نارسایی شناختی چیست

نارسایی شناختی عبارت است از ناتواني فرد در تكميل تكاليفي كه به طور طبيعي قادر به انجام آن است. نارسايي هاي شناختي شامل حواس پرتي، مشكلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوي و عدم يادآوري اسامي مي باشد.

مارتين، نارسایی شناختی را اشتباهات شناختي يا خطاهايي می داند که فرد بايد به صورت هنجاري ظرفيت انجام آن را داشته باشد. اين نارسايي هاي شناختي شامل مشكلاتي در حافظه، توجّه و عمل هستند.

نارسایی های شناختی را اشتباهات یا خطاهایی می دانند که فرد در انجام دادن تکالیفی که به طور طبیعی قادر به انجام آن است، مرتکب می شود، به عبارتی نارسایی شناختی سازه ای چند بعدی است که شامل خطا در شکل دادن به اهداف، خطا در فعال سازی طرحواره ها و خطا در راه اندازی کنش ها است. نارسایی های شناختی به دلیل تداخل با فعالیت های روزمره می توانند منجر به مشکلات اساسی شوند. جبران این خطاها گاه زمان زیادی می طلبد. در مواقعی که این خطاها در راه اندازی کنش ها رخ می دهند، ممکن آسیب های جدّی و حتی مرگ را به دنبال داشته باشند. نارسایی شناختی به شکست فرد در انجام کارهایی گفته می شود که در حالت عادی قادر به انجام آن ها است.به عبارت دیگر نارسایی شناختی مجموعه اشتباهات شناختی هستند که در هنگام انجام تکالیفی رخ می دهند که فرد معمولاَ آن ها را به شکل موفقیت آمیزی انجام می دهد. برودبنت  اولین کسی است که این اصطلاح را مطرح کرد.

نارسایی شناختی عبارت است از ناتوانی فرد در تکمیل تکالیفی که به طور طبیعی قادر به انجام آن است. نارسایی های شناختی شامل حواس پرتی، مشکلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی می باشد. نارسایی شناختی با چگونگی یادگیری رویدادی گران بار، ظرفیت حافظه کوتاه مدت، کاهش سطح هوشیاری و توجّه منحرف شده ارتباط دارد. در مطالعات مختلف بین نارسایی های شناختی و عملکرد در تکالیف، همبستگی معناداری به دست آمده است.

نارسایی شناختی عبارت است از ناتواني فرد در تكميل تكاليفي كه به طور طبيعي قادر به انجام آن است. نارسايي هاي شناختي شامل حواس پرتي، مشكلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوي و عدم يادآوري اسامي مي باشد.، اشتباهات يا خطاهايي هستند كه فرد در انجام دادن تكاليفي كه به طور طبيعي قادر به انجام آن است، مرتكب مي شود، به عبارتي نارسايي شناختي سازه اي چند بعدي است كه شامل خطا در شكل دادن به اهداف، خطا در فعال سازي طرحواره ها و خطا در راه اندازي كنش ها است. نارسايي شناختي به دليل تداخل با فعاليت هاي روزمره مي تواند منجر به مشكلات اساسي شود؛ جبران اين خطاها گاه زمان زيادي مي طلبد. بسياري از پژوهشگران بر اين امر كه نارسايي هاي شناختي شامل حواس پرتي، مشكلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوي و عدم يادآوري اسامي است، اتفاق نظر دارند.

نارسایی شناختی شامل اختلال در توجّه (برای مثال شکست در ادراک)، حافظه (شکست در یادآوری نارسایی) و عملکرد حرکتی (نارسایی حرکتی) می باشد. ریزون (1988) مطرح کرده افرادی که مرتکب نارسایی شناختی می شوند، تمرکز حافظه محدودی دارند. رابرستون و همکاران (1997) مطرح کرده اند که چنین نارسایی در شرایط خستگی شغلی، نگرانی و انحراف توجّه بیشتر رخ می دهند. به عبارتی نارسایی شناختی سازه ای چندبعدی است که شامل خطا درشکل دادن به اهداف ، خطا درفعال سازی طرحواره ها وخطا درراه اندازی کنش هاست.

حواس پرتي يك پديده رواني است كه عوارض متعددي به دنبال دارد. افت در عملكردهاي حرفه ای و تحصيلي، افزايش احتمال بروز اختلالات رواني نظير اضطراب و افسردگي، نااميدي، احساس تنهايي و بي هدفي در زندگي مي شود. اين پديده عمدتاً با فقدان توجّه و تمركز مشخص مي شود. حواس پرتي به عنوان يك حالت تنفّر يا ناسازگاري با هرنوع تجربه ي تكراري مثل كار روزانه يا برخورد با افراد كسل كننده و ملال آور و بي قراري زياد در شرايطي كه رهايي از ثبات (يكنواختي) امكان پذير نيست، تعريف مي شود. در ارتباط با نقش نارسايي هاي شناختي در زمينه مؤلفه هاي تحصيلي، هاستون نشان داد كه آزمودني ها با نارسايي شناختي بالا در مقايسه با آزمودني هايي با نارسايي شناختي پايين عملكرد پايين تري در زمينه تحصيل دارند. در مطالعات مختلف، بين نارسايي هاي شناختي و عملكرد در تكاليف، همبستگي معناداري به دست آمده است. نارسايي هاي شناختي با صفات شخصيتي، اضطراب و استرس نيز مرتبط است. نارسايي هاي شناختي در بسياري از موقعيت ها روي مي دهند، اما تنها در برخي از موقعيت ها منجر به سانحه مي شوند. نارسايي هاي شناختي در محيط كار با خواب آلودگي، اضطراب و فشار کاری همراه است  که خواب آلودگی، اضطراب  و فشار کاری و روانی می تواند منجر به سانحه شود. نارسايي هاي شناختي با سوانح رانندگي و كاري ارتباط دارد. سيمپسون و همكاران، در پژوهش خود نشان دادند كه حوادث شغلي با نارسايي هاي شناختی رابطه دارند.

 والاس و وودنویچ، در بررسی اثر نارسایی شناختی بر ایمنی و سوانح محیط کار به این نتیجه رسیدند که نارسایی شناختي، رفتار ايمن و سوانح محيط كار را پيش بينی مي كند و نقش مهمي در سوانح دارد. وان السلند (2005) در مطالعه خود مشاهده كرد كه، بيشتر سوانح رانندگي در هنگام نقصان شناختي روي مي دهد؛ همچنين نارسايي شناختي يكي از عوامل موثر در خطاهاي رانندگي است. جاگر در بررسي سوانح، جراحات كوچك و ناتوانيهاي شناختي در كار مشاهده نمود كه كاركناني كه سوانح بيشتري داشتند داراي نارسايي شناختي بيشتري بودند. تحقيقات ديگر، بين نارسايي هاي شناختي، اضطراب، فشار رواني، خستگي، خواب آلودگي و اختلالات عاطفي رابطه كشف كرده اند. والاس و همکاران، در مطالعه خود مطرح کرده اند که ساخت نارسايي هاي شناختي چند بعدي است. براي مثال، نورمن بيان کرد که، سه دسته بندي اصلي از نارسايي هاي شناختي وجود دارد که شامل خطا در شکل دادن به اهداف، فعال سازي طرحواره ها و راه اندازي کنش ها است. آن ها  خاطر نشان کردند که نارسايي هاي شناختي با يادگيري رويدادي، گرانباري ظرفيت حافظه کوتاه مدّت، کاهش سطح هوشياري و توجّه منحرف شده، رابطه مثبت دارد.

به علاوه، نارسايي هاي شناختي با پيامدهاي رفتاري مثل دزدي از مغازه ناشي از حواس پرتي، سوانح اتومبيل و خطاهاي هدايتي (مثل استفاده نادرست از انت هاي سوزن قطب نما) رابطه دارد. محققان ديگر نشان داده اند که، نارسايي هاي شناختي نتيجه عواملي مثل چند وظيفه اي بودن، نگراني و کسالت است. والاس و همکاران مي گويند، تنها يک مطالعه به صورت مستقيم رابطه بين کسالت و نارسايي شناختي را بررسي کرده است. این نویسندگان رابطه مثبت معني دار بين نمرات آمادگي براي کسالت با زير مقياس ها و نمرات پرسشنامه نارسايي هاي شناختي و عوامل آن يافته اند. بسیاری از پژوهشگران بر این امر که نارسایی های شناختی شامل حواس پرتی، مشکلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی است، اتفاق نظر دارند. فراوانی نارسایی های شناختی در زنان بیشتر از مردان گزارش شده است. همچنین نمرات نارسایی های شناختی به طور معناداری با افزایش سن، بالا می رود.

در پیشینه پژوهشی ارتباط نارسایی های شناختی با متغیر های مختلفی مانند اختلالات عاطفی، نگرانی و تنیدگی، سوانح رانندگی، خستگی و راهبرد های مقابله با تنیدگی به دست آمده است. در ارتباط با نقش نارسايي هاي شناختي در زمينه مؤلفه هاي تحصيلي، هوستون نشان داد كه آزمودني ها با نارسايي شناختي بالا در مقايسه با آزمودني هايي با نارسايي شناختي پايين عملكرد پايين تري در زمينه تحصيل دارند؛ بدين معنا كه دانشجوياني كه در فرايندهاي شناختي، توجه و رمزگرداني مطالب مشكل دارند نسبت به همتايان خود در تكاليف مربوط به حافظه فعال مشكل داشته و در يادآوري موارد كلامي دچار مشكل هستند.

 از سوي ديگر آگاهي اشخاص از احساس و توانايي بيان آنها براي اشخاص ديگر در تسهيل تبادلات اجتماعي بسيار تأثيرگذار است. از ديدگاه علوم شناختي، هيجان ها به عنوان دسته اي از طرحواره هاي مبتني بر پردازش اطلاعات شناخته مي شوند كه شامل فرآيندها و تجسم هاي نمادين و غيرنمادين هستند. همچنين در ارتباط با نقش نارسايي هاي هيجاني در زمينه مؤلفه هاي تحصيلي پژوهش هاي انجام شده نشانگر آن است كه نارسايي هيجاني مي تواند مؤلفه هاي تحصيلي و همين طور تعلل ورزي در دانشجويان را تحت تأثير قرار دهد. دوبي و همكاران در مطالعه اي نشان دادند كه نارسايي هيجاني با تعلل ورزي تحصيلي رابطه مثبت دارد .نتايج تحقيقات كلاسن نشان داد كه دانشجوياني كه از توانايي خودتنظيمي بالاتري برخوردارند توانايي بيش تري در بيان احساسات و عواطف خود دارند و به تبع آن از پيشرفت تحصيلي بالاتري نيز برخوردار بوده و انگيزه و علاقه بالاتري براي ادامه تحصيل دارند همچنين دانشجوياني كه خودتنظيمي پايين تري دارند احتمالاً از سطوح پايين رشد عاطفي نيز برخوردارند. بر این اساس می توان گفت نارسایی های شناختی از مولفه های موثر در عملکرد تحصیلی می بادشد.

منبع

ندایی، علی(1394)، مقایسه استعداد خستگی، نارسایی شناختی و خشم در بین دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی با لا و پایین در مقطع تحصیلی متوسطه در نیمسال تحصیلی 94-93 در شهر اردبیل ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشاسی تربیتی، دانشگاه ارومیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0