مقایسه فراشناخت و ذهن آگاهی
آیا ذهن آگاهی همان فراشناخت است؟ این سوال معقولی است. مفاهیم نزدیک به هم هستند. هرچند در جنبه هایی از هم جدایند. ذهن آگاهی احساس روزمرهای شبیه به تمرکز به شغل میباشد که به معنی انجام کارها با دقت و توجه است. ولزمفهوم ذهن آگاهی را در علوم اجتماعی برجسته کرد و در کتاب هایی نظیر ذهن آگاهی و نیروی یادگیری گسترش داد. و مطرح میکند که حالت ذهن آگاهی عبارتند از:
-ایجاد طبقه جدید
– گشودگی به اطلاعات جدید
– اگاهی نسبت به دیدگاههای بیشتر.
فراشناخت اساسا به معنی تفکر در باره تفکر است. همچنین به طور ضمنی بر آنچه که فرد در مورد تفکراتش انجام میدهد یا برای بهبود آنها استفاده میکند اشاره دارد. با توجه به این تعریف کاملا روشن است که فراشناخت همان ذهن آگاهی نیست.فراشناخت به چیزی که در باره آن فکر میکنید علاقمند است. اما ذهن آگاهی به اینکه چگونه در مورد کاری که در حال انجام آن هستید فکر میکنید توجه دارد. شما میتوانید سرگرم کارتان باشید با ذهن آگاهی در حس معمولی بدون اینکه به سطح بالاتر بیایید. همانطورکه صحبت میکنید. میتوانید بدون هیچ فراشناختی به فرایند تفکرتان توجه کنید. من میتوانم طبقه جدیدی ایجاد کنم، نسبت به اطلاعات جدید با ذهن باز روبرو شوم و به بیشتر از یک دیدگاه آگاه باشم بدون اینکه یک قدم عقب برگردم و درباره اینکه چگونه من واقعا این کارها را انجام میدهم فکرکنم. در حقیقت متخصص ذهن آگاهی (کسی که به طور کامل در ذهن آگاهی استاد است) فراشناختی نخواهد بود. شخص ذهن آگاه نیازی به بازخورد تفکرش نخواهد داشد و در واقع این کار به طور واقعی با فعالیت ذهن آگاهی تداخل .دارد .عموما مبتدیان کسانی هستند که نیاز دارند درباره آنچه که انجام میدهند فکرکنند. کارآموزان رانندگی نیاز دارند بیشتر توجه شان را به پیش پا افتادهترین جنبههای رانندگی متمرکز کنند. مثلا پدال گاز کجاست. راننده با تجربه توجه کمتری به رانندگی دارد ومیتواند به جای آن به یک گفتگوی فعال بپردازد. همین برای تفکر هم درست است متفکران مبتدی (یعنی کسی که فقط تلاش می کند خودش را از سطح مطلوب یا نامطلوب معمولی بالاتر ببرد) نیاز خواهد داشت مقدار زیادی از توجهشان را صرف تفکرشان کنند تا بفهمند چگونه فکر میکنند و چگونه خط فکری را در مسیر معین تغییر دهند. همانطور که آنها بر الگوهای متناوب تفکر مسلط میشوند نیاز به تأمل فراشناختی به عنوان یک مکانیزم فرمان کاهش مییابد.ولز اعلام کرده است که چندین فرایندهای فراشناختی ، مانند نظارت فراشناختی لازم است تا فردبتواند به ذهن آگاهی برسد.نظر او با تعریف ذهن آگاهی به عنوان چگونگی درک افکار و تجربیات (تنظیم شناخت) مرتبط است. فراشناخت نیز از لحاظ نظری توسط محققان زیادی در زمینه های دیگربا ذهن آگاهی مربوط دانسته شده است.اگر چه بیشترآنها تحقیقات خود را در یک زمینه بالینی انجام داده اند از جمله ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی(MBCT) یا درمان فراشناختی. ذهن آگاهی و درمان فراشناختی دو برنامه متفاوت هستند، اما می توان آنها را به عنوان مفاهیم همپوشی دانست که دارای یک هدف می باشند. هر دوبرنامه برای ایجاد تغییر در افکار و تجارب مراجعان برای ارتباط با دیگران بکار برده می شوند. از طریق آموزش ذهن آگاهی می توان آگاهی فراشناختی بدست آورد. اگر چه آگاهی فراشناختی تاحدودی معانی متفاوت دارد.. این اصطلاح می تواند مترادف دانش فراشناختی استفاده می شود. اما معنی آن زمانی که آن را در زمینه های بالینی به کارمی برند متفاوت است. ولزآگاهی فراشناختی را آگاهی از افکارمی داند ، اما تیزدل آن را یک “حالت خاص” توصیف می کند. در این حالت افکار به عنوان حوادثی که از ذهن عبور می کنند درنظر گرفته می شود. به جای اینکه جنبه های ذاتی آنها مورد توجه قرار گیرد یا بازتاب واقعیت باشند.هنگامی که شما برای اولین بار اقدام به تمرین ذهن آگاهی می کنید نیاز دارید که توجه زیادی به اینکه چگونه تکالیف را انجام دهید صرف کنید. وبه طور خاص چگونه شما در مورد آن تفکرات فکر می کنید و مجبور خواهید شد در مورد اینکه چگونه این فکر کردن می تواند با دستورالعمل ذهن آگاهی تغییر کند فکر کنید. بنابراین فراشناخت فعالیت لازمی خواهد بود. اما همانطور که شما بر ذهن آگاهی مسلط می شوید ، ممکن است شما فقط سرگرم ذهن آگاهی باشید بدون نیاز به تفکر در باره آن . این خوب است به دلیل اینکه انرژی روانی که باید برای بازخورد تفکرتان می گذاشتید می توانید به جای آن به وظیفه اصلی اختصاص (تعمیق فعالیت ذهن آگاهی شما) داده شود. ازجهت دیگرفراشناخت می تواند بدون ذهن آگاهی باشد. من می توانم درباره افکارم فکر کنم بدون ایجاد طبقه جدید وغیره.. در حقیقت مبتدی فراشناخت احتمالا غیر ذهن آگاهمی باشد. اما اگر شما بهتر تمرین کنید ممکن است ذهن آگاهانه کار کنید. ودر واقع فراشناخت شما بهتر می شود اگر به طور ذهن آگاهانه انجام دهید. بنابراین ذهن آگاهی وفراشناخت در این رابطه تفاوت دارند؛ ذهن آگاه تازه کار فراشناختی است و متخصص فراشناخت ذهن اگاه است.
منابع
مفاخری ،عبدالله (1393) ،اثربخشی آموزش فراشناخت وذهن آگاهی بر نگرش های زیست محیطی ،رفتار شهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی ، پایان نامه دکترای تخصصی روانشناسی عمومی ، دانشگاه پیام نور
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید