مبانی نظری بازی درمانی

تاریخچه بازی درمان

در طول شصت سال گذشته بازی درمانی به عنوان روش درمانی متداول و مشهوری بوده است. تحلیل گران اولیه مانند سیگموند فروید، آنا فروید، ملانی کلاین  بر اهمیت بازی به عنوان یک فرم وساختاری از تجربه وتحلیل روانی و درمانی برای کودکان، بحث و تاکید کرده اند. این نظریه پردازان ابتدایی روش های بازی راتوسعه داده اند. و به طور عقلانی برای درمان کودکان از بازی استفاده کرده اند که این بازی می تواند باعث تسهیل شدن مرحله درمانی در کودکان شود . بعد از آن پیاژه ؛ درمان با بازی را توضیح داد و آن راگسترش داد، ونقش آن را توسعه شناخت کودکان توضیح و تفسیر کرد. ویر جینیا آکسلاین؛ به عنوان یکی دیگر از نظریه پردازان مکتبی در مورد بازی درمانی توسعه دادکه بر مبنای اعتقادات و باورهایی است ؛که کودکان دارای یک قدرت ذاتی جهت بهبود خودشان می باشند، زمانی که به آنها شرایط درمانی ایده آل ارائه می شود.

 نظریه های بازی درمانی:

فروید که به خاطر ارائه نظریه تداعی آزاد و استفاده از آن درحین بازی کودکان به عنوان پدر بازی درمانی شناخته می شود. او این ایده را مطرح کرد که در صورت عدم ارضای غرایز، تعدادی فعالیت های جانشینی رخ خواهد داد. آنافروید و ملانی کلاین؛ بنیانگزار نظریه روانشناسی بازی درمانی بودند، اگرچه آنها بازی را جایگزین تداعی آزاد کردند، اماکلاین بر مبنای نمادین بازی و فروید بر تاثیر بازی در ارتقای رابطه کودک با درمانگر تاکید داشت. ملانی کلاین در کلنیک خوداسباب بازی های را برای کودکان تهیه نمود و سپس بازی آنها را به عنوان بیان های از تخیلات ناآگاه کودکان تفسیر می کرد. او اعتقاد داشت تعارض های ناخود آگاه به تدریج به سطح خودآگاهی راه پیدا می کنند، واز این طریق حل می شوند. مارگرت لوون فلد به کودکان؛جعبه وسایل  را عرضه کرد که به کمک آن می توانست مفاهیم را درونی کند. بازی با جعبه وسایل این حسن رادارد که هر گونه مقاومت کودک رانسبت به درمان را برطرف می سازد وبه اوکمک می کند که از واقعیت مشکلاتش آگاه گردد. روت گری فیتر از طریق مشاهده کودکان را ترغیب می کردکه افکارشان راآزادانه با حرف یا عمل بیان نمایند. وی اعتقاد دارد که ،کنش تخیل برای رشد عاطفی وعقلانی کودکان مهم است. او بر پردازش پالایش تخیل  تاکید زیادی داشت. سوزان ایساکز؛ بازی را وسیله مهمی در رشد عقلانی کودکان می داند که به منزله پلی است که کودک می تواند به ارزشهای سمبولیک محیط خود دسترسی یابد.

اتورانک : ارتباط درمانی یا درمان ارتباطی  ناشی از افکار اتورانک است روشی که متفاوت از روانکاوی است و بر خلاف روانکاوی که برگذشته تاکید دارد به زمان حال معطوف است. در این روش ایجاد رابطه هیجانی، عاطفیبین درمانگر و کودک بسیار مهم است. در این تکنیک کودک آزاد گذاشته می شود، تا در حظور درمانگر هر فعالیتی را که دوست دارد انجام دهد، درمانگر تنها در زمانی که از طرف کودک به بازی فرا خوانده شود در بازی آن هم به صورت بسیارکم شرکت می کند. روش ارتباط درمانی اتورانک در نهایت به  ،درمان غیرمستقیم منتهی شد .

کارل راجرز:روش درمانی راجرز موجب تحلیل نظریه ارتباط درمانی وایجاددرمان غیر مستقیم را فراهم نمود. روان درمانی غیر مستقیم که از دهه 1940عملی شد مبتنی بر پذیرش و روشن سازی بود که به پیشرفت تدریجی بصیرت مراجع نسبت به خود وموقعیت اش منجر می شد. در این نظریه درمانگرسعی در تغییرمراجع ندارد در این نظریه اعتقاد بر این است که مراجع در درون خود توانایی لازم جهت حل مسایل را دارا می باشد. این نظریه توسط اکسلاین در بازی درمانی بکار گرفته شد. ویرجنیا اکسلاین :وی براساس اصول درمان غیر مسققیم راجرز هفت اصل پایداری را معرفی نمود که درمانگر را در تمام تماس های درمانی یاری دهد اوشیوه خود را بی رهنمود وغیر فعال نامید. اصولی که بعنوان پایه های بازی درمانی غیر مستقیم شناخته می شوند عبارتند از:

  • در مانگر درارتباط خود با کودک احساس آزادی عمل به وجود می آورد.
  • درمانگر باید با کودک رابطه گرم ودوستانه ای بر قرار کند.
  • درمانگر دقیقاًکودک را آنگونه که هست می پذیرد .
  • احترام وتوجه داشتن به مهارت های حل مشکل در کودک
  • درمانگر به گفتار ورفتار کودک جهت نمی دهد ؛ به کودک اجازه دادن جهت اینکه خودش مشکلش راحل کند.
  • دمانگر در درمان شتاب نمی کند زیرا درمان فرایندی تدریجی است.
  • درمانگر احساسات ابراز شده کودک راشناسایی نموده، آن را به خودش منعکس می سازد .

 رویکرد های بازی درمانی

بازی درمانی شامل رویکردهای نظری گوناگون است. اگر چه این رویکرد ها از نظر فلسفی از هم متفاوتند اما همگی آنها در کاربرد درمانی و ویژگی های رشدی در جهت کمک به کودکان برای رسیدن به رشد و پیشرفت یکسان ومانند هم می باشند.

رویکرد روان تحلیلی

بهتربن نقطه آغاز این رویکرد را می توان از دهه 1940 دانست. این تکنیک توسط آنا فروید و پیروانش پایه گذاره شد. به نظر او هر مکانیزم در راه مهار کردن یک خواسته کشاننده ای معین به راه می افتد و در نتیجه این پدیده احتمالا ًبا مرحله مخصوص از تحول کودک همراه است. آنافروید؛ فرایند رشد نرمال را نتیجه هماهنگی سه عامل موهبت، میزان ساختارمندی وپختگی شخصیت دانست، اونشان می دهد که کودک در هر مر حله از رشد بحرانی به انسجام درونی می رسد که پاسخ محیطی درست ببیند. چنانچه هر کدام از این سه خیلی از محیط دور شوند نتایج رشدی در یک جهت یا جهت دیگر تخریب می شوند. آنافروید شیوه های تحقیق تحلیل کودک به وضعیت تحولی هر بیمار چه کودک وچه نوجوان وابسته می دانست.

در طی بازی درمانی فشارهای درونی کودک ونوجوان به وسیله تثبیت ها و وقفه های تحولی بر طرف می شود . یکی از شیوه های تحلیل روانی کودک استفاده از بازی درمانی که مترکز بر تکامل طبیعی کودک برای بازی است. واین فعالیت خود زمینه ای برای بازگرداندن کودک به مسیر رشد طبیعی را فراهم می کند. بازی را برای اولین بار فروید ؛ توصیف کرد, بازی بخش کامل ریشه ای وبنیادین فعالیت انسان ها است، بازی بخش مجزا و منفک شده از غرایز است و ظرفیت بازی درتمام مراحل زندگی وجود دارد. فروید درباره محتوای بازی متذکر شده که دربازی ؛کودک بیشترین آرزوهای تسلی یخش را ابراز می کند، مانند بزرگ شدن، کودک دربازی هایش به تقلید آنچه از زندگی بزرگسالان اطرافش می داند می پردازد، در حالی که بازی برای کودک فعالیتی عادی است.

انجام آن دربزرگسالان مورد سرزنش قرار می گیرد، بازی به عنوان ابزاری شخصیتی ودرمانی درتحلیل کودک یکی از ارزشمندترین شیوه هاست. بازی در مکتب تحلیل روانی برای کودکان حکم تداعی آزاد برای بزرگسالان دارد. بازی همانند تداعی های آزاد؛ فارغ از قیدوبندوسانسور ناشی ازحاکمیت ، واقعیت خواسته ها و مکنونات قلبی و درونی کودک را منعکس می کند. بنابراین وظیفه اصلی یک بازی درمانگر در این مکتب این است که استعاره های موجود در بازی را شناسایی و تفسیر کند. برای نیل به این موضوع کلاین اتاق بازی راباانبوهی از وسایل واسباب بازی های مختلف پر کرد تا کودک رابه فعالیت وادارد. مشکل رویکرد روان تحلیلی این است که در این روش درمورد کودکان به شدت نیازمند مهارت وآموزش های تخصصی طولانی مدت و سطح بالا می باشدوفعالیتی گران قیمت وزمان بر است .

رویکرد گشتالتی

اساس تحول شخصیت در نظریه گشتالت، اصل خود تنظیمی ارگانیسم است. این فرایند ارگانیک به نیازهای کودک اجازه می دهد تا از یکپارچگی تجارب حمایت کند ومنجر به یادگیری، رشد و به فعالیت درآوردن توانایی های بالقوه اش شود. از نظر گشتالت، کودک یک ارگانیسم کامل شامل فرایندها، ساختار و عملکرد زیستی و روانی است. که با حواس، جسم، هیجانات عقل متولد می شود، کودک براساس ژنتیک منحصر به فرد خود رشد می کند، فرایندهای رشدی او متمایز می شود و زیست کودک بروز می کند. هر انسانی در بافت معینی متولد، رشدوشکل می گیرد. حتی اگر کودک فردی با زمینه های منحصر به فرد زیستی وروانی باشد در یک بافت مشخصی به تعاملات می پردازد. این تعاملات شامل یافتن واستفاده از منابع محیطی است که رشد ونگهداری کودک راتضمین می کند، کودک احساس ناراحتی می کندتا زمانی که راهی برای ارضای نیاز های خود پیداکند وتجربه ای راکسب کندواحساس رضایت یاتعادل جدید جذب کند، این فرایند خود تنظیمی مستلزم آگاهی از محیط بیرون ودرون است .

زمانی که رفتار وحالات هیجانی کودک موجب می شود تا والدین کودک را برای درمان نزد روانشناس بیاورند زمانی است که کودک برای روبرو شدن بانیاز هایش وادامه رشداش تلاش می کند، اما بر خورد منجر به درد روانی یا جسمی از قبیل ترس از رهاشدن یا آسیب می شود. ناراحتی از یک پارچگی جلوگیری می کند و در تماس بامحیط به هم می ریزد. به عبارت دیگر کودک هنگامی که درمان برای مراجعه می کند به نظر می رسدکه رفتارهایا علائمش نتیجه تلاش های او برای رویارویی بانیاز های ارگانیسمی اش در محیط معین می باشد. درمانگر باید به او در پیدا کردن راهی برای باز گرداندن کارکردهای طبیعی که از قبل داشته کمک کند. بازی درمانی مبتنی بر رویکرد گشتالت فرایندی است که به موجب آن انرژی کودک می تواند مسیر مورد نظر خود را برای ارضای نیازهای تحولی ورشدی اش پیدا کند. بازی درمانی، مبتنی بر این رویکرددر درمان بسیاری از اختلالات دوران کودکی وشگفتگی برای رشد سالم عاطفی است این رویکرد می تواند رشد ارگانیسمی کودک را هدایت و تقویت نماید.

 رویکردرفتاری, شناختی

به عنوان روش درمانی متداول است که توسط آرون بک در دهه 1960توسعه داده شده، این ساختار از بازی درمانی مخصوصاًبرای کودکان دو تا شش ساله مناسب وموثر است و بر اتباط کلامی تاکید می کند. بازی درمانی رفتاری شناختی, برای کودکان اضطراب جدایی بسیار موثر است. درمانگر می نواند از طریق بازی با یک عروسک به کودک کمک کند تا احساسات خود را در مورد جدا شدن از والدین بیان کند، این روش به عنوان روش ایده آلی برای تسهیل تغییر شناختی است که علاوه بر آن باعث آموزش مهارت های رفتاری جدید در سطح مناسب توسعه ای می شود .

بازی درمانی شناختی  رفتاری همانگونه که از نامش پیداست، مداخلات شناختی رفتاری را در در مدل بازی درمانی ترکیب می کند. بازی ها به خوبی، اشکال کلامی و غیر کلامی ارتباط در حل مسایل مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع بازی درمانی چیزی فراتر از استفاده از تکنیک های شناختی یا رفتاری است گرچه چارچوبی نظری بر مبنای اصول شناختی، رفتاری دارد و اینها را به شیوه های که از نظر رشد مهم هستند، با هم ترکیب می کند . گرایش بازی درمانی شناختی رفتاری به سمت مداخلات منطقی کوتاه مدت برای پیش دبستانی هاست زیرا بسیاری از کودکان پیش دبستانی ها دارای مشکلاتی زودگذر و خفیف اند. در چنین موقعیت های، مداخلات کوتاه مدت می تواند با برخورد سریع و موثر با مشکلاتی که احتیاج به مداخلات گسترده ندارند مفید باشد، گرایش دیگر این نوع بازی درمانی برای اهداف پیشگیرانه بوده است. بیشتر این کارها در جلسات مدرسه که متخصصانی مانند روانشناس مدرسه، مشاور، مداخلات بازی درمانی فردی وگروهی را برای هدایت کودکان استفاده می کنند اتفاق می افتد .

رویکرد کودک محور

لاندرت ؛ بازی درمانی کودک محور را باگسترش رویکرد بازی درمانی بی رهنمود اکسلاین تدوین کرد. وی برای کار کردن با کودکان براساس این رویکرد، موارد زیر را توصیف کرده است:

  • کودکان نسخه کوچکی از بزرگسالان نیستند.
  • کودکان قادر اند تمامی هیجان های انسانی رابیان کنند.
  • کودکان سزاوار احترام هستند.
  • کودکان انعطاف پذیر هستند.
  • کودکان از توانایی ذاتی برای رشد برخورداند.
  • کودکان به طور طبیعی از طریق بازی ارتباط برقرار می کنند.
  • کودکان حق دارند خودشان رابه صورت غیر کلامی بیان کنند.
  • کودکان نحوه بهرمندی از جلسه ها راتعیین می کنند.
  • کودکان براساس سرعت خودشان رشد می کنند و بازی درمانگر باید در این فرایند شکیبا باشد .

از آنجایی که تمرکز بازی درمانی کودک محور بر شخص کودک است نه بر مشکل او در آن بر تسهیل تلاش های کودک برای تبدیل شدن به فردی کار آمدتر تاکید می شود تا بتواند بامشکلات فعلی و آتی که بر زندگی اش اثر می گذاردمقابله کند. در این رویکرد باری درمانی کودکان می آموزندکه رفتارشان یک انتخاب است و بدین وسیله پیامد رفتارشان را نیز انتخاب می کنند. آگاهی از این امر در تقویت رفتار خود کنترلی به آنها کمک می کند .

رویکرد آدلری

آدلرعنوان روانشناسی فردی رابرای رویکردخود برگزید، زیرا بربی نظیر بودن هر فرد تاکید دارد. شیوه یک فرد بیگانه، خلاق و وابسته به تفسیرهای ذهنی است که از زندگی دارد. پیروان آدلر معتقدند که هر فردی نیاز های دارد که متعلق به اوست و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. براساس این میل شخصی کودک خانواده اش را مورد آزمایش قرار می دهد تا در مورد هماهنگی با خانواده تصمیم بگیرد. کودک خردسال اعمال و نگرش های اعضای خانواده را در مقابل خودش و افراد دیگر مشاهده می کند و در مورد چگونگی کسب عشق، احترام، قوانین حاکم برارتباطات وزندگی قضاوت می کند در سن شش یاهفت  سالگی بر اساس این قضاوت ها سبک زندگی واهداف ویژه ای برای زندگی می سازد.

این سبک زندگی، جهت گیری کلی شخص در زندگی است وازاین طریق کودک کسب اهمیت و تعلق پذیری را بدست می آورد. در بازی درمانی آدلری، این وظیفه درمانگر است که سبک زندگی کودک و منطق خصوصی اورا کشف کند وبادرک چهار چوب روانشناختی کودک به اوکمک کند تا با آگاهی بتواند انتخاب کند که چه قسمتی از سبک زندگی شان مفید بوده وچه قسمتی بهتر است تغییر یابد. کودک بعد از اصلاح ادراک خود، دیگران و دنیا، می تواند راههای جدیدکسب اهمیت وتعامل بادیگران رایاد بگیرد. بسیاری از کودکان مراجعه کننده برای بازی درمانی، علاقه اجتماعی محدود داشته و آنها بیشتر با خودشان ارتباط دارند ممکن است علاقه مندی یامهرت های لازم را برای ارتباط با دیگران نداشته باشند این کودکان یادنگرفته اندکه چطور دلبستگی های مثبت را نسبت به والدینشان و دیگر اعضا خانواده، معلمین و سایر کودکان شکل بدهند .

رویکرد ارتباط

در رویکرد ارتباطی، اعتقاد براین است که نحو رفتار درمانگر، گرایش طبیعی به کمال را افزایش می دهد. در این روش در مانگر کودک را همانگونه که است می پذیردو به او اجازه می دهد ابتکار عمل را بدست بگیرد درمانگر سعی در تغییر یا مداخله در بازی کودک ندارد و تنها با ایجاد محیطی امن و سهل گیر به کودک اجازه می دهد که خودش را ابراز کند تا خود شناسی کودک افزایش یابد. هنگامی که که کودک توانست احساس های خود را تشخیص دهد، بیان کند و بپذیرد، آنگاه کودک بهتر می تواند احساس های خود را هماهنگ کند و معنای آنها را دریابد. بنابراین یکی از هدف های اصلی درمان ارتباطی، دستیابی به خودآگاهی و خودفرمانی از سوی کودک است .

رویکرد ساختارمند

این نوع بازی درمانی، باعث صرفه جویی در وقت می شود. زیرا از فعالیت های که خاصیت درمانی ندارند جلوگیری می شود، درمانگر تنها فرم های مشخص بازی استفاده می کند. درمانگر در بازی نمایش یک اتفاق، موقعیت یا تصادفی را دوباره ایجاد می کند. در این شیوه درمانی، بیمار تشویق می گردد که آنچه را اتفاق افتاده نشان دهد، نه اینکه در مورد آن صحبت کند. منابع اطلاعاتی در این شیوه ابتدا پیشینه فرد و سپس بازی آزا دکودک وتغییرات به وجود آمده در کودک بر اساس بازی ساخت دار قبلی وگزارش مادردر مورد رفتار کودک بعداز درمان. سه متغیری که درما نگر برای معرفی بازی ساخت دار باید به آنها توجه کند عبارتند از:

  • ظرفیت منسجم کودک در رو برو شدن با عواطف واحساسات خارجی از قبیل اضطراب، خشم، تشنجات گوناگون. هرچه ظرفیت کودک منسجم تر باشد به درمانگر آزادی عمل بیشتری در استفاده از بازی ساخت دار می دهند.
  • طیبعت کودک، بازی است. بعضی از بازی ها مانند بازی های رقابتی بین فرزندان کمتر تهدید کننده هستند، در حالیکه بازی تفاوتی بین دختر و پسرتهدید برانگیز می باشند.
  • سومین متغیری که باید ارزیابی گردد ظرفیت اطرافیان بیماراست که به طور واقع بینانه قادر به درک تغییر رفتار بیمار پس از درمان باشند .

در این رویکرد تاکید برموارد زیر است:

  • تاکید بر درمان های کوتاه مدت تر
  • تاکید برواقعیت های موجود به جای مکانیزم های ناهشیاری که در گذشته ریشه دارند.
  • خودداری در استفاده بیش از اندازه از تفسیر های نمادین
  • تاکید براهمیت ارتباط بین درمانگر وکودک
  • گرایش روز افزون به استفاده از هنرهای بیانی از جمله موسقی، ادبیات، تئاتر و…

انواع بازی در بازی درمانی

الف)  بازی های تقلیدی:                      

  •  بازی های نمایشی : مهمترین نوع بازی های درمانی.
  •  عروسک بازی
  •  بازی های نشانه ای ؛ سمبولیک

ب ) بازی های تخیلی:

  •   مکعب سازی
  •  نقاشی انگشتی

روش های بازی درمانی

  • روش غیر مستقیم: مشاورکودک راتشویق به بازی می کند وباتفسیر اعمال وحرکات کودک در صدد کمک به تغییررفتار کودک است.
  • روش مستقیم: مسئولیت اداره جلسه به عهده مشاور می باشد، ازکودک می خواهدتا مشکلاتش رااز طریق بازی با وسایل بیان کند، پس از شناخت مشکل راه حل های مناسب را ارائه می دهد.
  • روش انتخابی: پس از آنکه کودک بازی با وسایل را شروع کرد، مشاور به دقت اعمال وگفتار کودک را تحت نظر می گیردودر برخی موارد به بازی کودک جهت می دهد .

منبع    

فروزنده،الهام(1394)، اثر بخشی بازی درمانی بر کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0