فرزند پروری ومذهب

پس از پایان گرفتن دوره کودکی،فرد واردمرحله ای می شودکه شرایط آن با شرایط دوره قبل کاملا متفاوت است.به این دوره دوره نوجوانی می گویند.نوجوانان دراین دوره پرتلاطم زندگی خودبا مشکلات متعددی روبه روهستند.درسال اخیر مشکلات استرس زای نوجوانان ؛از  جمله:شکست تحصیلی،مشکلات ارتباطی با اطرافیان،جدایی والدین،مرگ عزیزان و…سیر صعودی پیداکرده است.این مشکلات می تواندنوجوان را درخودغرق کند.ازطرفی داستان های زیادی درباره نوجوانان و جوانانی که توانسته اند برناملایمات غلبه کنند،وجوددارد.آسیب ناپذیری قابلیتی است که بعضی از کودکان در غلبه بر آنچه که به شدت روند رشد آنها را تهدید می کند،‌ دارند.

به عنوان مثال، کودکی که در یک خانواده کم درآمد، در یک محله مخروبه، با مادری مبتلا به اختلال روانی و پدری بیکار و معتاد و با تعداد زیادی خواهر و برادر زندگی می کند، به احتمال زیاد فردی مجرم و بزهکار خواهد شد، او ترک تحصیل خواهد کرد و یا معتاد می شود.آمارها نشان می دهند که فرقی نمی کند چه فرهنگ و قومیتی داشته باشد؛ بلکه این چنین دوران کودکی معمولاً به دوران بزرگسالی نافرجانی ختم خواهد شد.با این حال بعضی از کودکان که در چنین محیط وحشتناکی رشد کرده اند، بزرگسالانی خوشبخت، سالم، فعال و کارآمد می شوند.این افراد ممکن است به دانشگاه بروند، فارغ التحصیل بشوند و مشاغل خوبی داشته باشند. همچنین دارای همسرانی دوست داشتنی و فرزندانی خوشبخت و خلاق باشند.این افراد دارای قابلیت مقاومت هستند و به آنها تاب آور  گفته می شود.

محققان بسیاری درپی شناسایی عوامل مؤثر برتاب آوری بودندوفرض براین است که عوامل   حمایت کننده ای وجود دارندکه می توانند واکنش به تجارب استرس زا و بلایای مزمن راتبیین کنند. درسال های اخیرحجم وسیعی ازپژوهش های نظری وتجربی به شناسایی این عوامل پرداخته اند.خانواده، مدرسه، رسانه ها، شبکة دوستان و مکان های عمومی : کوی و برزن، مغازه ها، پارک ها، سینما، معابد و غیره،امروزه جزء منابع اصلی و تاثیر گذار هر جامعه ای می باشند. امادر میان این عناصر، خانواده اولین و بیشترین تاثیر را بر روند ساخت هویت فرهنگی اجتماعی انسان و چگونگی شکل گیری این هویت دارد.

با توجه به اینکه خانواده ها تفاوت های زیادی از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند، و همچنین از جهت نوع رفتار با فرزندان و فضای حاکم بر خانواده و رابطة والدین با فرزندان که به اشکال آزادی، استبدادی و یا دمکراسی می انجامد،متفاوتند.فرزندان از نظر شخصیتِ اجتماعی و هویت فرهنگی یکسان تربیت نمی شوند. نگرش ها،تصورات و رفتار خانواده بیشترین تاثیر را بر رفتار اجتماعی و هویت فرهنگی و اجتماعی فرزندان دارد .مهمترین سود تجربه های مذهبی این است که مذهب به شخص احساس معناداری وارتباط باحقیقت نهایی اعطامی کند. علاوه براین تمایلات معنوی ومذهبی بودن باعث افزایش بهزیستی روان شناختی،سلامت روان،تحمل حوادث فشارزای زندگی،مصونیت بیشتردربرابرتنش میگردد.

تاب آوری:

از دهه 1970به بعد،به تدریج تردید هایی پیرامون رسالت روان شناسی به عنوان علم مطالعه مشکلات و اختلالات روانی پدید آمد.با بروز این تردید ها رویکرد جدیدی تحت عنوان روان شناسی مثبت گرا شکل گرفت که به جای تاکید بر عوامل خطرزا،نابهنجاری ها و اختلالات روانی،توجه اش را معطوف عواملی کرد که تاثیر عوامل خطر زا را تعدیل می کند و کودکان را در مقابل مبتلا شدن به مشکلات روان شناختی حمایت می نماید یا به آنها کمک می کند سریع تر به بهبودی دست یابند.

از این رو عواملی که موجب تطابق هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدات زندگی می شوند،بنیادی ترین سازه های مورد پژوهش این رویکرد می باشند.روان شناسی سلامت به دنبال شناسایی سازه ها و شیوه هایی است که سلامت و بهداشت روان را به دنبال دارد. به این دلیل عواملی که به انسان در سازگاري و انطباق با مشکلات و تهدیدات زندگی کمک کند،از موضوعات مورد توجه این حوزه خواهد بود. در این میان،تاب آوری جایگاه ویژه ای،خصوصادر حوزه های روان شناسی تحول،روان شناسی خانواده و بهداشت روانی،به خود اختصاص داده است. به طوری که هر روز بر شمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده می گردد.

به طور کلی واژه تاب آوری به عوامل و فرآیندهایی اطلاق می شود که خط سیر رشد را از خطر به رفتارهای مشکل زا و آسیب روان شناختی قطع کرده و علی رغم وجود شرایط ناگوار، به پیامد های سازگارانه منتهی می شوند.گارمزی و ماستن ،تاب آوری را  یک فرآیند،توانایی،یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز علی رغم شرایط تهدید کننده،تعریف نموده اند. به بیان دیگر تاب آوری،سازگاری مثبت  در واکنش به شرایط ناگوار است.راتر،تاب آوری را مکانیزمی حمایت کننده تعریف کرده است که پاسخ فرد به موقعیت پر مخاطره را تعدیل می کند.

بنابراین ، یک فرد تاب آور موقعیت ناگوار را به شیوه مثبت تری پردازش می کند و خود را برای رویایی با آن دارای توانمندی قلمداد می کند.البته تاب آوري تنها پایداري در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست و حالتی انفعالی در رویارویی با شرایط خطرناك نمی باشد، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خوداست.  می توان گفت تاب آوري، توانمندي فرد در برقراري تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناك است.

با توجه به استعداد ها و توان مندی های انسان؛ به جای پرداختن به ناهنجاری ها و اختلال ها،در سال های اخیر رویکرد روان شناسی مثبت گرا مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. این رویکردهدف نهایی خود را در شناسایی سازه ها و شیوه هایی  می داند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارد. از این رو عواملی که سبب سازگاری هرچه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی بشود،بنیادی ترین سازه های مورد پژوهش این رویکرد می باشند.دراین میان تاب آوری جایگاه ویژه ای درحوزه روان شناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است به طوری که هرروز برشمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده می شود.

هر انسانی دارای ویژگی های شخصیتی و الگو های رفتاری گوناگونی است ، یکی از این ویژگی ها که نقش عمده ای در بقای انسان و سلامت روانی او دارد ،  سازگاری  است. انسان با کمک این توانایی است که می تواندباشرایط متغییر محیطی و درونی خود کنار آید و موجودیت و سلامت روان خود را حفظ کند. سازگاری داشتن یعنی ویژگی هایی که موجود زنده را نسبت به سایرین،جهت بقا و تولید مثل توانمندتر می سازد ، بدین معنی که این ویژگی ها نسبت یک محیط خاص بهتر از محیط های دیگر طراحی شده اند .

منظور ازسازگاری ، انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط بین فرد و محیط به نحوی که حداکثر خویشتن سازی را همراه با رفاه اجتماعی ضمن رعایت حقوق خارجی امکان پذیر سازد.به این ترتیب سازگاری به معنی هم رنگ شدن با جماعت نیست ، سازگاری به معنی شناخت این حقیقت است که هر فرد باید هدف های خود را با نتیجه به چارچوب های  اجتماعی و فرهنگی تعقیب نماید . سازگاری امری نسبی است و انسان ها با درجات مختلف به سازگاری دست می یابند.تاب آوری موجب سازگاری مناسب در مواجه با مشکلات می شود و چیزی بیش از اجتناب ساده از پیامد های منفی است.محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری بوده اند.فرض بر اینکه عوامل حمایت کننده ای وجود دارد که می توانند واکنش به تجارب استرس زا و بلایای مزمن را تبیین کنند .

 افزون بر این، محققان بر این باورند که تاب آوري نوعی ترمیم خود با پیامدهاي مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است.کامپفر،باور داشت که تاب آوري، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر در شرایط تهدید کننده است و از این رو موجب سازگاري موفق در زندگی می شود. در عین حال کامپفر ،به این نکته اشاره می کند که سازگاري مثبت با زندگی، هم می تواند پیامد تاب آوري به شمار آید و هم به عنوان پیش آیند،سطح بالاتري از تاب آوري را موجب شود. وي این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرایندي به تاب آوري می داند.

تحقیقات کمی در مورد منابع تاب آوري کمک کننده در بهبود از ضربه روانی صورت گرفته است. هیجانات مثبت نقش بسیار مهمی در بهبود افراد از فشار روانی بازی می کند. بعضی ازمحققان معتقدند که هیجانات مثبت منابع روان شناختی بسیار مهمی هستند که به فرد کمک می کند در مقابل فشار روانی از روش هاي مقابله اي موثري استفاده کند.بنابراین افرادي که هیجانات مثبت را به میزان بیشتري تجربه  می کنند احتمالاً در مقابل حوادث سخت مقاوم تر هستند  بنابراین تاب آورتر می باشند.از طرف دیگر افراد خوشبین از زندگی خود لذت بیشتري می برند، سلامت روانی و ،جسمانی بیشتري دارند و هنگام رویارویی با فشار روانی از روش هاي مقابل هاي بهتري استفاده می کنند .

منبع

مریدی،رضا(1393)، شیوه­های فرزند پروریس و نگرش مذهبی با تاب­آوری دانش آموزان، پایان نامه  کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0