مهارتهای معلم در تدریس
معلم به منظور انجام گرفتن فعالیتها به مهارتهایی احتیاج دارد که در عرصه یاددهی – یادگیری آنها را مهارتهای تدریس، مینامند. چنین مهارتهایی با توجه به زمان اجرای فعالیتهای آموزشی به سه دسته به قرار زیر تقسیم شده اند:
- مهارتهای پیش از تدریس (مرحلهی فعالیتهای طراحی و برنامهریزی)
- مهارتهای ضمن تدریس (مرحلهی اجرا)
- مهارتهای بعد از تدریس (مرحلهی ارزشیابی)
مهارتهای پیش از تدریس در ارتباط با مجموعه فعالیتهایی است که معلم پیش از رفتن به کلاس آنها را انجام میدهد، مانند:
- انتخاب هدفهای درس،
- تعیین روشهای مناسب تدریس ،
- مشخص ساختن نظام ارزشیابی.
مهارتهای ضمن تدریس در برگیرندهی فعالیتهایی است که معلم به هنگام تدریس در کلاس انجام میدهد. برخی از این فعالیتها عبارتاند از:
- آماده سازی ذهنی دانشآموزان
- ارائهی مطلب
- تأثیر بر فعالیتهای گروهی.
مهارتهای بعد از تدریس به آن دسته از فعالیتهایی گفته میشود که پس از انجام تدریس بایستی به کار گرفته شوند مانند :
- سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان،
- تهیه آزمونها ،
- تفسیر نتایج آزمونها.
مهارتهای پیش از تدریس و فعالیتهای مرتبط با آن در فصل طراحی آموزشی مورد بحث قرار گرفت و مهارتهای بعد از تدریس و فعالیتهای مربوط به آن در فصل ارزشیابی مورد بحث واقع خواهد شد.اینک مهارتهای ضمن تدریس مورد توجه قرار میگیرد و فعالیتهای آنکه نقش بسیار مهمی در فرایند یاددهی یادگیری ایفا می کنند .
مهارتهای ضمن تدریس
آشنایی هرچه بیشتر معلم با مهارتهایی که در ضمن تدریس بایستی به کار گرفته شوند نه تنها وی را در امر آموزش کمک میکند بلکه او را در دستیابی به هدفهای تدریس و همچنین فراهم آوردن شرایط مناسب برای یادگیری دانشآموزان یاری مینماید. در زیر به برخی از این مهارتها که توسط کارشناسان تعلیم و تربیت مورد تأکید واقع شدهاند اشاره میگردد.
ایجاد ارتباط صحیح
برقراری ارتباط صحیح با دانشآموزان کلاس یکی از مهمترین مهارتهای معلم به شمار میرود. بدین جهت وی میبایستی بیش از هر مهارت دیگری در پرورش و گسترش آن کوشا باشد. ارتباط به طرق مختلف تعریف شده اما در سادهترین شکل آن به صورت فرایندی بین پیام دهنده (معلم) و پیام گیرنده (دانشآموز) به منظور دریافت پیام (متن درس) آمده است. در شرایط ایدهآل و مطلوب که عوامل مخل و مزاحم حذف شدهاند، احتمال دریافت صحیح پیام و همچنین پاسخگویی مناسب بسیار زیاد میباشد. اما از آنجا که در برقراری روابط پیچیدهی انسانی عوامل زیادی، با توجه به شرایط خاص زمانی و مکانی، مشارکت دارند، عملاً امکان دستیابی به شرایط ایدهآل ارتباط، اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار میباشد. از این رو ارائه مطلب درسی در کلاس به صورت مطلوب صرفاً از طریق ارتباط صحیح بین معلم و دانشآموز صورت میپذیرد. برای نیل به این منظور، معلم باید عوامل مخل در مسیر رد و بدل شدن پیامها را شناسایی نموده و نسبت به رفع آنها اقدام کند.
عوامل مخل در ارتباط ممکن است هم به پيام دهنده، هم به پيام گيرنده و هم خود پیام مربوط باشد. برای مثال اگر به هنگام ارسال پیام، صدای معلمی نارسا باشد یا اینکه بیان وی قابل درک نباشد و یا مثل افراد کسل و بی شوق و ذوق در کلاس درس حاضر گردد، در این صورت خود او به عنوان فرستندهی پیام موجب اخلال در جریان ارتباط میباشد. یا اگر حواس دانشآموز پرت یا دلهره داشته باشد و آماده گوش دادن نباشد و یا اینکه اساساً دانش پایهی او ضعیف باشد، در این حالت، بدون شک، ایجاد هرگونه پیام مبهم و نارسا بوده و یا اینکه بر اساس ذوق و علاقه و توانایی دانشآموزان تهیه نشده باشد. سرانجام، عامل مخل ممکن است مربوط به وسیلهای باشد که معلم به منظور ارسال پیام از آن بهره میگیرد .در هر صورت معلم برای رفع هر یک از عوامل مخل بایستی در وهلهی اول مشخص سازد که عامل مزاحم مربوط به کدام یک از عناصر تشکیل دهنده نظام ارتباطی میباشد، سپس مجدانه در جستجوی راه حل مناسب، قدم بردارد. عوامل مخل و مزاحم در کلاس درس متعددند و طرقی که برای برطرف شدن آنها پیشنهاد گردیده به قرار زیر میباشد:
- حرکت معلم در کلاس به هنگام تدریس و ثابت نبودن در یک جا
- تمرکز بخشی دانشآموزان از طریق نمونههای کلامی و غیرکلامی
- تغییر شکل دادن به رابطه متقابل خود و دانشآموزان در کلاس
- سکوت و قطع فعالیت آموزشی برای چند لحظه
- استفاده از حواس مختلف دانشآموزان در آموزش
منبع
حاجی زاد،محمد(1390)،مقايسه مهارتهاي حرفه اي معلمان دروس علوم پایه و علوم انسانی دوره راهنمایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید