قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین
مرور مکتوبات بیانگر آن است که قابلیتهای زنجیره عرضه، کلیدی برای مزیت رقابتی یک شرکت میباشند. این قابلیتها توسط «وو» و همکارانش به این صورت تعریفشدهاند: ((توانایی یک سازمان برای شناسایی، بهرهکشی و تجمیع اطلاعات/منابع داخلی و خارجی جهت تسهیل فعالیتهای کلی زنجیره تأمین)). «وو» و همکارانش در سال 2006 با در برگرفتن چهار بعد مثل مبادله اطلاعات، هماهنگی، ادغام فعالیت بین شرکتی و پاسخگویی زنجیره تأمین، دیدگاه یکپارچهای در خصوص قابلیتهای زنجیره تأمین ارائه دادند. مشخصاً، آنها تأثیر یک سیستم بین سازمانی (مثل سیستم ارتباطات زنجیره تأمین) بر روی پیشرفت زنجیره تأمین شرکت را بررسی کرده و استدلالی نمودند که فناوری اطلاعات توسعه توانمندیهای زنجیره تأمین را تسهیل میکند، قابلیتهایی که مختص هر شرکتاند و کپیبرداری از آنها در همه سازمانها دشوار است.
در این مطالعه، قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره تأمین تفهیم میگردند بهنحویکه دو جنبه مهم از شیوههای تسهیم اطلاعات را شامل گردند: (1) ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی که سنگ بنای اصلی تسهیل اشتراک اطلاعات بین شرکای زنجیره تأمین میباشد و (2) صلاحیت رابطهای بین سازمانی که نتیجه اشتراک اطلاعات در زنجیره تأمین است. نظریه سیستم اجتماعی-فنی (STS) از این مفهومسازی حمایت میکند. نظریه STS استدلال میکند که هر سازمان و زنجیره تأمین آن دارای عناصر فردی (سیستم اجتماعی) و تکنیکی (سیستم تکنیکی) میباشند. بر طبق نظر پاسمور (1988), میزان تطابق سیستمهای اجتماعی و تکنیکی، تأثیربخشی سازمان و زنجیرههای تأمین آن را معلوم خواهد کرد. ما اینطور استدلال میکنیم که ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی بهمنزله رکن تکنیکی زنجیره تأمین یک شرکت کانونی عمل میکند درحالیکه صلاحیت رابطهای بین سازمانی بهمنزله سیستم اجتماعی عمل مینماید. پیرو منطق STS و با اتکا بر تعریف «وو» و همکارانش (2006), ما قابلیتهای اطلاعاتی زنجیره عرضه را اینطور تعریف میکنیم: توانایی یک شرکت مرکزی برای شناسایی، بهرهکشی و تجمیع اطلاعات داخلی و خارجی جهت تسهیل فعالیتهای اشتراک اطلاعات بین شرکای زنجیره عرضه و توسعه صلاحیت رابطهای بین سازمانی .
ظرفیت سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی
براي يكپارچه كردن زنجیرهی تأمين بايد تبادل اطلاعات بين اعضاي زنجیرهی تأمين سريع و دقيق صورت گيرد. هماهنگي در فعالیتهای اطلاعاتي و برنامهریزی منجر به كاهش هزينه، بهبود ارزش و اجراي فعالیتهای برنامهریزی منسجم میشود. امروزه همهگیری ابزارهاي ارتباطي مبتني بر اينترنت امكان استفاده از آن را براي همه سازمانها، برنامهریزی مشترك، تداركات الكترونيكي،VMI فراهم كرده است. كاربردهايي نظير رديابي محموله، مديريت الكترونيكي سفارشها و پرداخت صورتحساب را میتوان بر روي يك زيرساخت پايه براي تبادل اطلاعات، عملي ساخت.
همانطور كه سازمانها بيشتر و بيشتر به سمت استفاده از اينترنت و ديگر شبکههای ارتباطي روي میآورند، راههایی براي به اشتراکگذاری اطلاعات براي انجام بهتر تبادلات خود مییابند. اين قابلیتها بهطور حتم منجر به اثربخشي سازمان و ايجاد سودآوري بيشتر خواهد شد. تجارت الكترونيك و اينترنت طبيعت زنجیرههای تأمين را بهطور اساسي تغيير داده و چگونگي آگاهي مصرفکننده از محصولات، انتخاب، خريد و استفاده از محصولات و خدمات را دوباره معنا میکنند. هزارهی جديد با ظهور فناوري اطلاعات و محيط کسب و کار جديد، منجر به ایجاد زنجیرهی تأمين الكترونيكي شده است. تمركز زنجیرههای تأمين الكترونيكي برخلاف نوع سنتي كه بر محصول بود، بر مشتري است. از سوي ديگر اتصال الكترونيكي موجب يكپارچگي زنجیرهی تأمين و درنتیجه منجر به انجام مؤثر فعالیتهای بين سازماني و هماهنگسازی عمليات سازمانهای متعامل میشود.
ظرفیت سیستم اطلاعاتی بین سازمانی یک سیستم اطلاعاتی اتوماتیک است که بین دو یا چند شرکت مشترک است. ظرفیت سیستم اطلاعاتی بین سازمانی حول فناوری اطلاعات ساخته میشود که ایجاد، ذخیره، انتقال و ارسال اطلاعات را تسهیل میکند. از قدیم محققان جوانب مختلف سیستمهای بین سازمانی در زنجیره تأمین را بررسی کردهاند که شامل برنامهریزی استراتژیک فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک، زیرساخت برای فناوری اطلاعات، دانش و مدیریت فناوری اطلاعات و اجرای فناوری اطلاعات. در میان اینها، جوانب اصلی ظرفیت سیستم اطلاعاتی بین سازمانی به این صورت شناساییشدهاند: (1) ابعاد استراتژیک (برنامهریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی، همراستایی سیستم اطلاعاتی و استراتژیهای کسب و کار و الواتهای استراتژیک کلی سیستم اطلاعاتی) و (2) ابعاد رهبری/پرسنلی سیستم اطلاعاتی سازمانی (مدیر فناوری اطلاعات، مدیرعامل و پرسنل تیم فناوری اطلاعات).
ظرفیت برنامهریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی
مطالبات استراتژیک ظرفیت سیستمهای اطلاعاتی بین سازمانی در شرکت مورد تأکید قرارگرفتهاند چراکه کسب و کار به صورتی افزاینده چه بهصورت عملی و چه صورت استراتژیک به سیستم اطلاعاتی اتکا دارند. برای مثال، کسب و کارهای توانمند شده با فناوری اطلاعات (مثل تبادل الکترونیکی داده ها و تجارت الکترونیک) در تمامی واحدهای سازمانی رایجتر گشتهاند. بنابراین تجهیز ظرفیت برای برنامهریزی سیستم اطلاعاتی در سطح استراتژیک، برای موفقیتآمیز بودن عملیات زنجیره تامین اساسی است.
ظرفیت برنامهریزی سیستم اطلاعاتی در سطح استراتژیک، طراحی یک شبکه زنجیره تامین و حفظ روابط میان اعضای زنجیره تامین را دربرمی گیرد. برنامهریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی همچنین می بایست از اهداف عینی و هدفهای اصلی مدیریت زنجیره تامین پشتیبانی کند، اهدافی که بهواسطه آنها شرکتها میتوانند به احتیاجات ناپایدار بازار پاسخگویند. به این دلیل، همراستایی استراتژیک بین سیستم اطلاعاتی و استراتژیهای کسب و کار به تعاملات نزدیکبین مدیر فناوری اطلاعات و مدیرعامل شرکت نیاز دارد. همچنین لازم است شرکتها برنامهریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی را در الوات قرار دهند چراکه پذیرش سیستمها بین سازمانی مثل تبادل الکترونیکی داده ها و برنامهریزی منابع سازمانی باعث تغییرات سازمانی خواهد شد نقش کلی برنامهریزی استراتژیک سیستمهای بین سازمانی، تسهیل سطح اشتراک اطلاعات بین شرکا زنجیره تامین است.
ظرفیت پرسنلی/ رهبری سیستمهای اطلاعاتی
جنبه دیگر سیستمهای بین سازمانی، پرسنل/رهبری سیستمهای بین سازمانی در گستره شرکت میباشد. رهبری سیستم اطلاعاتی دربرگیرنده رهبری مدیر فناوری اطلاعات است که کارکردهای تکنیکی و کسب و کار در زنجیره عرضه را درک میکند. لازم است که مدیر فناوری اطلاعات، دیدگاهی کلی راجع به سازمان داشته باشد چراکه سیستم اطلاعاتی بهتمامی کارکردهای کسب و کار نفوذ میکند. نقش تعهد مدیرعامل در اجرای فناوری اطلاعات نیز در مکتوبات سیستم اطلاعاتی بررسیشده است. این قبیل مدیرعامل ها مایلاند فناوری اطلاعات را با استراتژی سطح کسب و کار و فرآیندهای آن ادغام کنند.
همچنين با توجه به اينكه حمايت رهبري نقش مهمي در شکلدهی ارزشها و دیدگاههای سازماني بازي میکند، درك رهبر از منافع خاص به اشتراکگذاری اطلاعات به همسوسازي استراتژي تسهيم اطلاعات با استراتژي کسب و کار، كسب منابع موردنیاز براي پیادهسازی موفق به اشتراکگذاری اطلاعات و ايجاد فرهنگ مشاركتي حامي آن كمك میکند.
همچنین پرسنل فناوری اطلاعات سطح آموزشی اعضای تیم فناوری اطلاعات، تأثیربخشی تشکیل تیم فناوری اطلاعات و صلاحیت کسب و کار ایشان را شامل میشود. این مؤلفهها پرسنلی فناوری اطلاعات از اهمیت بسزایی در شرکتها برخوردارند چراکه سطح بالایی از تسهیم اطلاعات در زنجیره عرضه را شامل میشوند.
با افزايش رقابت جهاني، نياز براي زنجيره تأمين يکپارچه و استراتژیهای تشریکمساعی بهطور پيوسته در دهه اخیر رشد داشته است. رابطه نزدیکبین مشتريان و توليدکننده، فرصتهایی را براي افزايش دقت اطلاعات تقاضا که زمان طراحي محصول توليدکننده و زمان برنامهریزی توليد و منسوخ شدن موجودي را کاهش میدهد، ارائه میکند و بنابراين اجازه پاسخگویی بيشتر را به نيازهاي مشتري میدهد. رقابت جهاني و افزايش انتظارات مشتري، باعث شده تا توليدکنندگان بیشازپیش روي سرعت تحويل، قابليت اطمينان و انعطافپذیری تمرکز کنند، براي ارتقاء اين توانمندیها، شرکتهای زيادي، استراتژیهای زنجيره تأمين يکپارچه را به کار گرفتند. ازآنجاکه همواره يکي از دغدغههای اصلي شرکتهای توليدي، رسيدن به سهم بازار بيشتر میباشد و با توجه به مطالعات موجود، اين امر با داشتن هماهنگي و تشریکمساعی در کل زنجيره تأمين و درنتیجه رسيدن به توانمندیهای رقابتي ازجمله داشتن نوآوري، تحويل بهموقع، کيفيت محصول و هزينه کمتر و…قابلدستیابی میباشد.
از طریق مشارکت و همکاری گروهی، تأمینکنندگانی که هرکدام به تنهائی توان رقابت ندارند، میتوانند مزیتهای رقابتی و توانمندیهای اساسی خود را ترکیب کرده و با همکاری در قالب زنجیره تأمین به تولید و ارائه خدمات بهتر جهت دوام و بقا در بازار بپردازند. بهعلاوه در این حالت سازمانها از تجارب یکدیگر استفاده نموده و کارایی و قدرت مانور آنها در برابر تهدیدات محیطی افزایش مییابد. ازاینرو بهطورکلی میتوان گفت مشارکت شرکتها و سازمانها در زنجیرههای تأمین به دو دلیل عمده صورت میگیرد 1- نیاز به استفاده از مزیتهای رقابتی دیگر شرکا، 2- نیاز به کارایی از طریق تسهیم منابع با دیگر شرکا.
به اشتراکگذاری اطلاعات به ميزان زيادي تحت تأثير توانمند سازهای رابطهای است. اين نكته مهمي است كه بيانگر اهميت روابط قوي با شركاي زنجيره و تلاش براي بهبود روابط است. هرچند فناوري اطلاعات براي اتصال فيزيكي فرآيندهاي زنجيره كافي است اما بدون وجود زيربنايي از روابط بين سازماني، هيچ تلاشي براي مديريت جريان اطلاعات يا مواد در زنجيره تأمين موفق نخواهد بود.
در مديريت زنجيره تأمين مؤثر، تأمینکنندهها و مشتريان باهم در يک شيوه هماهنگ، با سهيم شدن در جريان آزادِ اطلاعات، بهوسیله صحبت کردن با يکديگر فعاليت میکنند. جريان سريع اطلاعات بين مشتريان، تأمینکنندگان، مراکز عرضه و سیستمهای حملونقل، شرکتها را براي توسعه زنجيره تأمين توانا میسازد. در يک زنجيره تأمين توانمند، تأمینکنندهها و مشتريان با اهداف مشابه در کنار هم حضورداشته و همکاري میکنند.
یک همکاری، رابطهای است که در زنجیره تأمین بین دو عضو مستقل در کانال عرضه از طریق افزایش به اشتراکگذاری اطلاعات برای دستیابی به اهداف خاص و مزایا در رابطه با کاهش هزینه کل و انبارداری شکل میگیرد و یک شرایط برد برد را برای اعضای درگیر فراهم میکند.
همكاري تجاري تلاشهای توسعهیافته ارتباط سازماني بين دو شركت كاملاً مستقل در ارتباطات عمودي زنجيره تأمين عمدهترین مفهوم در اين تعريف ارتباط بين سازمانهاست كه دراینارتباط میتواند شکلهای متفاوت داشته باشد. همكاري تجاري يك ارتباط تجاري بين دو شركت بر اساس اعتماد دوسویه، تسهيم سود و پاداش و ريسك براي ايجاد مزيت رقابتي است كه نتيجه آن عملكرد بهتر در تجارت براي دستيابي مؤثرتر به اهداف دوطرفه است. آنچه از اين تعريف مشخص است تفاوت همكاري تجاري با ارتباطي همچون ادغام و سرمایهگذاری و خريد سهام شرکتها است يعني همكاري تجاري ارتباط قویتر بين تولیدکننده و تأمینکننده است كه براي ايجاد سرعت انعطاف در شبكه در سود و پاداش و ريسك ناشي از عملیات سهيم میگردند نه اينكه سهام و مالکیت را تغيير دهند بنابراين همكاري تجاري تلاشهای توسعهیافته بين دو شركت كاملاً مستقل در ارتباطات عمودي زنجيره تأمين تعریفشده كه بهدقت استقلال مالي شرکتها را بيان كرده و به همين علت از عنوان همكاري تجاري بهجای شراكت استفادهشده است.ايجاد همكاري تجاري در بين شرکتها باعث كاهش هزینههای تأمين مواد و قطعات، ايجاد مزيت رقابتي و افزايش توان رقابتي و درنهایت افزايش سودآوري آنها میگردد.
در مقوله یک زنجیره عرضه که در آن شرکتها توسط یک شبکه از عرضهکنندگان به هم متصلاند، همکاری استراتژیک بین شرکای زنجیره عرضه بهمنزله یک ابزار مؤثر برای خلق مزیت رقابتی پدیدار میگردد. پل راج، لادو و چن (2008) متعددند که ارتباط بین سازمانی یکی از صلاحیتهای رابطهای است که باعث ایجاد مزیت رقابتی برای شرکای زنجیره عرضه میشود. در این مطالعه، صلاحیت رابطهای بین سازمانی بهمنزله توانایی هماهنگ یک شرکت برای رسیدن به نتایج تسهیم تعاملی بین شرکای زنجیره عرضه تعریف میگردد. این صلاحیت رابطهای بین سازمانی از اعتماد دوجانبه و کیفیت اطلاعات تشکیل میشود. اعتماد دوجانبه بهعنوان یک کیفیت رابطه موردنیاز است که توسط آن کیفیت اطلاعات (یعنی نتیجه تعامل) حاصل میگردد.
با افزايش سرعت و رشد كاربرد زنجيره تأمين در سالهای اخیر استراتژیهای تأمين اقلام و انتخاب تأمینکننده اهميت زيادي پيداكرده و به دنبال آن مقولههایی همچون شراكت و همكاري تجاري و ايجاد اتحاد و توسعه تأمینکنندگان به وجود آمده كه ارتباط بين تولیدکننده و تأمینکننده را بسط داده و به دیدگاههای بلندمدت در ارتباطات توجه کردهاند.
مديران سازمانهای زنجیرههای تأمين بايد روابط سازمان را با ديگر طرفهای تجاري مورد ارزيابي و بازبيني قرار داده و آن را از ابعاد اعتماد دوطرفه، تعهد و توانايي طرفهای تجاري موردبررسی قرار دهند. رفع مشکلهای سازمانهای زنجیرهی تأمين نياز به درجهی بالايي از همكاري، تصمیمگیری مشترك، به اشتراکگذاری بهتر و بيشتر اطلاعات وجود دارد. در اين حالت مديران بايد مطمئن باشند كه طرف تجاري آنها به نفع كل زنجيره عمل میکند.
شرکتهای درون زنجيره تأمين از طريق توسعه روابط نزدیکتر با شرکتهای عضو زنجيره تأمين، میتوانند به مزيت رقابتي پايدار دست يابند و بهطور معنیداری زمان و هزينه را با توجه به مديريت صحيح زنجيره تأمين كاهش دهند، درحالیکه همزمان به نيازهاي مشتريان نيز پاسخ میدهند. در محيطي رقابتي، مديريت زنجيره تأمين موفق، در تقويت رقابتپذیری شركت سودمند است.
اعتماد يكي از مهمترین ابعاد روابط با تأمینکنندگان تعریفشده است كه باعث نتايج مثبتي براي شركت میباشد و عدم آن باعث نتايج منفي براي شركت خواهد بود.در سازمانهای داراي فرهنگ مشاركتي، روابط بلندمدت با شركاي زنجيره از طريق هنجارهاي اجتماعي و اعتماد بهجای قراردادهاي قانوني و نا منعطف، تشويق میشوند و در چنين سازمانهایی به اشتراکگذاری بهعنوان مكانيزمي براي ايجاد هماهنگي و همكاري با شركاي زنجيره تأمين بسيار موردتوجه قرار خواهد داشت.
اعتماد دوجانبه یک سرمایه رهبری مهم است که بهواسطه آن شرکتهای شریک با میل و رغبت در عملیات کسب و تسهیم اطلاعات دخیل میگردند. در مقوله روابط بین سازمانی، اعتماد دوجانبه بهمنزله انتظارات شرکت در خصوص مسئولیتهای شرکت دیگر و رفتارها یا ارزشهای اخلاقی تحت احتمال رفتارهای فرصتطلبان تعریف میشود. بهعبارتدیگر، اعتماد، باور به آن است که شریک دیگر بر اساس توافق مشترک عمل خواهد کرد. زمانی که بین سازمانهای شریک، اعتماد وجود داشته باشد فرصتجویی مانع تسهیم اطلاعات و منجر به افزایش هزینه مذاکره و نظارت، کمتر خواهد شد. بدین ترتیب اعتماد دوجانبه بهمنزله یک مکانیسم و مدیریت عمل میکند که اعمال فرصت جویانِ را کم میکند و بدا سان باعث مبادلات داوطلبانه میشود.
مديريت يكپارچه زنجيره تأمين ميسر نخواهد بود مگر با ايجاد اطمينان در شبكه كه اطمينان در شبكه از جريان درست، سالم و دقیق اطلاعات و ارتباطات ناشي میگردد.درحالیکه اطلاعات دارای اهمیت است، اهمیت تأثیر آن بر روی مدیریت زنجیره تامین بستگی به این امر دارد که چه اطلاعاتی به اشتراک گذارده میشود و به چه هنگام و چگونه و با چه کسی این امر انجام میشود.
براي مديريت مؤثر زنجيره تأمين، ضروري است كه تأمینکنندگان و مشتريان با يكديگر و در يك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات كامل اطلاعاتي، با يكديگر تعامل داشته باشند. اين امر يعني جريان سريع اطلاعات در ميان اركان زنجيره، آنها را قادر میسازد كه زنجيره تامین بسيار كارايي را ايجاد كنند.
کیفیت اشتراکگذاری اطلاعات حدی را بررسی میکند که تا آن حد اطلاعات مبادله شده بین سازمانها، نیازهای سازمانها را برطرف میسازند. کیفیت اطلاعات یک معیار مهم برای مفید بودن سیستم مدیریت زنجیره تأمین است.
کیفیت اطلاعات زمانی حاصل میشود که یک شرکت مرکزی و شرکای زنجیره تامین آن، اطلاعات استراتژیک و عملی را در روابطی مطمئن به اشتراک بگذارند. عملکرد زنجیره تامین به کیفیت اطلاعات مشترک بین شرکتهای شریک وابسته است. سه بعد کیفیت تسهیم اطلاعات عبارتاند از: صحت، اعتمادپذیری (اطمینان و اعتبار) و بهوقت بودن. امنیت یکی از جوانب اساسی کیفیت اطلاعات است. لذا این مطالعه، چهار ویژگی کیفیت اطلاعات را شامل میشود که عبارتاند از: صحت، اعتمادپذیری، بهوقت بودن و امنیت اطلاعات بین یک شرکت مرکزی و شرکای اصلی زنجیره تامینش.
منبع
سلیمانی، بهنام(1394)، تأثیر قابلیتهای سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تأمین بر کسب مزیت رقابتی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، دانشگاه آژاد اسلامی واحد رشت.
از فروشگاه بوبوک دیدن فرمایید
دیدگاهی بنویسید