نظام‏های ارزشی واولویت های ارزشی

 وقتی ارزشی آموخته می‏شود، به طریقی‏ در یک نظام سازمان‏یافته از ارزش‌ها ادغام‏ می‏شود که در آن، هر ارزش به لحاظ اولویت آن در برابر ارزش‌های دیگر، جایگاه خاص خود را می‏یابد. این استنباط نسبی از ارزش‌ها موجب می شود که تغییر، جابه‏جایی اولویت‏ها تعریف گردد و در عین حال، باید شاهد این بود که کل نظام ارزشی‏ با گذشت زمان نسبتاً با ثبات مانده است. گوناگونی‏ها در تجربه‏ی شخصی، اجتماعی و فرهنگی، نه فقط زاینده‏ی‏ تفاوت‏های فردی درنظام‏های ارزشی‏ خواهند بود، بلکه به وجودآورنده‏ی‏ تفاوت‏های فردی در ثبات آن‌ها خواهد شد .

نظام‏های ارزشی و گرایش‏های ارزشی

گرایش‏های ارزشی را نمی‏توان به دلایلی‏ برای مفهوم امروزی نظام ارزشی تلقی کرد. برخی صاحب‏نظران، گرایش ارزشی را مجموعه‏ای از گزاره‏هایی می‏دانند که هم‏ ارزش و هم عناصر وجودی را در بر می گیرد. اما مفهوم‏ ارزش متضمن رده‏بندی ارزش‌های پایانی و ابزاری در امتداد یک طیف واحد است. فرد ممکن است معتقد باشد که انسان مقهور طبیعت است، اما چنین اعتقادی لزوما به‏ این معنا نیست که انسان برای مقهور بودن‏ در برابر طبیعت ارزش قائل است و عقیده‏ دارد که چنین چیزی مطلوب است یا این‏که‏ انسان باید مقهور طبیعت باشد .

پیشینه‏ها و پیامدهای ارزش‌ها و نظام‏های ارزشی

ارزش‌ها را می‏توان متغیرهای وابسته یا متغیرهای مستقل دانست. اگر آن‌ها متغیرهای وابسته در نظر گرفته شوند، محصول نیروهای‏ فرهنگی، نهادی و شخصی هستند که‏ می‏توانند در طول عمر بر انسان تأثیر بگذارند. اگر هم آن‌ها متغیرهای مستقل‏ در نظر گرفته شوند، تأثیرات فراگیری بر تقریباً همه‏ی‏ حوزه‏های تلاش بسیاری دارند که دانشمندان‏ همه‏ی علوم اجتماعی ممکن است، به آن‏ علاقه‏مند باشند .

پیشینه‏های ارزش‌ها

گرچه ممکن است تعداد ارزش‌های‏ انسان بسیار کم باشد، اما تعداد نظام‏های‏ ارزشی با تفاوت‏های نظری احتمالی، حقیقتاً بسیار زیاد است. یکی از عوامل‏ کثرت نظام‏های ارزشی ممکن است‏ تفاوت‏های بارز میان فرهنگ‏ها، جوامع، ترتیبات نهادی و حتی شخصیت‏های فردی‏ همه‏ی انسان‏های ساکن کره‏ی زمین باشد. مثلاً، مجموعه‏ای از هجده ارزش پایانی‏ را می‏توان از لحاظ رده‏بندی اهمیت، در بیش از 640 تریلیون مجموعه‏ی متفاوت‏ چید، اما بسیار بعید است همه‏ی این‏ جایگشت‏ها که از لحاظ نظری ممکن‏ هستند، عملاً مشاهده شوند. شاید بتوان‏ گفت که شباهت‏ها در فرهنگ، تعداد کل‏ گونه‏های احتمالی نظام‏های ارزشی را به شدت کاهش خواهد داد و و نظام‏های‏ ارزشی تعداد کثیری از مردم را، در قالب‏ کم ‏و بیش مشابه شکل خواهد داد. هم‌چنین، در نتیجه‏ی اجتماعی شدن‏ نهادهای اجتماعی مشابه، شباهت‏های‏ جنسیتی، سنی، طبقاتی و نژادی، تعداد گونه‏های احتمالی نظام‏های ارزشی در یک‏ فرهنگ معین، بیش از پیش کاهش‏ می‏یابد .

پیامدهای ارزش‌ها

ارزش‌هایی که در نتیجه‏ی تجربه‏ی‏ فرهنگی، اجتماعی و شخصی، به مقولاتی‏ ذاتی تبدیل می‏شوند، ساختارهایی‏ روان‏شناختی هستند که به نوبه‏ی خود پیامدهایی دارند. ارزش‌ها سبب تقریباً همه‏ی‏ انواع رفتارهایی هستند که می‏توان آن‌ها را «رفتار اجتماعی» نامید. شاید بتوان گفت، ارزش‌ها راهنما و سبب‏ساز طرز تلقی‏های اجتماعی و ایدوئولوژی‏ها از یک طرف و رفتار اجتماعی‏ از طرف دیگر هستند. طبقه‏بندی‏های متفاوتی درباره‏ی‏ ارزش‌ها وجود دارد که طبقه‏بندی‏ لذت باورانه، زیبایی‏شناختی، مذهبی، اقتصادی، اخلاقی و منطقی از آن جمله‏ است. اما شاید طبقه‏بندی برمبنای‏ ارزش‌های نهادی و ارزش‌های فردی، نظام‏مندتر از بقیه باشد. همه‏ی ارزش‌های‏ انسانی، همان‏گونه که نویسندگانی چون‏ انگلس، گفته‏اند: محصولی‏ اجتماعی هستند که نسل به نسل از طریق یک‏ یا چند نهاد جامعه، به آیندگان منتقل شده‏اند.

نهاد، سازمانی اجتماعی‏ تعریف می شود که در جامعه تکامل یافته است‏ و وظیفه‏ی تخصصی حفظ و تقویت‏ زیرمجموعه‏های منتخب ارزش‌ها و انتقال‏ آن‌ها را از نسلی به نسل دیگر برعهده دارد. ازاین‏رو، نهادهای مذهبی نهادهایی هستند که تخصص آن‌ها ترویج و تقویت‏ زیرمجموعه‏ی معینی از ارزش‌هاست که‏ ارزش‌های مذهبی نام دارند. خانواده هم‏ نهادی است که تخصص آن، ترویج و تقویت زیرمجموعه‏ی دیگری از ارزش‌هاست. نهادهای آموزشی، سیاسی، اقتصادی، و حقوقی نیز در زیرمجموعه‏های ذیگری از ارزش‌ها تخصص دارند. ارزش‌هایی که یک نهاد در آن‌ها تخصص دارد، لزوماً به‏طور کامل با ارزش‌های دیگر نهادها تفاوت ندارند.

ممکن است این نهادها ارزش‌های معینی را هم‏پوشانی کنند و ارزش‌های مشترکی داشته‏ باشند و در نتیجه، ارزش‌های یکدیگر را تقویت کنند که نمونه‏ی آن را در دو نهاد «خانواده» و «مذهب» می‏توان دید. این‏ نهادها به اندازه‏ای که هم‏پوشانی نداشته‏ باشند، رقیب هم خواهند بود که نمونه‏ی آن‏ را می‏توان در نهادهای مذهبی و نهادهای‏ سکولار بر جدایی دین و سیاست از هم‏ اصرار دارند . ارزش، اعتقادی است که براساس‏ آن، انسان به سبب ارجح دانستن چیزی به‏ کاری مبادرت می‏ورزد. و بر اساس دیدگاه شوارتز، ده ﺑﻌﺪ اﻧﮕﯿﺰﺷﯽ ارزشﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ اﺳﺖ: 1 – ﺧﻮد اﺗﮑﺎﯾﯽ 2 – اﻧﮕﯿﺰش 3 – ﻟﺬتﻃﻠﺒﯽ 4 – ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ 5 -ﻗﺪرت 6 – اﻣﻨﯿﺖ 7 – ﻫﻤﻨﻮاﯾﯽ 8 – ﺳﻨﺖ 9 – ﺧﯿﺮﺧﻮاﻫﯽ 10- ﺟﻬﺎنﮔﺮاﯾﯽ.

هم‌چنین شرایط تحقق ارزش ها موارد ذیل می باشند:

  •  آزادى،
  •  تعدد گزینه‏ها،
  •  عقلانیت،
  •  تکرار و استمرار و
  •  هم‏خوانى عمل با اندیشه.

از سوی دیگر ارزش‌ها سبب تقریباً همه‏ی‏ انواع رفتارهایی هستند که می‏توان آن‌ها را رفتار اجتماعی نامید. شاید بتوان گفت، ارزش‌ها راهنما و سبب‏ساز طرز تلقی‏های اجتماعی و ایدوئولوژی‏ها از یک طرف و رفتار اجتماعی‏ از طرف دیگر هستند. ارزش‌هایی که یک نهاد در آن‌ها تخصص دارد، لزوماً بطور کامل با ارزش‌های دیگر نهادها تفاوت ندارند. ممکن است این نهادها ارزش‌های معینی را هم‏پوشانی کنند و ارزش‌های مشترکی داشته‏ باشند و در نتیجه، ارزش‌های یکدیگر را تقویت کنند که نمونه‏ی از آن را می توان در نهاد خانواده دید.

منبع

ماندگاری،محبوبه(1392)، نظام ارزش‌ها در خانواده‌های دارای عضو معتاد به مواد مخدر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0