مفهوم فرسودگی شغلی چیست؟

فرسودگی شغلی یا کارزَدگی را از لحاظ لغوی می‌توانیم تحلیل قوای روانی که گاهی با افسردگی همراه هست و از تلاش برای کمک به بیماران روانی یا افراد تحت فشار روانی ناشی می‌شود تعریف کرد. فرسودگی شغلی نشانگان خستگی مفرط عاطفی به دنبال سال‌ها درگیری و تعهد نسبت به کار و مردم هست. به عبارت دیگر فرسودگی شغلی خستگی فیزیکی، هیجانی و روانی به دنبال قرار گرفتن طولانی مدت در موقعیت کار سخت هست. این نشانگان حالتی است که در آن قدرت و توانایی افراد کم و رغبت و تمایل آنها برای انجام کار و فعالیت کاهش پیدا می‌کند.

فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دایم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار می‌کند و این فشار، پیوسته و چندین‌باره بوده و سرانجام به احساس فرسودگی تبدیل می‌گردد. فرسودگی شغلی به عنوان فقدان انرژی و نشاط تعریف می‌شود و شخص دچار فرسودگی شغلی احساس کسالت‌انگیزی را نسبت به انجام رفتار شغلی نشان می‌دهد. شخصی که مسئولیت‌های هم‌ستیزنده و هم‌زمانی دارد، این احساس را خواهد داشت که به چند جهت کشیده می‌شود. این امر به خستگی از کار و سرانجام فرسودگی شغلی خواهد انجامید.

اولین آسیب فرسودگی شغلی، رنج بردن از فرسودگی بدنی هم‌چون سردرد، تهوع، کم‌خوابی، و تغییراتی در عادات غذایی است. فرسودگی عاطفی هم‌چون افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارآیی در شغل خود و همچنین ایجاد نگرش‌های منفی نسبت به خود، شغل، سازمان و به طور کلی نسبت به زندگی پیامدهای بعدی کارزدگی هستند.فرسودگی شغلی عامل بازدارنده‌ای برای ایجاد و گسترش خشنودی شغلی است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که پزشکان عمومی بیش از بقیه شاغلان دچار کارزدگی می‌شوند.

فاریردر تعریف فرسودگی شغلی می نویسد فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی ، عاطفی و روحی است که در نتیجه مواجهه مستقیم و دراز مدت فرد با مردم و در شرایطی که از لحاظ هیجانی طاقت فرساست، در وی ایجاد می شود. به نظرمَزلچ  و جکسون ، فرسودگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد بر اثر عوامل فشارزا و نشانگان خستگی جسمی و هیجانی. فرودنبرگر اولین شخصی است که در سال 1975 از واژه فرسودگی شغلی با مضمون امروزی آن استفاده کرده و فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی هیجانی و جسمانی دانسته است که از شرایط موجود در محیط کار نشأت می گیرد.

استفاده فني و تخصصي از واژه فرسودگي كاري “Burn out ” در اصل به فريدنبرگر، يعني كسي كه اولين مطالب را در سال 1974 در باب اين مفهوم به رشته تحرير درآورد، برمي‌گردد. فرسودگي كاري اساساً ناشي از استرس شغلي است . به طوركلي استرس عبارتست از “وقتي فرد در شرايط و اوضاع احوالي قرارگيرد كه تحت فشار واقع شود، يا احساس ناراحت‌كننده‌اي به او دست دهد، عصبي باشد، احساس ناكامي و تنش كند يا در تعارض و بلاتكليفي باشد، مي‌گوييم تحت فشار رواني است. موارد استرس كه در زندگي روزانه و زندگي اداري و شغلي افراد پديد مي‌آيند عمدتا شامل ناكامي Frustration “”،اضطراب Anxiety”و كشمكشهاي دروني Conflict””است كه هر كدام از آنها به موانع و مشكلات گوناگوني بر مي‌گردند “.

رايج ترين تعريف فرسودگي شغلي مربوط به مازلاك و جكسون است كه ْآن را سندرمي روانشناختي متشكل از سه بعد خستگي احساسي يا هيجاني ، مسخ شخصيت و كاهش احساس كفايت شخصي دانستند. در تعريف گيبسون فرسودگي كاري عبارت است از يك فرايند روان شناختي كه تحت شرايط استرس شغلي شديد حادث مي‌شود و خود را بصورت فرسودگي عاطفي،‌ مسخ شخصيت Depersonalization ، كاهش انگيزه براي پيشرفت و ترقي نشان مي‌دهد.

در تعريف ديگري فرسودگي شغلي يا كارزدگي عبارتست از ‌از پا افتادگي و رخوت متصدي شغل به خاطر فشار رواني كار است كه شخص قادر به مقابله مناسب با آن نيست.  به اين ترتيب ،‌ماسلاچ مفهومي سه بعدي از فرسودگي ارائه مي‌دهد : خستگي هيجاني يا احساسي كاملاً همانند متغير فشار رواني عمل مي‌كند،‌ و به مثابه احساس زير فشار قرار گرفتن و از ميان رفتن منابع هيجاني در فرد قلمداد مي‌شود . در اين حالت ممكن است فرد بي رغبت و بي تفاوت شود و ديگر كار ، هيچ شور و احساس مثبتي را در او برنمي‌انگيزد.

مسخ شخصيت  پاسخ منفي و سنگدلانه به اشخاصي است كه معمولاً دريافت كنندگان خدمت از سوي فرد هستند. در اين وضعيت ،‌نگرش فرد فرسوده نسبت به ارباب رجوع منفي است . او تصور مي‌كند در واقع ارباب رجوع يعني «طلبكار» و آغاز فشارها. به اين ترتيب به پرخاشگري‌هاي فعال ( كلامي و غير كلامي ) و نافعال ( كارشكني و تاخير‌هاي عمدي) رو مي‌آورد. كاهش احساس كفايت شخصي كم‌شدن احساس شايستگي درانجام وظيفه شخصي است و يك ارزيابي منفي از خود درخصوص انجام كار به شمار مي‌رود. در واقع احساس عدم كفايت نتيجه طبيعي سيكل يا چرخه معيوبي است كه قبلاً ايجاد شده است كه اصطلاح « فسيل شده » كه در بين كارمندان به كار برده مي‌شود، قابل فهم‌تر شود.

منبع

روشنی، فائزه(1393)، رابطه بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی، پایان نامه كارشناسي ارشد، مدیریت منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0