مؤلفه های اصلی رهبری نوآوری سازمانی
نوآوری تولیدی؛ بنیادی و توسعه ای :
نوآوری تولیدی فراهم کنندهی ابزاری برای تولید است ، که به توسعه و ارائهی تولیدات و خدمات جدید و بهبود یافته اشاره دارد. در واقع می توان گفت که منظور از نوآوری تولیدی این است که تا چه حد سازمان در ارائهی خدمات جدید، اختصاص منابع مالی به تحقیق و توسعه و مواردی از این قبیل پیشتاز است . نوآوری بنیادی به تغییر نگرش مدیران و تقویت منابع دانش فنی سازمان و نوآوری توسعه ای بر پیچیدگی ساختار و عدم تمرکز تأکید دارد. هنگامی که سازمان ها محصول تازه ای را تولید می کنند و فرایندهای مدیریتی را بهبود می بخشند، آن ها به انگیزه و استعداد سرمایه انسانی برای خلق ایده های تازه، توسعه رویکردهای نوآوری و ایجاد فرصت های تازه نیاز دارند .
نوآوری فرایندی؛ محصول و فرایند :
نوآوری فرایندی ابزاری را در جهت حفظ و بهبود کیفیّت و صرفه جویی هزینه ها فراهم می کند و در بر گیرندهی اتخاذ روش های جدید یا بهبود یافتهی تولید، توزیع یا تحویل خدمت است. در واقع منظور از نوآوری فرایندی این است که تا چه میزان سازمان تکنولوژی های جدید را به کار می گیرد و روش های جدید انجام کار را به بوتهی آزمایش می گذارد . سازمان عموماً از این دو نوع نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده می کند. نوآوری محصول به تولید محصولات تازه یا پاسخ به یک مصرف کننده خارجی یا نیاز بازار اطلاق می شود و نوآوری های فرایندی در واقع، عناصر جدیدی هستند که در تولیدات یا یا فعالیّتهای خدماتی سازمانی به کار می روند .
نوآوری اداری؛ اداری و فنی :
نوآوری اداری به رویه ها، سیاست ها و اشکال سازمانی جدید اشاره دارد . در واقع منظور از نوآوری اداری این است که تا چه میزان مدیران سازمان از سیستم های نوین مدیریتی و… در اداره کردن استفاده می کنند. تمایز بین نوآوری های اداری و فنی بر ساختار اجتماعی استوار است. نوآوری اداری با تغییر در ساختار سازمانی و فرایندهای اداری سروکار دارد، به صورتی که نوآوری سازمان اداری ارتباط نزدیکی با فعالیّت های اداری سازمان و ارتباط غیر مستقیمی با فعالیّت های کاری سازمان دارد. نوآوری فنی با تغییر در محصول، خدمات و فنّاوری فرایند تولید ارتباط دارد، این نوع نوآوری سازمانی مستقیماً با فعالیّت های کاری یک سازمان سروکار دارد و با تغییرات در محصولات و فرایندها ارتباط دارد .
عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری سازمانی :
تحقیقات زیادی حول متغیرهای پیش بین نوآوری سازمانی صورت گرفته است. پس از مطالعهی تحقیقات و کارهای عملی انجام شده در زمینهی نوآوری سازمانی و مدل های ذکر شده دراین خصوص رابطهی نوآوری سازمانی با متغیرهای متعددی مورد شناسایی قرار گرفت. از جمله این متغیرها می توان : سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری، فرهنگ سازمانی، سبک مدیریت و… اشاره کرد. در همین زمینه رهبری تحوّل آفرین به عنوان یکی از پیش شرط ها و عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی مورد مطالعه قرار گرفته است . بطور کلّی عوامل و پارامترهای مؤثر بر فرایندهای نوآوری سازمان ها را می توان به دو گروه تفکیک کرد :
- عوامل درونی سازمان
- عوامل بیرونی سازمان
عوامل درونی را موتور نوآوری ، نام نهاده اند، که شامل سیستم پیچیدهی عوامل داخلی تأثیرگذار بر فرایند نوآوری می شود. عوامل داخلی نیز شامل توانایی و قابلیّت یادگیری سازمان ها برای توسعه و خلق محصول و فرایندهای جدید است. همچنین عوامل خارجی، توانایی هایی است که قدرت رقابت و عرضه متناسب با نیاز مشتریان و ذی نفعان را گسترش می دهد.
ترستن تامزاک و رنه بفورت، در نتایج تحقیق، عوامل داخلی مؤثر بر نوآوری را توان تکنولوژیک سازمان، تمایل مدیران و کارکنان به رها کردن دانش موجود خود، ارتباط استراتژیک سازمان با مشتریان، تأمین کنندگان و رقبا، عدم سرمایه گذاری خاص بر روی تکنولوژی های قبلی، تمرکز بر خواسته های مشتریان، تمرکز بر بازار با تکیه بر شایستگی های اساسی، بازارگرایی سازمان و قابلیّت یادگیری سازمان اعلام کرده اند.
تحقیق حضوری و خداحسینی ، نشان داد که به جز عامل ساختار، کلیّهی عوامل درون سازمانی ؛ مدیریت میانی، فرهنگ سازمانی، پاداش به کارکنان بر نهادینه کردن نوآوری در سازمان های دولتی تأثیر دارد و همچنین نتایج نشان داد که عامل تعداد قوانین و مقررات کنترل شده بر نهادینه شدن نوآوری تأثیر منفی داشته است و ارتباطات با سازمان های مشابه خارجی موجب تقویت نهادینه شدن نوآوری در سازمان های دولتی خواهد شد . مشبکی و پویا ، در پژوهشی نشان دادند که ابعاد ارتباط الهام بخش، رهبری پشتیبان و ملاحظه فردی از رهبری تحوّل آفرین تأثیر مثبت معنیداری به عنوان یکی از خروجی های تولیدی شرکت و زنجیرهی عرضه دارد، ولی رهبری تبادلی تأثیر معناداری ندارد .
گارسیا مورالزو همکاران ، در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که متغیرهای راهبردی؛ تسلط شخصی، رهبری تحوّل آفرین، چشم انداز مشترک، محیط و اندازهی سازمان بر نوآوری و یادگیری سازمانی اثر می گذارند . هاشمی و همکارانش ، در پژوهشی نشان دادند که بین انواع سبک تفکر و خلاقیّت و نوآوری رابطه معنادار وجود دارد و نیز سبک تفکر عمل گرایی بیشترین رابطه مثبت را با نوآوری سازمانی داراست. در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و نوآوری در تفسیر و مدیریت منطقه نوزده تهران، بین سرعت و میزان یادگیری سازمانی و تغییر و نوآوری سازمانی همبستگی بسیار بالایی وجود دارد.
منبع
عزیزی،فریده(1393)، رابطه یادگیری سازمانی با درگیری شغلی و نوآوری سازمانی دبیران ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی بوعلی سینا
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید