فشار شغلي
فشار شغلي و تنيدگي روحي دو واژه اي است كه معمولاً به جاي يكديگر استفاده مي شوند اما يك معني ندارند. فشار شغلي براي پيشرفت در زندگي لازم است اما وقتي از حد لازم فراتر رود به تنيدگي روحي منجر مي شود. تنيدگي روحي سبب پيشرفت نمي شود بلكه واكنش فرد در برابر ميزان نامناسبي از فشار و حالتي است در روان و تن كه ناشي از وارد شدن فشارهاي روحي يا جسمي به فرد است و اگر چه آن واكنش به فشار است ولي خود فشار نيست. برخي از افراد از عهده فشارهاي شديدي كه در زندگي بر آن ها وارد مي شود، بر مي آيند در حالي كه برخي ديگر به سرعت در هم مي شكنند . خصوصيات شخصي مانند سن و جنسيت و عوامل خا رجي موجود در محيط كار مانند عوامل فيزيكي و شغلي، عوامل موجد تنيدگي روحي محسوب مي شوند زيرا در ميزان فشار و نيز در نتايج، تأثيرگذارند . اشخاصي كه تحليل رفتگي را تجربه كرده اند تمايل دارند كه حد بالايي از فشار به عنوان نتيجه اي از مشاغل فشارآور را تجربه كنند، تمام كارها توسط خودشان انجام پذيرد و مي خواهند خيلي سريع به مرحله خوديابي دست يابند و اهداف غير واقعي يا خارج از دسترس را جستجو مي كنند .
درشرايط فشار نيز، توانايي سازگاري فرد با تقاضاهاي شغل كاهش پيدا مي كند و گرايش او براي تلاش به شدت افت مي كند.از طرفي آمارها نشان مي دهند كه محيط هاي كاري شلوغ با اربابان رجوع فراوان، سطح استرس كاركنان را به شدت بالا برده و عوامل ايجاد كننده آن فردي، سازماني و بيروني است .به هر حال بايد توجه داشت كه استرس، شرايطي فيزيكي و رواني است كه روي بهره وري، سلامت وكيفيت كاري پرسنل تأثيرگذار است و نتايج مضِر وهزينه آن، تدوين استراتژي هايي را مي طلبد.البته در سطوح پايين استرس، ميزان عملكرد پايين است ولي در استرس حد متوسط، سطوح عملكرد بهينه مي باشد. از طرفي نتيجه پيامد مثبت استرس، فعاليت، جديت و انگيزش است و آن چه بيشتر مورد توجه است پيامدهاي منفي فشارعصبي است .در اين رابطه اهم پيامدهاي استرس عبارتند از :
- پيامدهاي فردي رفتاري
- پيامدهاي فردي رواني
- پيامدهاي فردي فيزيولوژيكي
- پيامدهاي سازماني
مديريت استرس امروزه در سازمان ها كاربرد وسيعي دارد كه بايد مورد توجه دقيق مديران قرار گيرد، استرسي كه در يك رابطه علت و معلولي كار مي كند و چنانچه علت يا علل آن از بين نروند، معلول نيز از بين نخواهد رفت. خط مشي ها، ساختار، شرايط فيزيكي و فرآيندهاي سازماني نمونه هايي از عوامل ايجاد كننده استرس شغلي هستند كه مطالعات مربوطه، علل زير را براي بروز آن خاطر نشان شده اند:
- عدم كفايت آموزش براي افزايش توانايي، نشان ندادن مسير پيشرفت شغلي.
- عدم اعتماد و تفويض اختيار براي تصميم گيري.
- كار بيش ازحد با تحت فشار گذاشتن كارمندان براي كارهاي ضروري.
- عدم تعريف روشن نقش هاي شغلي و متنوع بودن وظايف شغلي.
- محيط كاري نامناسب و طراحي ضعيف فضاي كاري.
- عدم توازن كافي در زندگي كاري و ارتباطات ناسالم بين پرسنل.
نمونه هايي از عوامل سازماني ايجاد كننده فشار عصبي به شرح زیر می باشد :
- شرايط فيزيكي مانند : نور نامناسب محل كار، تعامل نامناسب فرد و مبلمان و ورود مراجعين به اتاق کار
- ساختار سازماني مانند: اطلاع رساني نامناسب سيستم اداري، ارتباط نامؤثر با ديگر واحدها
- شرايط شغلي مانند: نبود امنيت شغلي و كار بيش از حد زياد و شرح وظايف نامشخص
- قوانين و دستورالعملها مانند: عدم شفافيت و به روز نبودن قوانين و عدم تطابق قوانين با خواسته هاي شغلي.
منبع
قربانی، داریوش(1393)، اهمیت نسبی عوامل استرس زای چالشی در خوداتکایی با تأکید بر تیپ شخصیتی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اجرائی، دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید