مفهوم ادغام فکر و عمل (TAF)
همانگونه که پیش از این اشاره شد در نظریه راچمن ، سوگیریهای شناختی خاص به عنوان یکی از حوزههای آسیبپذیری به اختلال OCD معرفی شده که فرد را برای برداشتهای فاجعهآمیز از افکار مزاحم، مستعد میکند. از مهمترین و شناخته شدهترین این سوگیریها میتوان از سازه ادغام فکر و عمل نام برد که نخستین بار توسط شافران، توردارسون و راچمن ، ارائه شد. به عقیده راچمن، افرادی که از افکار ناخواسته و مزاحم رنج میبرند، تمایل دارند تا افکار و اعمالشان را با هم “ادغام” کنند، بدان معنا که این افراد ممکن است افکار وسواسگونه و اعمال ممنوعه را به لحاظ اخلاقی دارای ارزشی یکسان بدانند و یا احساس کنند که افکار وسواسگونه احتمال وقوع رخداد ناخواسته را افزایش میدهد . دو نوع از باورهای مرتبط با ادغام فکر و عمل تعریف شدهاند:
- ادغام فکر و عمل احتمال بدین معنا که فکر کردن درباره یک رویداد بد و منفی، احتمال رخ دادن آن را افزایش خواهد داد. این رویداد منفی میتواند به خود شخص مربوط باشد که اصطلاحا “احتمال برای خود نامیده میشود مثلا اگر من به بیمار شدن فکر کنم، احتمال بیمار شدنم بیشتر خواهد شد. اگر رویداد بد دیگران را شامل گردد به آن احتمال برای دیگران میگویند برای مثال، اگر من به زمین خوردن شخص دیگری فکر کنم، احتمال زمین خوردن او بیشتر خواهد شد.
- ادغام فکر و عمل اخلاقی یعنی فکر کردن درباره یک عمل غیر اخلاقی به لحاظ بار ارزشی با انجام آن عمل برابری میکند بعنوان مثال، افکار خشونتآمیز به اندازه اعمال خشونتآمیز غیر قابل قبولند.
شافران و همکاران ،چنین فرض کردهاند که احتمال تجربه مسئولیتپذیری افراطی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی که به TAF نیز باور دارند بیشتر است. همانگونه که در دیدگاه سالکووسکیس باور مسئولیتپذیری افراطی به عنوان یک سوءتعبیر که به افکار وسواسی میانجامد مطرح شده بود، به باور شافران و همکاران ، ادغام فکر و عمل زیربنای اصلی سوءبرداشت مسئولیتپذیری افراطی است و در واقع TAF منبع درونی باور مسئولیتپذیری افراطی است.
این بدان معناست که افکار خود فرد مرجع و منبع احساس مسئولیت برای پیامدهای احتمالی را تشکیل میدهند، که از منابع بیرونی حس مسئولیت شامل محرکهای فیزیکی محیط مثلاً قفل در برای کسی که به وسواس وارسی در مبتلاست، متفاوتند. زیربنای حس مسئولیت افراطی چه درونی باشد و چه بیرونی، فرد مبتلا به وسواس برای کاستن از خطر احتمالی آسیب، دست به عمل خواهد زد. باور ادغام فکر و عمل احتمال، عنصر مهمی از مسئولیتپذیری را در خود نهفته دارد که میتواند به عنوان برانگیزاننده حس مسئولیتپذیری افراطی عمل کند. فردی که باور دارد تنها با تفکر درباره رخدادهای منفی قادر به ایجاد آسیب برای خود خود و یا دیگران است به احتمال قوی مسئولیت زیادی نیز در این باره احساس خواهد کرد.
ارتباط ادغام فکر و عمل و وسواس فکری – عملی
تاکنون چندین بررسی در رابطه میان TAF و وسواس فکری – عملی انجام شده که ضریب همبستگی متوسطی را گزارش کردهاند . شافران و همكاران ، نشان دادند که با ثابت نگه داشتن افسردگی، قویترین همبستگی میان زیرمقیاس احتمال برای دیگران (Likelihood-other) و وسواسهای وارسی دیده میشود در حالی که ضریب همبستگی میان ادغام فکر و عمل اخلاقی و نشانههای وسواس پس از کنترل افسردگی معنادار نیست. در یک مطالعه دیگر ، قویترین ضریب همبستگی میان زیرمقیاس احتمال برای خود (Likelihood-self) و وسواس شستشو و ضعیفترین آن میان زیرمقیاسهای ادغام فکر و عمل اخلاقی و نشانههای OCD به دست آمد.
به نظر میرسد که از ميان زیرمقیاسهای TAF، تنها ادغام فکر و عمل احتمال با پاتولوژی وسواس در ارتباط است اما ادغام فکر و عمل اخلاقی به خصوص در جمعیت غیر بالینی با نشانههای وسواس فکری – عملی رابطهای معنادار ندارد. در حمایت از این موضوع، نشان داده شده که میان جمعیت بالینی مبتلا به OCD و غیر بالینی به لحاظ نمرات کسب شده در زیرمقیاس احتمال برای دیگران، اما نه در زیرمقیاسهای احتمال برای خود و TAF اخلاقی، تفاوت وجود دارد. این یافته توسط دو بررسی دیگر نیز تکرار شدهاند.در راستای نتایج به دست آمده از پژوهشهای یاد شده در خصوص عدم تفاوت میان جمعیت بالینی و غیربالینی در ادغام فکر و عمل اخلاقی، برخی چنین نتیجه گرفتهاند که TAF اخلاقی نسبت به TAF احتمال کمتر بیماریزا بوده و بیشتر در جمعیت غیربالینی شایع است تا جمعیت بالین و به خصوص بیشتر در افرادی که پیرو چهارچوبهای خشک اخلاقی هستند عمومیت دارد و چندان با نشانههای OCD در ارتباط نیست .
با این حال، به دلیل وجود متعیرهای مداخلهگر، ممکن است اینگونه نتیجهگیریها چندان صحیح نباشند. به خصوص آن که ادغام فکر و عمل اخلاقی که توسط مقیاس TAF سنجیده میشود، تشابه زیادی با گویههای مرتبط با باورهای شایع در وسواس مذهبی – اخلاقی دارد بعنوان مثال داشتن افکار زشت و هرزه در کلیسا برای من پذیرفتنی نیست. جمعیتهای بالینی مبتلا به وسواس که معمولا تعداد کمی از افراد دارای وسواس مذهبی – اخلاقی را شامل میشوند، ممکن است در مورد ارتباط میان TAF اخلاقی و وسواس فکری – عملی، الگویی متفاوت از جمعیتهای غیربالینی نشان ندهند. این تفاوت ممکن است به این دلیل باشد که ادغام فکر و عمل اخلاقی برای برخی وسواسهای خاص بیشتر از بقیه مشکلزاست. مثلا چنین انتظار میرود که افراد دارای وسواس مذهبی – اخلاقی نسبت به افراد مبتلا به وسواس شستشو نمره بالاتری در TAF اخلاقی کسب کنند . شواهد از ارتباط میان ادغام فکر و عمل احتمال و نشانههای وسواس فکری – عملی حمایت میکنند اما رابطه میان TAF اخلاقی و نشانههای OCD به اثبات نرسیده و نیازمند بررسیهای بیشتر است.
منبع
کاویانی،سارا(1389)، رابطه وسواس مذهبی ـ اخلاقی با نشانههاي وسواس فکری ـ عملی و سبکهای شناختی مرتبط با وسواس فکری ـ عملی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،مركز آموزشهاي نيمهحضوري و تخصصي آزاد دانشگاه علامه طباطبايي
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید