مفاهیم ومبانی تعارض

تعارض

امروزه ­نيروی ­انسانی­ به ­عنوان ­اصلي­ترين ­دارايی ­و پيچيده­ترين ­عنصر سازمان­ها مطرح ­است، وجود همکاری ­و همدلی ­بين ­اين ­منابع ­ارزشمند از جمله­ مهم­ترين ­عوامل ­اساسی ­برای ­موفقيت ­در همه سازمان‌ها است. تعارض ­در سازمان ­اجتناب­ناپذير و لزوماً برای ­سازمان ­غيرضروری ­نيست، تعارض ­می­تواند خلاقيت­ را بيشتر و نوآوری و تغيير را ترويج ­دهد و يا ممکن ­است ­باعث ­اتلاف ­و تحليل ­انرژی­ و منابع­سازمان شود، تعارض ­پديده­ای ­است ­که ­آثار مثبت ­و منفی ­روی ­عملکرد افراد و سازمان­ها دارد، استفاده­صحيح و موثر از تعارض ­موجب ­بهبود عملکرد و ارتقای­ سطح ­سلامتی ­سازمان­ می­گردد و استفاده­غير مؤثر از آن­ موجب کاهش ­عملکرد و ايجاد کشمکش ­و تشنج ­در سازمان­ می­شود .استفاده ­مؤثر از تعارض ­مستلزم ­شناخت ­و درک­ کامل ­ماهيت ­آن ­و همچنين ­علل ­خلق ­کننده ­و کسب­مهارت در اداره­ و کنترل ­آن ­است.

اگر تعارض­ها سازنده ­باشند موجب ­بروز افکار نو و خلاق  ­می‌شوند و زمينه تغيير و نوآوری ­و تحول ­سازنده ­را در سازمان ­فراهم­ می­سازند و در نهايت ­به ­مديريت ­کمک­ می­کنند به اهداف سازمانی­ خويش ­نائل ­آيد. برای­ مديريت ­صحيح ­تعارض  ­بايستی ­مديران ­آنرا به ­عنوان ­نيروی­دائمی بشناسند و با برخورد سازنده ­و صحيح­ در جهت ­پويائی ­سازمان، آن ­را مديريت ­نمايند. بنابراين ­توانايی هدايت ­و کنترل­ پديده ­تعارض ­در سازمان­ها از مهم­ترين­ مهارت­های­ مديران ­است ­که ­مديران امروز نيازمند آن­ هستند. امروزه­ صاحب­نظران ­و انديشمندان ­بر اهميت­ و نقش ­نيروی ­انسانی­ به ­عنوان ­عامل ­توسعه­در هر کشور واقفند و بر آن­ تأکيد دارند، بنابراين ­توجه ­به­ روحيه ­و انگيزه­های ­انسانی ­در هر سازمان ­از اولويت بالايی­ برخورداراست. مهم­ترين ­سرمايه­ هر سازمان، نيروی ­آن ­است. هنگام­ پيوستن ­نيروی ­انسانی­به سازمان، آن­ها مجموعه­ای ­از ­خواست­ها، نيازها و آرزوهای ­خود يعنی ­انتظار شغلی ­را به­ همراه­ می­آورند.

رضايت ­شغلی ­به ­عنوان­ مهم­ترين­ نگرش، به­ طرز تلقی ­يا قضاوتی ­که ­کارکنان ­نسبت ­به­ شغل­ و سازمان­خود دارند باز می­گردد. منظور از رضايت ­شغلی­ زياد آن­ است­ که­ وی ­به ­طور کلی ­شغل­ خود را دوست­داشته و برای ­آن ­ارزش­ قائل ­است ­و نگرش­ مثبتی ­نسبت ­به ­آن­ دارد. رضايت ­مشتری ­و ارباب ­رجوع ­در صورتی عملی­ خواهد شد که ­تکريم ­کارکنان ­و جلب­ رضايت ­مادی ­و معنوی ­آنان­ در سرلوحه امور قرار گيرد و مطالبات ­مديران­ و کارکنان­ به­ موقع­ برآورده­ شود . انسان­ ماشين ­نيست ­که­ بخشی ­از آن ­نياز به ­تعمير داشته ­باشد، بلکه ­سيستم­ به­ هم­ پيوسته­ای ­است ­که­ ضعف در هر يک ­از حلقه­های ­به ­هم ­پيوسته ­آن­ آسيبی ­جدی­ به ­عملکرد اين ­سيستم­ وارد می­کند.

در­ کشورهای پيشرفته ­مديريت­ها با توجه ­به ­نيازهای­اساسی ­کارکنان ­استوار است ­و رضايت­ شغلی­ کارکنان ­علاوه­ بر اينکه ­توجه ­به­ کرامت ­انسان­هاست، بلکه­ در افزايش ­بهره­وری ­نيز مورد توجه­ قرار می­گيرد، اما بايستی ­توجه داشت­ که­ رضايت ­شغلی ­کارکنان ­اهميت ­بسزايی­دارد، در نتيجه­ مديران ­بايد با دقت ­نظر خاصی­ به­ آن بنگرند و با چگونگی ­اداره­ و مديريت ­تعارض­و اختلاف ­در سازمان ­می­توانند نقش ­مهمی ­در رضايت ­کارکنان ­ايفا نمايد. گرچه ­تعارض ­ممکن ­است­در شرايط­ خاصی ­مشکل ­آفرين ­باشد ­و عملکرد و رضايت ­شغلی­ سازمان را کاهش­ دهد ولی ­با درک ­جامع­از علل ­شکل­گيری ­تعارضات ­و با بهره­مندی ­خردمندانه ­از روش­ها و سبک­های­ مديريت ­تعارض، می­توان­تعارض ­را کنترل­ و از سطح­ مطلوب­ آن­ درارتقاء ­رضايت ­شغلی ­بهره جست ­که ­اين ­امر مستلزم­ شناخت­سطح ­رضايت ­شغلی ­و نيز سبک ­مديريت ­تعارض ­مديران ­می­باشد.

مفهوم ­تعارض

بيشتر انسان­ها از واژه­ تعارض ­و تضاد، دعوا و زد وخورد و يا جنگ­ را استنباط­ مي­كنند. تعارض جزء طبيعي ­و عادي ­و جنبه ­اجتناب­ناپذير ­زندگي ­امروز است، ولي­ متاسفانه ­به­ دليل ­عدم ­مديريت صحيح، بيشتر به‌ ستيزه­جويي­ و دشمني ­مبدل ­شده ­است ­لذا امروزه، به ­تعارض ­به­ عنوا­­ن­ يك ­پديده­ منفي ­نگاه ­مي­كنند. فراگيري ­مديريت ­تعارض ­براي ­بهبود، انطباق ­و بهره­گيري ­از تغيير و تحول، يك ­سرمايه­گذاري ­حياتي­ براي خود فرد، خانواده ­و سازمان ­به ­شمار مي­آيد. مديريت­ خوب­ تعارض، ما را در برابر تغييرها، محفوظ نمي‌دارد و بدين ­معني ­نيست­ كه­ همواره ­با داشتن ­اين ­مهارت، به ­خواسته­هاي ­خود دست ­خواهيم يافت، بلكه ما را قادر مي­سازد با تحولات­ جديد، آشنا شده ­براي ­مقابله ­با تهديدها و استفاده ­از فرصت­ها راه­حل­هاي  مناسب بيابيم. در فرهنگ ­لغات ­فارسي، تعارض ­به ­معناي ؛ متعرض ­و مزاحم ­يكديگر شدن ، باهم ­خلاف­كردن و اختلاف ­داشتن  معني ­شده­ است .

از تعارض ­تعاريف ­زيادي ­بعمل ­آمده ­است. چند نمونه ­از اين­ تعاريف، تعارض ­را اينگونه­ تشريح­ مي‌كنند: تعارض ­رفتاري­ است ­كه ­به ­وسيله­ برخي ­از اعضاء سازمان ­در جهت­ مخالفت­ با ديگر اعضاء صورت مي‌گيرد.  تعارض ­فرآيندي ­است ­كه­ موقعي ­بوجود مي­آيد كه ­يك­ طرف ­چنين­ درك ­كند ­كه ­طرف ­مقابل در پي مقابله ­با اوست ­يا آنكه ­مي­خواهد مانع­ رسيدن­ وي ­به ­هدف ­مورد نظرش ­بشود» يا «تعارض ­وقتي­ شكل مي­گيرد كه­ فعاليت­هاي ­ناسازگار رخ ­دهند.  تعارض فرآيندي ­است­ كه­ در آن ­نوعي ­تلاش ­آگاهانه­ به­ وسيله ­الف ­انجام­ مي­گيرد تا تلاش­هاي ­­را خنثي ­كند؛ البته ­از طريق ­سدكردن­ راه ­او، كه ­در نتيجه­ در مسير نيل­ به هدف ­مستأصل ­مي­شود؛ يا آن­ كه­ الفبدان ­وسيله ­برميزان ­منافع­ خود مي­افزايد .

پوت­نام وپول ، تعارض  ­را  تعامل­ افراد وابسته ­به ­هم ­كه ­درك­ متفاوتي­ از اهداف، مقاصد و ارزش­ها  دارند، مي­داند كه ­هر كدام  ­طرف ­ديگر را مخالف ­اين ­اهداف ­مي­داند  .تامپسون  تعارض ­را هر رفتاري ­كه ­از جانب ؛ اعضاي  يك ­سازمان­ به ­منظور مخالفت ­با  ساير اعضاء سر بزند مي­داند  .لوسير؛ تعارض ­را شرايطي­ مي­داند­ كه­ در آن ­مسائل ­مورد توجه­ در طرف ­ناسازگار و  ناهماهنگ  ­به ­­نظر برسد.  لورنز؛ كه­ به ­عنوان­­ پير دانش رفتارشناسي ­حيوانات  اشتهار دارد، تعارض­ را مخصوص ­انسان­ نمي­داند، او در كتاب ؛ تهاجم ، تعارض ­را جنگ ­غريزي ­حيوان ­يا انسان ­عليه ­هم­ نوعان ­خود مي­داند . بنابراين­ به­ عقيده ­او اگر شيري ­يك­ بزكوهي ­را بدرد  يا  انساني ­حيواني ­را شكار كند نبايد آنرا تعارض ­ناميد بلكه ­موقعي اطلاق ­تعارض ­درست ­است ­كه ­شيري­ شير ديگري ­را بكشد. از نظر لورنز، تمام اعضاي ­يك ­نوع، داراي­ مرزها وحدودي­ هستند كه ­همه ­آن­ را مي‌شناسند و چنانچه ­عضوي­ به ­زور از اين­ مرزها بگذرد و به ­مرز ديگري تجاوز كند تعارض ­بوجود مي­آيد.

تعارض­ درگذشته ­وحال­؛  جنبه­ هاي­ مثبت­ ومنفي ­آن

در گذشته­ يك ­فرضيه­ عمومي ­مطرح ­بود كه ­تعارض ­را به ­عنوان ­يك ­نيروي ­ويرانگر تلقي­مي­كرد و مديريت سازمان ­بايد با واكنش­هاي ­منفي­ خود آن ­را از بين ­مي­برد و چنين ­تصور مي­شد كه ­وجود اختلاف­ها، تفاوت‌ها وتعارضات­ موجب ­از هم ­پاشيدگي­ سازما­ن ­و كاهش ­ارزش ­و اعتبار مديريت ­مي­شود. التون مايو؛تعارض­ در سازمان ­را يك ­بيماري ­اجتماعي­ مي­دانست ­و در مقابل ­آن­ به ­همكاري ­به­ عنوان ­يك وضع همراه ­با سلامتي ­مي­نگريست. به­ همين­ دليل، اكثر مديران­ در گذشته ­درصدد در نطفه خفه­ كردن هر گونه تفاوت ­و مقابله­ و سركوب­ عاملان ­تعارض­ برمي­آمدند.پيشرفت­هاي­ بعدي ­در علوم­ رفتاري نشان ­داد كه ­تعارض ­پيامد منطقي ­و بديهي ­هر سازمان ­است­ چرا كه افراد مختلفي ­كه ­در سازمان­ها به ، هر كدام­ داراي­ ويژگي­هاي­ شخصيتي، اجتماعي وفرهنگي­ خاصي ­هستند كه بروز تعارض­ را در سازمان­ها اجتناب ­ناپذير كرده ­است . بنابراين ­وجود تفاوت و اختلاف، الزاماً زيان­آور و مخاطره­آميز نيست. مري پاركرفالت؛ از اولين ­كساني ­بود كه ­به ­مسأله ­تعارض ­به عنوان ­يك ­موضوع­ الزاما ًبد كه ­بتواند در مديريت اختلال ­بوجود آورد نمي­نگريست .او مي­گفت ­كه ­مي­توان با روابط ­انساني ­مطلوب ­از تعارض­در راه پيشبرد اهداف ­سازمان ­استفاده ­كرد‌ . ايوان؛  نيز در مقاله­اي ­اعلام ­مي­كند كه ­نبايد تعارض ­را به­ صورت­ يك جانبه نفي ­كرد و آن ­را مضر دانست ­زيرا مضر يا مفيد بودن­ تعارض ­بستگي­ به ­افراد، سازمان ­و موقعيت­ و روش‌هاي  ­مديريت ­دارد.

فوردي؛ بيان­ مي­دارد كه ­تعارض ­در سازمان ­سبب ­انتقال­ سبك­ رهبري ­از روش­ مشاركتي ­و آزادي­ خواهانه به­ روش­خودكامه ­مي­شود. دليل ­آن ­اين­ است ­كه­ گروهي­ كه ­تحت ­فشار و يا در حال ­تعارض­است، نياز به هدايت ­و كنترل ­مستقيم­ و محكم­تري­ دارد، كه ­اين­ خود مي­تواند مدير را به ­سمت­ خودكامگي­ سوق دهد . به ­عقيد ه­تاننبوم برخورد درست ­با تعارض ­بايد صورت ­پذيرد زيرا تعارض ­ممكن ­است ­مانند سدي­ جلو ارضاء نيازها ­را بگيرد و موجب­ كاهش ­علاقه ­و انگيزش ­كاركنان ­در سازمان شود. بارون تعارض ­را چون شمشيري ­دولبه ­مي­داند كه ­مثبت ­ و يا منفي ­بودن­ آن ­وابسته ­به ­چگونگي ­بكارگيري اينكه ­چه ­كسي ­آن را بكار مي­بردارد؛ او پيدايش ­احساسات ­و نگرش­هاي ­منفي، فشار و موانع ­ارتباطي كاهش ­اثر بخشي ­سازمان را از عواقب­ منفي ­تعارض­ مي­داند». بنابراين ­چنانچه ­مديريت ­بتواند از نيروها، اختلاف ­نظرها و تفاوت­هاي موجود با مديريت ­درست ­بهره­گيري ­كند ، همين ­تفاوت­ها موجب ­رشد افراد و سازمان ­­مي­شود، همين نگرش ­سبب ­پيدايش­ بحث­ جديدي ­تحت عنوان­ مديريت­ تعارض شد.

منبع

کوچی،علی(1394)، تاثیر تعارض در محیط کار بر فرسودگی شغلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0