مقاصد کارآفرینی

دو بعدی که همواره مقاصد کارآفرینی را پیش‌بینی می‌کنند، خودکارآمدی و تمایل به ریسک‌پذیری هستند. در حالی‌که سایر آن‌ها در پیش‌بینی کارآفرین ناکام مانده‌اند.مهارت‌های فردی: مقاصد و حرکت‌های کارآفرینانه می‌توانند به‌عنوان توابعی از توانایی‌های شخصی کارآفرینان تصور شوند . پیشینه و مهارت‌های هر کارآفرین، در واقع پیش‌بینی کننده فعالیت‌های کارآفرینانه هستند. برای افراد مشغول در شرکت‌های پیشرفته، سطح بالایی از مهارت‌های مدیریتی مورد نیاز است مهارت‌های فنی و عملکردی در محیط‌های کارآفرینی که به دانش وسیعی نیاز دارند، اساسی هستند.باوم و همکارانش به‌طور تجربی نشان می‌دهند که مهارت‌های مدیریتی، عملکردی و فنی، کارآفرینی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. دانش اولیه نیز که توسط شین  به‌عنوان موجودی اطلاعات تولید شده از طریق تجارب ویژه زندگی مردم تعریف شده‌است، قصد کارآفرینی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌ویژه ثابت شده که دانش تولید شده از طریق تجربه شغلی کارآفرینی سریالی (زنجیره‌ای) (و ثبت کردن اختراع فعالیت‌های کارآفرینی را ترویج می‌دهند.شبکه (ارتباطی) و روابط اجتماعی: شبکه‌های ارتباطی با ساختن چهارچوبی که کارآفرینان باید در قالب آن عمل کنند، مقاصد کارآفرینی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

حمایت محیطی: فعالیت‌های کارآفرینی نیز ممکن است به واسطه اثرات محیط کاری اطراف شرح داده شوند. محققان تاکید کرده‌اند که سیاست‌های دولت، ویژگی‌های بافت محلی (مثل دسترسی به زیرساخت‌های لجستیکی، سرمایه‌گذاران مالی و اثرات جانبی)، و به‌طور خاص‌تر مکانیزم‌های حمایتی دانشگاه فعالیت‌های کارآفرینی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

تاثیر محیطی: مقالات متعددی بر روی قدرت پیش‌بینی که محیط درباره مقاصد و حرکت‌های کارآفرینی دارد متمرکز هستند. محققان با توجه خاص به ایجاد سرمایه‌گذاری‌های جدید و مستقل نشان داده‌اند که شرکت‌های تازه تاسیس در تمام صنایع پیشرفته با تکنولوژی بالا به‌طور مساوی توزیع نمی‌شوند. ویژگی‌های صنعت ممکن است محرک مقاصد کارآفرینی افراد باشد.علاوه بر این هرچه محیط پویاتر و رقابتی‌تر باشد، نیاز به نوآوری افزایش یافته و احتمال این‌که شرکت‌ها، نوآورانه شوند بیشتر می‌شود.احتمال این‌که شرکت‌های فعال در بازارهای مختلف از تجربه گسترده خود با مشتریان و رقبا چیزهایی را بیاموزند، وجود دارد. آن‌ها تمایل به کسب ایده‌های یک بازار و به‌کارگیری آن‌ها در بازارهای دیگر خواهند داشت. این نوع گوناگونی در بازار، تنوع سازمانی، پرسنل، روش‌ها، فن‌آوری‌ها و شیوه‌های اداری (اجرایی) را تحت تأثیر قرار‌داده و هرچه این تنوع بیشتر شود، احتمال این‌که اعضای سازمان کارآفرین‌تر شده و در نتیجه ایده‌های ابتکاری جدید را درک کنند بیشتر خواهد شد.

عوامل سازمانی: همراه با ابعاد برری شده، ابعاد سازمانی نیز دلیلی بر شکل‌گیری مقاصد کارآفرینی هستند. این عوامل به‌طور ویژه برای افرادی که تمایل به ترویج کارآفرینی از طریق ارزش‌گزاری در شرکت‌های موجود دارند، مهم هستند. کاوین و اسلوین تأثیر ساختار سازمانی را بر روی مقاصد کارآفرینانه مدیر ارشد بررسی کرده‌اند. آن‌ها شرکت‌های دارای ساختار ارگانیکی را با شرکت‌های دارای ساختار مکانیکی مقایسه کرده و ارتباطی مثبت و مستقیم بین سازمان‌های ارگانیک و قصد کارآفرینی مدیر ارشد یافتند. در رأس ساختار سازمانی، عوامل سازمانی دیگری وجود دارند که ممکن است به‌طور ویژه حامی کارآفرینی باشند. رویکردهای جدید مدیریتی و سازمانی و نیز اداری نوآورانه جهت تسهیل همکاری بین سهام‌داران کارآفرین و سازمان‌هایی که آن‌ها در آن فعال هستند، مورد نیاز است.

منبع

رحمانی ، سارا (1391) ، بررسی تاثیر خود کارامدی کار آفرینانه بر تقویت قصد کارآفرینی دانشجویان دانشکده مدیرت و حساب د اری دانشکده علامه طباطبایی ، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت کار آفرینی ،دانشگاه علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0