مراتب هویت 

در مرتبه نخست هویت را به دو سطح فردی وجمعی،اجتماعی تقسیم میکنندزیرا انسان دارای دو گونه خودست .خودفردی وخود اجتماعی .

هویت فردی

هویت فردی به این سوال پاسخ می دهد که من کیستم ؟ و به کجای این جهان تعلق دارم ؟ هویت فردی بیانگر خصیصه های دوام یافته ثابت فردی یا مشتق از آنها می باشد و چیزی است که درون شخصیت افراد به واسطه فرایندهای گوناگون شناختی موجودیت دارد .مجموعه ویژگی هایی است که یک فرد را متفاوت از دیگران می سازد وبه او فردیتی خاص می بخشد . این ویژگی ها ،  شامل ارزش ها ، عقاید ، طرز تلقی ها ، هنجارها ، نمادها ف احساسات ، تمایلات و آگاهی های خاص یک فرد می باشد.

هویت فردی در واقع ، خود اساسی و مستمر فرد ،یا مفهوم ذهنی و درونی از خویش بعنوان یک شخص است.هویت فردی تاکید بر تفاوت است، یعنی خصایصی که فرد از دیگران جدا و متمایز می سازد ، فرد دارای اهداف ، منافع ، مصالحی خاص ناشی از پندارهای خویش است . این پندارها شامل حوزه های روابط میان فردی و اعتقادات مذهبی ،وضعیت آینده شغلی و نگرش نسبت به خود است . هویت فردی ، برداری چند بعدی از معانی ، انتظارات ، ارزش های ابزاری و درونی ، نقش های اجتماعی که شخص در زندگی اجتماعی ایفا می کند . در جوامع سنتی اغلب نقش هلی محولی و نقش های مربوط به شبکه های خویشاوندی تعیین کننده هویت فردی هستند ،در جوامع معاصر به ویژه در جوامع صنعتی، نقش های اکتسابی به خصوص نقش شغلی جز ، عمده هویت فردی را تشکیل می دهند.

اریکسون ، می گوید هویت فردی در جریان گذر از بحرانهای معین مراحل مختلف رشد روانی – اجتماعی بروز می کند . این بحرانها و در گیریها که بین جنبه های مثبت و منفی حیات درونی و بیرونی شخص رخ می دهد سبب رشد شخصیت یا واپس روی شخصیت می شوند . خود شکوفایی فرد نیز ، که روان شناسان انسان گرا (راجرز و مازلو ) از آن یاد کرده اند تنها پس از رسیدن به راه حلهای قابل قبول در جریان بحرانهای مراحل رشد روانی – اجتماعی و دستیابی به یکپارچگی شخصیت حاصل می شود.هویت فردی دارای انواع متفاوتی می باشد که از آن جمله می توان به: هویت جنسی ، هویت شغلی ، بدنی و … اشاره نمود .

هویت فردی به خصوصیاتی اشاره دارد که فرد بعنوان یک شخص منحصر به فرد و متمایز از دیگر افراد ،خودرا شناخته و می خواهد فردی متمایز و برجسته باشد از آنجا که جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی شکل گیری هویت فردی را منوط به دیالکتیک میان فرد و جامعه می داند کم و بیش می پذیرند که هویت معمولا در نگرشها و احساسات افراد نمود می یابد ولی بستر شکل گیری آن زندگی جمعی است بنابراین هویت اجتماعی نمود یافته در شخصیت ، منفک از دنیای اجتماعی سایر افراد ،معنایی ندارد بطوریکه افراد بی همتا و متغیرند اما شخصیتشان کاملا به صورت اجتماعی به واسطه مراحل مختلف اجتماعی شدن و کنش اجتماعی ساخته می شود .ازجمله انواع هویت فردی می توان به هویت شغلی ، جنسی و بدنی اشاره نمود .

هویت جمعی ؛ اجتماعی

با توجه به اینکه بخش مهمی از هویت شخصی افراد در جامعه شکل می گیرد ، طبیعی است که بخش بزرگتر و مهمتر هویت اجتماعی آنها ، در اجتماع شکل بگیرد و معنا پیدا کند. این سخن که : شعور افراد ، وجود آنان را تعیین نمی کند ، بلکه وجود اجتماعی آنان شعورشان را تعیین می کند .اهمیت هویت اجتماعی را نشان می دهد.

هویت جمعی یا اجتماعی نشئت گرفته از جایگاه و تعلق فرد به جامعه است و انسان ها در هویت جمعی خود نیز تعهدادی از قبیل هویت جنسی، هویت سنی، نژادی ، قومی، مذهبی، طبقاتی، منطقه ای، ملی و فراهم ملی دارند. بنابرین هیچ یک از این هویت ها در مقابل ، دیگری نیست، بلکه هرکدام از نظر اهمیت و جایگاه دارای وزن خاص خود هستند، لیکن همه ی آنها ،هویت پویا دارند و همواره در حال تغییرند، پس هویت امری ثابت نیست، بلکه روندی سیال و نو شونده است که خانواده، ایل، قبیله وجامعه به افراد می دهند. یعنی اجتماعی شدن متشکل از مجموعه ای از افراد  که در خوی ،خون،خلق ، خاک،فرهنگ و چیز های دیگر مشترک هستند . هویت اجتماعی در واقع بر اساس جایگاه مشخص فرد در جامعه و اجتماع تعریف می شود و از آنجا که جامعه متشکل از نهادها و گروه های صنفی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است ، هویت اجتماعی شخص نیز بر اساس تعلق او به این نهادها و جایگاهش در آنها می تواند چندگانه باشد.

هر اجتماعی مرکب از دو عنصر پندار و ساختار است . پندارها همان مجموعه ذهنی و روانشناختی می باشند که در بر دارنده ارزش ها ، هنجارها ، نمادها ، اعتقادات ، احساسات و طرز تلقی هایی هستند که بخش ذهنی آن جامعه را تشکیل می دهند . اما ساختارها مجموعه ای از پایگاه ها و نقش های تعریف شده و نهادی هستند که با یکدیگر دارای ارتباط متقابل و متعامل می باشند . طبیعی اسیت ساختارهای اجتماعی بر اساس پندارهای یک جامعه شکل می گیرند ، و پایگاها و نقش ها توسط فرهنگ آن جامعه تعریف می شوند . اگر بخش ذهنی جامعه از طریق فراینده جامعه پذیری در افراد درونی شود ، افراد به ارزش ها و اعتقادات آن جامعه باور داشته باشند ، احساسات و طرز تلقی های آنان با دیگر اعضای آن جامعه همانند شود ، فرد پایگاه خود را در ساختار اجتماعی بیابد ، به آن تعلق پیدا نماید و نسبت به ایفای نقش خود تعهد داشته باشد ، دراین حال می توان از هویت اجتماعی  سخن به میان آورد .

هویت اجتماعی یا جمعی نشات گرفته از جایگاه و تعلق فرد به جامعه است.بعبارت دیگر هویت اجتماعی نوعی خود شناسی فرد در رابطه با دیگران است که نشان می دهد شخص از نظر روان شناختی و اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد .چنانچه فرد را از جنبه نقشها و وظائف اجتماعی اش مورد مطالعه قرار داده و متقابلا انتظارات جامعه ، از وی را بررسی کنیم ، در حقیقت به درک مقوله هویت اجتماعی نزدیک شده ایم و یا تصور ، درک و ارزیابی فرد نسبت به خود از منظر دیگران یا جامعه که در نتیجه آن احساس کند از منظر دیگران یا جامعه دارای ارزش و احترام است .هویت اجتماعی جمعی، دارای انواع مختلف و سطوح متفاوت می باشد ، برای نمونه می توان به هویت قومی ، خانوادگی ، دینی ، سیاسی ، ملی و … اشاره کرد .

منبع

رستگاری یزدی،مینا(1391)، بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت ایرانی – اسلامی در دانش آموزان دوره ابتدایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0