مهارت ها و مولفه های هوش هیجانی
چهار مهارت هوش هیجانی ؛ عاطفی یا هوش اجتماعی
- خود (Self)
- دیگران (Others)
- آگاهی (Awareness)
- اقدام (Action)
که با ترکیب اینها، مؤلفههای بنیادی هوش هیجانی ؛ عاطفی به دست میآید.
مؤلفههای بنیادی هوش هیجانی؛ عاطفی
- خودآگاهی شامل: خود ارزیابی، اعتماد به نفس
- خودگردانی شامل:خویشتنداری وقابل اعتماد بودن، وجدان سازگاری، انگیزه پیشرفت و ابتکار
- آگاهی اجتماعی شامل: همدلی، آگاهی سازمانی و انگیزه خدمت
- مهارتهای اجتماعی شامل: توان تأثیرگذاری، رهبری، مدیریت تعارض ایجاد رابطه و کار گروه
خودآگاهی ( Self Awareness) :
یک نوع توانایی فردی است برای درک احساسات و حالات خلقی. خودآگاهی به شخص کمک میکند تا همیشه بر افکار و احساسات خود نظر داشته و بنابراین در جهت درک آنها به فرد کمک میکند.
خودگردانی(Self Management) یا مدیریت عواطف( Managing Emotions ):
مهارتی است که به افراد کمک میکند تا احساسات خود را به صورت مناسب و جامعه پسندانه نشان دهند. به زبان دیگر به فرد درکنترل عصبانیت، ناراحتی و ترس کمک میکند.آگاهی اجتماعی (Social Awarenes ) : عبارت است از توانایی درک احساسات دیگران و استفاده از احساسات خود در جهت دستیابی به اهداف.
مهارتهای اجتماعی (Social Skills ):
عبارت است از ارتباط با دیکران در موقعیتهای مختلف اجتماعی و در اصل به معنای توانایی ادامه رابطه با توجه به احساسات افراد یا همان ظرفیت اجتماعی است.تحقیقات نشان داده است که EQ یا هوش هیجانی عامل مهمی در ایجاد تغییرات اساسی در زندگی است. اگرچه کودکان با سرشت و فطرت گوناگون به دنیا میآیند و چگونگی برخورد آنها با مسایلی چون برخوردهای اجتماعی، اشتیاق خجالت و غیره متفاوت است، اما هوش هیجانی ؛ عاطفی به والدین و مربیان کمک میکند تا بر روی قابلیتها و یا عدم وجود آنها کارکرده و بنابراین کودکان را برای رویارویی با جامعه بیرونی آماده کنند. برای مثال والدین به جای جلوگیری از برخورد بچههای خجالتی با دنیای بیرون، باید آنها را با چالشهای جدیدی مثل دیدار با دوستان جدید و قرارگرفتن در فضاهای تازه روبرو نمایند.
گرچه این تشویق نباید به هیچ عنوان بچه ها را دلزده یا ترسوتر نماید بلکه باید به آنها تجربههای جدید بیاموزد.مثال دیگری که میتوان در این مورد مطرح کرد این است که برای مثال تحقیقات نشان داده که بچههای کلاس دومی که عصبی بوده و همیشه با مشکل مواجه هستند، شش تا هشت بار بیشتر از بچههای دیگر در معرض ابتلا به خشونت در نوجوانی و ارتکاب جنایت میباشند.دخترانی که در سنین راهنمایی از احساسات سردرگم، خستگی و عصبانیت توأم با گرسنگی رنج میبرند، احتمال میرود که در سنین نوجوانی دچار اختلالات گوارشی شوند. این بچهها از احساسات خود و این که اصولاً این احساسات چه هستند، بیخبرند. اما اگر در شرایطی قرار بگیرند که بتوانند از هوش عاطفی یا هیجانی خود بهرهمند شوند، مسلماً به هیچ یک از این موارد دچار نخواهند شد.
اندازه گیری هوش
آزمونهای بینه: وزارت آموزش و پرورش فرانسه در سال 1904 از آلفرد بینه ، روانشناس خواست روشی بیابد تا معلوم کند کلاسهای معمول درسی، به درد کدام دانش آموزان نمیخورند. مقامات مدارس آن زمان فرانسه میخواستند با جا دادن این دانش آموزان در مدارس ویژه، از ازدحام مدارس عادی کم کنند. بینه و دانشجویش تئوفیل سیمون ،برای اجابت این درخواست، یک آزمون هوش ساختند. این آزمون سی ماده داشت؛ از توانایی لمس کردن گوش و بینی تا توانایی ترسیم طرحها بر مبنای حافظه و تعریف کردن مفاهیم انتزاعی. چنین بود که بینه مفهوم سن عقلی را ابداع کرد که میزان رشد ذهنی فرد نسبت به دیگران را نشان میداد. سن عقلی یک کودک تیز هوش، خیلی بالاتر از سن تقویمی او است؛ سن عقلی یک کودک خنگ هم خیلی پایینتر از سن تقویمی او است.اصطلاح هوشبهر را ویلیام استرن، در سال 1912 ابداع کرد. هوشبهر با تقسیم کردن سن عقلی بر سن تقویمی و ضرب کردن خارج قسمت این تقسیم در عدد 100 بدست میآید.
هوشبهر = سن عقلی / سن تقویمی * 100
اگر سن عقلی و سن تقویمی با هم برابر باشند، هوشبهر شخص 100 میشود ؛ که هوشبهر متوسط است؛ اگر سن عقلی بیش از سن تقویمی باشد، هوشبهر بیش از 100 می شود ؛ متوسط بالا. و اگر سن عقلی زیر سن تقویمی باشد، هوشبهر کمتر از 100 می شود ؛ هوشبهر پایین . کودک 6 سالهای که سن عقلی او 8 سال است، هوشبهر 133 دارد و کودک 6 ساله ای که سن عقلی او 5 است، هوشبهر 88 دارد.
نظریه هوشهای هشتگانه ی گاردنر
هاواردگاردنر، معتقد به وجود هشت نوع هوش است. در بخش زیر با این هشت نوع هوش و مشاغلی که این هوشها در آنها نقطه قوت هستند، آشنا میشوید.
از هوش کلامی تا هوش طبیعی:
- مهارتهای کلامی : توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورها.
مشاغل: مولفان، روزنامه نگاران، سخنوران.
- مهارتهای ریاضی : توانایی انجام عملیات ریاضی.
مشاغل: دانشمندان، مهندسان، حسابداران.
- مهارتهای فضایی : توانایی تفکر سه بعدی.
مشاغل : معماران، نقاشان، ملوانان.
- مهارتهای بدنی – جنبشی : توانایی دستکاری اشیاء و تبحر جسمی.
مشاغل : جراحان، صنعتگران، رقاصان، ورزشکاران.
- مهارتهای موسیقایی : حساس بودن نسبت به زیر و بمی، آهنگ، ریتم، و تن صداها.
مشاغل : آهنگ سازان، موسیقی دانان، شنوندگان ظریف ونکته سنج.
- مهارت های میان فردی : توانایی درک دیگران و تعامل مؤثر با آنها.
مشاغل : معلمان، متخصصان بهداشت روانی.
- مهارتهای درون فردی : توانایی فهم خود.
مشاغل : عالمان الهیات، روان شناسان.
- مهارتهای طبیعی : توانایی مشاهده الگوهای طبیعی و فهم نظام های طبیعی و مصنوعی ساخته انسان.
مشاغل : کشاورزان، گیاه شناسان، بوم شناسان، نقاشان چشم اندازها.
منبع
حسینی ارشد،سیدسعید(1394)، رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی و منزلت اجتماعی پلیس،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید