولیت فردی ، پاسخگو بودن مسئولین ، سطح سواد ، خدمات بهداشتی درمانی. شایان ذکر است که بر مبنای این شاخصها در بین 194 کشور جهان رتبه ایران 96 می باشد.شاخصهای تعیین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی در خصوص سلامت انسان نشان دهنده آن است که موضوع سلامت بسیار پیچیده و وسیع می باشد و برای دستیابی به سلامت انسان بایستی گستره وسیعی از عوامل فرهنگی ، اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی یک جامعه را با دید سیستماتیک اصلاح نمود.
منبع
فروردین،علیرضا(1390)، عوامل مدیریتی موثر بر بهره وری سازمان از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید