مؤلفههای تأثيرگذار در رقابت پذيري
کارشناسان اقتصادي، عوامل متعددي را در رقابت پذيري موثر میدانند. در گزارش سال جاري «مجمع جهاني اقتصاد» به 12 عامل مهم اشاره شده است که هر يک از اين عوامل به نوبه خود به زير بخشهای متعدد ديگري تقسيم میشوند.
1- نهادها: نهادها، سازمانها يا تشکيلات اداري موجود در هر کشور، چارچوبها يا محدودههای خاصي محسوب میشوند که در درون آنها افراد، شرکتها و دولتها با يکديگر ارتباط يا تعامل برقرار میکنند تا بتوانند براي اقتصاد کشور درآمد يا ثروت توليد نمايند.
2- زیرساختها: بررسیهای انجام شده ثابت کرده است که وجود زیرساختهای گسترده و کارآمد، نيروي محرکه رقابت پذيري است و بدون ايجاد اين زیرساختها نمیتوان در عرصه رقابت پذير کردن اقتصاد به موفقيت دست يافت. از جمله اين زیرساختها میتوان به برخورداري يک کشور از شبکه کارآمد حمل و نقل، نيروي متخصص، مناسب بودن کيفيت جادهها و شاهراهها، خطوط راه آهن مدرن، بنادر مجهز و خطوط هوايي منظم اشاره کرد به گونهای که صادرکنندگان بتوانند کالاهاي خود را به موقع و با اطمينان خاطر به بازارهاي هدف عرضه نمايند. اين قبيل زيرساختها امکان نقل و انتقال نيروي کار را به مشاغل مناسب فراهم میکند.
3- ثبات اقتصادي در سطح کلان: هنگامي که در يک کشور نرخ تورم بالا يا خارج از کنترل است، شرکتها يا بنگاههای اقتصادي نمیتوانند تصميمات آگاهانه، منطقي يا خردمندانهای اتخاذ کنند. اگر نرخ بهره بالا باشد يا دولتها بابت بدهیهای گذشته خود ناگزير به تحمل بهرههای گزافي باشند، قادر نخواهند بود که تسهيلات مناسبي در اختيار واحدهاي توليدي، صادرکنندگان يا مؤسسات تجاري قرار دهند. کشورهايي که اقتصاد کلان آنها دستخوش عدم ثبات است، از لحاظ رقابت پذيري در موقعيت مطلوبي قرار ندارند.
4- بهداشت و آموزشهای اوليه: برخورداري يک کشور از نيروي کار سالم و تندرست در رقابت پذيري و بهرهوري نقش حياتي دارد. نيروي کار بيمار نمیتواند وظايف خود را به درستي انجام دهد يا از توانمندیهای خود به طور کامل استفاده کند، به همين سبب بازده اقتصادي کمتري دارد. سرمايه گذاري غیر مکفی در بخش بهداشت، هزینههای هنگفتي به بخش تجارت (و به طور کلي اقتصاد کشور) تحميل میکند.
5- تحصيلات عاليه و کارآموزي: کيفيت تحصيلات عاليه در هر کشور و آموزشهایی که به افراد داده میشود در رقابت پذيري اقتصاد تأثير قاطع دارد و ترديدي نيست که اگر نيروي کار از تخصص يا آموزشهای اساسي برخوردار نباشد، يا تحصيلات عاليه در يک کشور از کيفيت مطلوب برخوردار نبوده و با استانداردهاي بینالمللی منطبق نباشد، بنگاههای اقتصادي قادر به اصلاح و بهبود فرآيندهاي توليد و گذار از مرحله توليد کالاهاي ساده به کالاهاي پيچيده و مبتني بر فناوري پيشرفته نخواهند بود
6- کارآمدي بازار کالا: کشورهايي که از بازار کالاي کارآمدي برخوردار هستند، به خوبي قادرند که از «آميزه توليد کالاها و خدمات» به بهترين نحو بهرهبرداری نمايند. توليد کالاي مناسب با قيمت و کيفيت مناسب، منطبق با نياز مصرف کننده، امکان راه يابي به بازارهاي فروش در داخل و خارج را فراهم میکند. اين کشورها صرفاً توليدکننده يک يا چند نوع محصول مشخص نيستند، بلکه میتوانند خطوط توليد خود را متناسب با تحول در بازار تغيير دهند، ویژگیهای کالاهاي موجود را تغيير داده يا به توليد کالاهاي جديدي مبادرت نمايند و چرخه حيات کالاهاي خود را افزايش يا ماندگاري آنها را بيشتر کنند.
7- کارآمدي بازار کار: اگر بازار کار در يک کشور از انعطاف و کارایی لازم برخوردار باشد، میتوان اطمينان حاصل کرد که اقتصاد ان کشور از وجود اين نيرو به کارآمدترين شکل ممکن استفاده خواهد کرد. مشوقهایی که به نيروي کار داده میشود بايد با نوع شغل و درجه کارایی افراد متناسب باشد.
8- پيچيدگي بازار مالي: کشورها به بازارهاي مالي پيشرفته و پيچيده نياز دارند، به گونهای که بخش خصوصي بتواند براي سرمايه گذاري از منابع متعدد و ابزارهاي گوناگون استفاده کند و براي تأمين نيازهاي خود، صرفاً به منابع بانکي متکي نباشد. البته وجود يک سيستم بانکي کارآمد که از يک خط مشي پولي سالم تبعيت میکند، لازمه رقابت پذير کردن اقتصاد است.
9- سطح آمادگي تکنولوژيکي: ارزيابي سطح آمادگي تکنولوژيکي يک کشور در تشخيص درجه رقابت پذيري آن کشور اهميت زيادي دارد. معيارهاي متعددي براي تعيين سطح آمادگی تکنولوژيکي يک کشور وجود دارد. هنگامي که يک فناوري براي نخستين بار ابداع میشود، بلافاصله قابليت کاربرد ندارد، بلکه بايد از طريق تجربه، آزمونهای واقعي و روشهای ديگر اجرايي کردن ان را محقق ساخت. پایینترین سطح آمادگي تکنولوژيکي با پژوهشهای علمي آغاز میشود، اين پژوهشها بايد به تحقيقات کاربردي و توسعهای تبديل شوند.
10- اندازه بازار: اندازه يک بازار در بهرهوري تأثير به سزايي دارد، زيرا هر چه بازاري که در دسترس يک شرکت قرار دارد، گستردهتر يا بزرگتر باشد، آن شرکت بهتر میتواند از مزاياي توليد انبوه بهرهمند شود. گستردگي بازارها در رقابت پذيري تأثير بسزايي دارند، زيرا امکان استفاده از «اقتصاد مقياس» را فراهم میسازند. براي شرکتهایی که در قلمروي يک کشور فعاليت دارند، برخورداري از تقاضاي بالا جهت فروش محصول، واجد اهميت زيادي است.
11- تخصصي شدن تجارت: در دنياي امروز، تجارت بيش از پيش تخصصي شده و با روشهای ساده نمیتوان به اهداف بزرگ تجاري دست يافت. هنگامي که عرضه کنندگان يک کالا يا فعالان يک بخش خاص اقتصادي از لحاظ جغرافيايي به يکديگر نزديک شده و به ايجاد يک «خوشه صادراتي» اقدام میکنند، کارایی آنها افزايش مییابد و فرصتهای بيشتري براي «نوآوري در محصول» يا فرآيند توليد در اختيار آنان قرار میگیرد و موانعي که در راه ورود به بازار، براي شرکتهای نوپاي عضو خوشههای صادراتي وجود دارد، کاهش مییابد که نتيجه آن افزايش رقابت پذيري در بازارهاي هدف است.
12- نوآوري: نوآوری در اقتصاد عبارتست از ايجاد تحولي است که به افزايش ارزش از ديدگاه توليد کننده يا مصرف کننده منجر شود. هدف از نوآوري ايجاد تغييرات مثبت در جهت بهينه کردن کالاها، ايجاد تسهيل در زندگي، دستيابي به رفاه و نظاير آن است. از آنجا که نوآوري به افزايش بهرهوري منجر میشود، رقابت پذيري را ارتقاء میبخشد که نتيجه آن افزايش درآمد و ثروت جامعه است. نوآوري نه تنها در برگيرنده نوآوریهای تکنولوژيکي است و به تزريق کالاها و خدمات جديد به درون اقتصاد منجر میشود، بلکه شامل ساير اشکال نوآوري مانند نوآوریهای سازماني نيز میشود که ماهيتي غيرتکنولوژيک دارند. نوآوریهای اخير مشتمل بر معرفي روشهای جديد مديريتي، تکنیکهای نوين بازاريابي، بکارگيري تدارکات لجستيکي و نظاير آنهاست .
شدت رقابت
در عصر حاضر، پدیده رقابت در عرصه فعالیتهای تجاری، بازرگانی و اقتصادی یکی از عوامل مهم و تعیین کننده در سرنوشت سازمانها و مؤسسات تجاری، اقتصادی و بانکی میباشد که علیرغم نقش و اهمیت آن در کارایی و افزایش راندمان و به تبع آن، در موقعیت و رشد و توسعه سازمانهای ذیربط، تاکنون آنچنان که باید مورد توجه و مداقه صاحب نظران و برنامه ریزان بانکی و اقتصادی کشور قرار نگرفته و این عدم توجه را باید در وجود الگوهای مشابه و اجباری در فعالیتهای بانکهای موجود دانست .
رولف میگوید: «هر چقدر شدت رقابت بازار افزايش يابد اغلب شرکتها محدوده محصولات خود را افزايش داده، عمر توليد محصول خود را كاهش میدهند، کانالهای جديد توزيع كالا به وجود آمده و حساسيت بازار افزايش مییابد». لین در تحقيق خود بيان میکند كه براي وفق با اين شرايط شرکتها استراتژيهايي شامل تنوع محصولات، خدمات و قیمتها را اعمال میکنند. در راستاي استراتژي تنوع سازي محصول، شرکتها سعي ميكنند با ارائه يك مجموعه از خصوصيات محصول به مشتريان كه از رقبا بهتر باشد، بر رقبا غلبه كنند.
با توجه به حضور فعالیت گسترده بانکهای دولتی و خصوصی در بازار خدمات مالی در جهت افزایش سهم بازار، ضرورت دارد که بانکها ضمن حفاظت از سهم بازار خود، بازارهاي جدید و بالقوه را نیز مورد جستجو قرار داده تا ضمن حفظ جایگاه فعلی خود، براي ارتقاي سهم خود از بازار برنامه ریزي نماید. دستیابی به این اهداف نیازمند وجود برنامه و استراتژي بازاریابی مدون براي هر یک از بازارهاي بالقوه و بالفعل بانک و نیز بر اساس خدمات و چرخه عمر مربوط به آنها است.
شدت رقابت و رقیب گرایی
با توجه به تغيير و تحولات شگرفي كه در عرصهی رقابتي رخ داده است، مطالعه و اجراي مفاهيم و ابزارهاي رقيب گرايي از اهميتي فزاينده براي مديران برخوردار شده است. اين مفهوم، مفهومي محوري در بازاريابي است و نقشي حياتي در موفقيت سازمانها دارد. شناخت قابليت كاربرد مفاهيم و ابزارهاي رقيب گرايي در شرايط مختلف بازار نيازمند تحليلهاي خاص صنعت است. ويژگيهاي اصلي بازار متلاطم فنّاوريهاي پيشرفته عبارتند از رقابت و مشتريان بینالمللی، عدم اطمينان بازار و عدم اطمينان فناوري. عدم
اطمینانهای مذكور به تشديد رقابت در اين بازارها منجر شده است. ضمن اين كه اين بازارها پيچيده بوده تحولات سريعي را تجربه میکنند، با ريسك بالايي مواجهند، اما از پتانسيل رشد / سود بالايي برخوردارند و در نهايت نيز بايد با دقت هدف قرار گيرند؛ بنابراين در چنين بازارهايي، مديران بنگاهها از اين فرصت برخوردارند كه از طريق رقيب گرايي مزيت رقابتي مناسب را جست و جو كنند .
شدت رقابت و مشتری گرایی
مشتري مداري و توجه ويژه به نيازهاي در حال تغيير مشتريان به عنوان يكي از شاخصهاي بازارگرايي نقش مهمي در عملكرد شركتها در بازارهاي با رقابت شديد دارد. از سوي ديگر، در فضاي رقابتي، رقبا جهت ارتقاي سهم بازار خود و يا حفظ آن توجه و تأكيد ویژهای بر مشتري گرايي دارند؛ بنابراين به دليل افزايش قدرت انتخاب مشتريان و مشتري گرايي رقبا، مشتري گرايي به عنوان ابزار كسب و حفظ مزيت رقابتي به شمار میرود. مشتري گرايي از روشهای مختلفي مانند: توسعه محصولات جديد، تأكيد بر رضايت مشتري، تمركز بر نيازهاي مشتري فعلي و همچنين تمركز بر نيازهاي مشتريان بالقوه قابل اجرا است .
شدت رقابت و هماهنگي درون سازماني
با افزايش سطح رقابت، سازمانها با نيروهاي متعددي مواجهند. رقبا با ارايه مستمر محصولات جديد و بكارگيري برنامههاي ترفيعي باعث ميشوند تا فشار بر سازمان جهت انطباق با وضعيت رقابتي افزايش يابد. از سوي ديگر تغيير دايمي خواستههاي مشتري نيز موجب میشود كه سازمان به طور مداوم جهت رفع آنها دست به ابتكارات و نوآوريهاي مستمري بزند. موفقيت اين نوآوریها تا حدود زيادي به هماهنگي بين واحدهاي مختلف سازمان بستگي دارد؛ زيرا هر كدام از بخشهاي سازمان به دليل تخصص خاص خود نقش ويژهاي در برآورده ساختن نيازهاي مشتريان و پاسخ گويي به شرايط رقابتي ايفا ميكنند، بنابراين ايجاد هماهنگي بين بخشهای مختلف سازمان به بهبود جايگاه رقابتی شركت منجر ميشود .
شدت رقابت و قابليت برنامه ريزي بازاريابي
طي دهه گذشته، كانون توجه پژوهشگران بر شناسايي ارتباط ميان محيط صنعت و فعالیتهای توانمندسازي بنگاه قرار داشت. يكي از رويكردهاي بررسي اين ارتباط، رويكرد توانمنديهاي بنگاه است. رويكرد ياد شده بدين معناست كه همزمان با اين كه بنگاهها با چالشهاي رقابتي مواجه شده و نحوه غلبه بر آنها را فرا ميگيرند، توانمنديهاي ارزشمندي را نيز توسعه ميدهند. چنين توانمنديهايي ميتوانند مزاياي رقابتي مهمي را براي شركت ايجاد كنند. يكي از قابليتهاي مهمي كه در شرايط رقابتي به بهبود جايگاه رقابتي شركت در بازارهاي صادراتي منجر میشود، قابليت برنامه ريزي بازاريابي است. قابليت برنامه ريزي بازاريابي در بازارهاي صادراتي عبارتند از: مهارتهای برنامه ريزي بازاريابي صادرات، وجود اهداف روشن در زمينه بازاريابي صادرات، طراحي استراتژیهای خلاقانه بازاريابي صادرات و جامعيت فرآيند برنامه ريزي صادرات. مطالعات پيشين نشان ميدهد، محيط رقابتي صنعت بر قابليت برنامه ريزي بازاريابي تأثير دارد. چنين روابطي در زمينه صادرات نيز تأييد شده است .
شدت رقابت و قابليت اجراي بازاريابي
نويسندگان مختلف بحثهاي متعددي در مورد تأثير تلاطم محيطي بر توسعه توانمنديهاي بازاريابي داشته و همگي معتقدند شركتهايي كه تلاطم محيطي بالايي را تجربه ميكنند به ايجاد و تقويت توانمنديهاي بازاريابي گرايش بيشتري دارند. بنابراين، ويژگيهاي محيطي نقش مهمي در تعيين ميزان توسعه توانمندي بازاريابي ايفا ميكنند. يكي ديگر از قابليتهاي مهمي كه در شرايط رقابتي به بهبود جايگاه رقابتي شركت در بازارهاي صادراتي منجر ميشود، قابليت اجراي بازاريابي است. قابليت اجراي بازاريابي در بازارهاي صادراتي عبارتند از، تبديل كارآمد استراتژيهاي برنامه ريزي شده بازاريابي صادرات به عمل، تخصيص منابع مناسب براي اجراي استراتژيهاي بازاريابي صادرات، نظارت بر عملكرد استراتژيهاي بازاريابي صادرات، سازماندهي جهت اجراي كارآمد استراتژیهای بازاريابي صادراتي برنامه ريزي شده است. وجود ارتباط ميان شدت رقابت حاكم بر صنعت و قابليت اجراي بازاريابي در پژوهشهای مختلفي تأييد شده است .
منبع
علی آبادی، علی (1394)، تأثیر شدت رقابت در کسب مزیت رقابتی با نقش میانجیگری قابلیت بازاریابی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید