منطق امتياز دهي در الگوی تعالی سازمانی

منطقي که براي امتيازدهي يک سازمان نسبت به الگوی تعالی سازمانی وجود دارد، منطقي به نام RADAR است که از حروف اول کلمات نتايج (Results)، رويکرد يا رهيافت (Approach)، تسري و گسترش (Deployment) و ارزيابي و بازنگري (Assessment & Review) به­دست مي­آيد. اين منطق بيان مي­کند که سازمان براي رسيدن به نتايج مورد نظر، بايستي برنامه و رويکردي مناسب داشته باشد، اين برنامه و رويکرد بايد در ارکان سازمان تسري داده شده و به اجرا درآيند و در نهايت، عملکرد سازمان، بايد مورد ارزيابي قرار گرفته و در صورت لزوم، بازنگري شود.

مزایای الگوی تعالی سازمانی

الگوی تعالی سازمانی، از مزایایی برخوردار است که سبب گردیده است تا سازمان­های مختلف، از آن استفاده نمایند. در ادامه، به برخی از این مزایای عمده بر اساس آن­چه که از متون موجود برمی­آید، اشاره شده است:

  • اين الگو از فرآيندهاي سازماني سيستماتيك و فراگير برخوردار است،
  • نسبت به تغيير و تحول و نيازهاي ذينفعان واكنش سريع دارد،
  • به نتايج كسب شده توسط سازمان توجه ويژه­اي دارد،
  • دراین الگو ارزيابي مبتني بر واقعيات است،
  • مشاركت گسترده كاركنان در انجام امور را مد نظر قرار مي­دهد،
  • نقاط قوت و زمينه­هاي بهبود پذير در اين الگو قابل شناسايي است،
  • زبان مشترك مديريت و كاركنان را فراهم مي­نمايد،
  • محركي براي يادگيري­هاي فردي و سازماني است،
  • تصويري واقعي از کيفيت فعاليت­هاي سازمان نشان می­دهد،
  • حوزه­هاي تمرکزِ فعاليت­هاي بهبود کیفیت را شناسايي مي­نماید،
  • سازمان می­تواند با استفاده از این ابزار، براحتی موقعیت خود را با سازمانهای مشابه و هم­تراز، مقایسه نماید،
  • سازمان­ها، الزاماً در تمامی ابعاد نمی­توانند به برتری دست یابند، ولی در برخی زمینه­ها می­توانند الگویی برای سایر سازمان­ها باشند. با استفاده از الگوی تعالی سازمانی، می­توان بهترین تجارب و موفق­ترین فرآیندها را شناسایی نموده و در اختیار سایرین قرار داد.

پس از جنگ جهانی دوم و با مطرح شدن ایده­های دمینگ در زمینه­ی مدیریت کیفیت در دهه­ی 1950 در کشور ژاپن، سازمان­های مختلف در بخش­های صنعتی و تولیدی، به بهره­گیری از این ایده­ها روی آوردند. با گذشت چند سال و با ملاحظه­ی نتایج قابل توجهی که از به­کارگیری ایده­های مدیریت کیفیت در سازمان­های مختلف سراسر دنیا حاصل شده بود، و نیز با احساس لزوم توجه بیشتر به نیازها و خواسته­های مشتریان و ارتقاء کیفیت تولیدات و خدمات، توجه سازمان­های خدماتی نیز به مباحث کیفیتی معطوف شد.

آنچه که سبب تسری هرچه بیشتر مدیریت کیفیت در سازمان­های مختلف گردید، رویارویی با دنیای پر­ تغییر و رقابت بعد از انقلاب صنعتی دوم، در دهه­ی 1970 بود که بواسطه­ی ظهور و بروز فناوری­های اطلاعاتی رخ داد. در آثار اغلب صاحبنظران عرصه­ی مدیریت کیفیت، جلب رضایت مشتریان و پاسخ­گویی به نیاز­های آنها در این دنیای پر تغییر و سنجش عملکرد کیفیت تولیدات و خدمات در این سازمان­ها، دلایل اصلی شکل­گیری الگوهای مختلف مدیریت کیفیت می­باشد. جایزه ملی کیفیت مالکوم بالدریج، شش سیگما،کارت امتیازی متوازن و الگوی تعالی سازمانی، از جمله­ی این الگوها می­باشند که از بین آن­ها، الگوی تعالی سازمانی، اخیراً و در مقیاسِ وسیعی، در سازمان­های خدماتی و از جمله کتابخانه­ها، به­منظور ارتقاء کیفیت و سنجشِ عملکردِ خدمات، مورد استفاده قرار گرفته است.

نتایج به­کارگیری الگوی تعالی سازمانی و دیگر الگوهای مدیریت کیفیت در کتابخانه­ها و مطالعاتِ سنجش عملکرد با بهره­گیری از این الگو، نه­تنها منجر به دستاوردهای عظیم کیفیتی خواهد شد، بلکه داده­هایی از نحوه­ی عملکرد کتابخانه­ها و میزان دست­یابی آن­ها به­اهداف و خواسته­های مشتریانشان را فراهم می­سازد که مبتنی بر واقعیت­ها و دستمایه­ی مناسبی برای مدیران کتابخانه­هاست که به­وسیله­ی آن­ها می­توانند علاوه بر شناسایی نقاطِ قوت و موانع موجود در ارتقاء کیفیت خدماتشان و اقدام در جهت تقویتِ نقاطِ قوت و رفعِ موانع، رضایت هرچه بیشتر مراجعان را نیز جلب نمایند.

منبع

آخشیک،سمیه سادات(1386)،سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات درکتابخانه ها، پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده­ علوم تربیتی و روانشناسی شهیدچمران اهواز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0