لزوم تغییر ساختار در نظام آموزش و پرورش

موضوع تحول در نظام مدیریت آموزش و پرورش یکی از موضوع های اساسی در نظام تعلیم و تربیت است که از منظر حوزه های سیاست گزاری، برنامه ریزی، مدیریت و اجرا اهمیت زیادی دارد. این موضوع از دیر باز ذهن مسئوولان آموزشی را در سطوح مختلف به خود مشغول داشته است زیرا به دلیل ماهیت پویا و پیوسته نظام آموزشی، تنها از طریق یک فرایند تحولی نهادینه شده می توان به تحقق اهداف آموزش و پرورش خوش بین بوده و زمینه های تحقق اهداف و آرمانهای مترتب بر نظام آموزش و پرورش را مهیا دانست و این جز با مشارکت فعال و مستمر امکان پذیر نیست. اصولا نظام آموزشی غيرهدفمند و به دور از فلسفه مبتنی بر نظام ارزشی جامعه قادر به ترسيم نقشه راه و مهندسی فرهنگی که انتظار از آن تبديل به کشور اول در سطح منطقه مبتنی بر چشم انداز۲۰ ساله غيرممکن خواهد بود.

 برخی مشکلات مبتلا به نظام آموزش و پرورش ما فقدان فلسفه مبتنی بر مبانی تئوريک بومی برخاسته از نظام ارزشی، فقدان مهندسی فرهنگی هدفمند، دوری از رسالت اصلی و پرداختن به حاشيه ها و جوانب فرعی، عدم مشارکت پذيری و تعامل با عقبه فرهنگی و ناتوانی در بکارگيری انبوه نيروهای کارشناسی و تحصيل کرده عدم توفيق در مشارکت پذيرکردن آحاد جامعه و نهادهای موجود، اقتصاد زدگی و سياست زدگی و انزوای مقوله فرهنگ و تعليم و تربيت در باور و عمل نهادهای حکومتی و مردمی، گسست و فاصله ژرف بين نيروهای صف و ستاد، شکسته شدن هيمنه و اقتدار معلم، تنزل پايگاه اجتماعی معلم متاثر از شاخصه های مادی، عدم راه يابی نخبگان به آموزش و پرورش و رويارويی آن با فرار نخبگان، مهجوريت و مظلوميت آن درعرصه رسانه، حجيم و گسترده بودن، نگاه صرفا مصرفی به آن، پيرسالی در ساختار مديريتی، سيستم مديرتی انقباضی و مدار بسته و نبود بسترهای لازم برای مديريت های خلاق، تمرکز شديد و خلأ تفکر اقتصادی در سيستم است.

آموزش و پرورش به عنوان نظامی اجتماعی نیازمند مشارکت و همکاری همه اجزای نظام است و این نظام بدون مشارکت موثر مردم و کارکنان در ابعاد علمی، فرهنگی، اقتصادی و عاطفی نمی تواند فرایند تعلیم و تربیت را به خوبی عملی سازد. پژوهندگان و متخصصان موضوع مشارکت معتقدند که این مفهوم تازه ای نیست و مترادف همکاری نمی باشد بلکه شیوه ای است از اداره امور متناسب با نیروهای جدید و قدرتمند فعال دنیای کنونی. برای نگاه جدید ضرورت دارد وضعیت موجود مشارکت ارزشیابی شود و در پرتو دستاوردهای حاصل از ارزشیابی تلاشهای لازم برای سازمان دهی صورت پذیرد. در سالهای اخیر نظام آموزش کشور با مشکلات متعددی روبرو شده است. حل این مشکلات یکی از دغدغه های دست اندر کاران آموزش و پرورش است. طبق بیانات رهبر معظم انقلاب در گردهمایی روسای مناطق آموزش و پرورش کشور در مردادماه 1386، نیاز اصلی آموزش و پرورش ایجاد تحول بنیادین است و مهم ترین مانعی که بر سر راه ایجاد تحول در آموزش و پرورش وجود دارد، باقی ماندن بر پایه و اساس نظام قدیمی و کپی برداری شده قبلی است. مطرح شدن این مسئله از سوی رهبر معظم انقلاب اهمیت مسئله را دو چندان می کند بر این اساس وزارت آموزش و پرورش اقدام به تشکیل ستاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش نمود که وظیفه اصلی این ستاد بررسی موضوع تحول در ابعاد مختلف با بهره گیری از همه نیرو های فکری و ظرفیتهای علمی و کارشناسی کشور با مشارکت دستگاههایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش، دولت و مجلس اسلامی است. تحول در نظام آموزش و پرورش یک موضوع علمی مبتنی بر مبانی نظری گسترده ای است که با کل نظام آموزش و پرورش مرتبط بوده و با مباحث دیگری از جمله تغییر، اصلاح، نوآوری و ارتقا هم ارتباط دارد. تحول نیازمند نواندیشی هایی در باز تعریف آرمانها، اهداف، نتایج و دستاوردهای آموزش و پرورش است که از طریق استقرار یک نظام فلسفه ی دقیق، علمی و مبتنی بر هویت ملی و دینی کشور امکان پذیر می شود از این رو در نظام آموزشی، پویایی نظام می تواند از یک سو، از تغییر و اصلاح و نوآوری آغاز و با تاثیر بر ارتقای نظام به نقطه غایی خود یعنی تحول در نظام آموزشی ختم شود و از سوی دیگر، می تواند با تحول رویکردهای نظری و باز تعریف آرمانها و دستاوردهای نظام آموزشی، منجر به تغییر، اصلاح و نوآوری شود تا بدان وسیله ارتقاء نظام آموزشی حاصل آید.

منبع

غلامی، شهناز(1395)، تاثیر طرح خوشه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دوره دوم ابتدایی منطقه 14 شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگام امام(ره).

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0