مفهوم اصل و روش
در فارسی وعربی، واژه اصول (جمع اصل) در چندین معنا به کار رفته است: اصل در معنای مقابل فرع: یعنی هر آنچه وجود فرع بسته به آن است؛ مبدأ و مایه نخستین هر چیز؛ آغازه، گوهر و طنیت و ذات هر چیز ؛ نسبت و نژاد؛ و حقیقت هر چیز، سبب؛ مصدر؛ باعث؛ پدیدآورنده؛ سرمایه در مقابل سود؛ مهمترین بخش هر چیز؛ آنچه حکمش خودبهخود روشن است؛ عینی در مقابل ذهنی. در این بحث مراد از اصل، یعنی منشأ، مصدر، قاعده، در مقابل فرع است؛ بنابراین به نظر میرسد اصل قاعدهای است علیالاصول کلی، عینی و عالی .در واژهنامه نوین اصل به معنای ریشه، بیخ، بنیاد، تبار، نژاد، گوهر، و جمع آن: اصول است .
برخی از ویژگی اصول
- اصل، تعینی و کشفی است نه وضعی؛ یعنی، نمیتوان با تکیهبر ذهن خود و یا حتی با رایزنی با دیگران، چیزی را اصل نهد و آن را ملاک رفتار تربیتی شمارد، زیرا اصل مقولهای عینی و غیر اعتباری و فرا ذهنی است. کشفی بودن اصول در دیدگاههای تربیتی دکتر هوشیار، اشتاینر و کومینوس آمده است؛
- بنابراین، اصل معقولهای عینی است و تابع دیدگاه شخصی و از امور نسبی و اعتباری نیست؛
- در نفس الامر، اصل باید قابلتعمیم باشد، اما در عالم واقع چنین نیفتاده است، مطلوب و قاعده آن است که اصل بر زمان و مکان باشد، نه در زمان و مکان؛
- اصل ابزار عقلانی کار مربی و گاه متر بی و راهنمای آنها است، تا بهوسیله آن به هدف تربیتی خود برسند؛
- هر اصلی متناظر باهدفی است و اصول خاص را برای هدفهایی خاص باید به کاربرد؛
- اصول، کاربرد رفتاری دارند؛
- بین اصول، روشها، هدفهای تربیتی پیوندی هست؛ یعنی، بهوسیله اصول ، روشهای درخور را برای رسیدن به هدفها برمیگزینیم.
مفهوم روش
تعریف روش : این اصطلاح به مجموع اموری اطلاق میشود که انسان برای رسیدن به هدف و انجام کار موردنظر، بهصورت روشمند و بسامان پی مینهد.روش مفهومی ، راهبردی است که نحوه عمل را ترسیم میکند و مراحل و چگونگی پیمودن آنها را برای رسیدن به هدفهای موردنظر معلوم میدارد. روش بهمثابه راهبرد، مبتنی بر مبانی و ارزشهای برگرفته از عنصر اول(رویکرد) است و نشاندهنده حضور آنها در مراحل گوناگون عمل تربیتی است، برای هر روش، شیوه هایی برگزیده و فنون ویژهای وجود دارد که با نوع روش و رویکرد مسبوق به آنها سازگار است . روش مجموعه قواعد یقینی و آسانی است که التزام دقیق به آنها، نمیگذارد فرد راه نادرست را درست انگارد، و او را یاری میکند تا بدون تلاش غیرضروری و از راه افزایش تدریجی دانش، به شناخت حقیقت آنچه در پی آن است برسد.
روش چهاراصل دارد:
- بداهت و وضوح؛ یعنی، روش باید بدیهی و واضع باشد در غیر این صورت نتیجه کار معلق میماند.
- تحلیل؛ یعنی تقسیم و خرد کردن مفاهیم مرکب و کلی به عناصر ساده و تقسیم این عناصر سادهشده به عناصر سادهتر.
- بسامانی؛ یعنی؛ تنظیم افکار بهگونهای که زنجیرهای بههمپیوسته ایجاد شود.
- رسیدن از حکمی بهحکم دیگر از راه حرکت پیوسته فکر، بهگونهای که موجب وضوح مجموعه شود.
منبع
هاشمی طامه ، منصوره سادات (1393) ، تربیت اخلاقی کودکان از دیدگاه امام علی (ع) ، دانشگاه علامه طباطبایی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن فرمایید
دیدگاهی بنویسید