عوامل موثر بر بهره وری سازمانی
عوامل موثر بر بهره وری سازمانی با توجه به ماهيت، رسالت، فعاليت و عمليات، از سازماني به سازمان ديگر متفاوت است و ميزان تأثير هريك از عوامل بر بهره وری كاركنان در سازمان هاي مختلف يكسان نيست. هر يك از انديشمندان اين حوزه به بعضي از ابعاد فرآيند بهره وری كاركنان اشاره كرده اند ولي تاكنون يك مدل فراگير از ابعاد و شاخص هاي بهره وری كاركنان و ارتباط بين آنها ارائه نشده است. بنابراين دستيابي به مدل مناسب بهره وری منابع انساني با توجه به ماهيت هر سازمان مستلزم شناسايي و اولويت بندي عوامل از لحاظ اهميت، طبق معيارها و روش هاي علمي معتبر مي باشد. شناخت و سطح بندي عوامل موثر بر بهره وری كاركنان طبق روشهاي دقيق و علمي در بانکها نيز يكي از دغدغه هاي مهم مديران است چرا كه اگر كاركنان بهرهور باشند ميتوانند ساير منابع را به نحو احسن و مطلوب به كار گيرند و انواع بهره وری را محقق سازند و نهايتا سازمان را بهرهور كنند و گرنه ركود و عقب ماندگي ارمغان منابع انساني منفعل و بي انگيزه مي باشد. عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی را به سه دسته ی عوامل شخصی، محیطی و سازمانی به شرح زیر تقسیم کردهاند:
دسته اول عوامل فردی شامل: تجربه، میزان درآمد، سطح تحصیلات، سن و آموزش
- تجربه: هر تجربه از نسل قدیم به نسل جدید به شکلی کاملتر و دقیقتر انتقال مییابد بهره وری منابع انسانی بالاتر میرود لذا باید انتقال تجربه نظاممند گردد.
- درآمد: یکی از انگیزه های بسیار قوی برای افزایش بهرهوری، پرداخت به منابع انسانی بر اساس توانایی او می باشد. به عبارت دیگر اگر پرداخت به هر فرد براساس میزان تلاش او صورت گیرد افراد انگیزهی بیشتری در جهت افزایش بهره وری خواهند داشت.
- سطح تحصیلات: مطالعات نشان میدهد سطح تحصیلات رابطه ی مستقیمی با میزان بهره وری منابع انسانی دارد و هرچه قدر میزان تحصیلات افراد در کارشان بیشتر باشد بهره وری افزایش مییابد .
- سن: رابطه سن و بهرهوری منابع انسانی به این صورت است که از یک طرف هرجه سن بالاتر باشد به علت کاهش توانایی جسمی بهره وری کاهش می یابد و از طرف دیگر هر چه سن بالاتر میرود تجربه کاری فرد افزایش مییابد لذا بهره وری فرد نیز افزایش می یابد. بنابراین در مورد رابطه سن و بهره وری بسته به اینکه کدام عامل برتری پیدا کند بهره وری منابع انسانی با افزایش سن می تواند افزایش پیدا کند یا کاهش یابد.
- آموزش: آموزش های داده شده به منابع انسانی در صورتی که در عمل بکار گرفته شود سطح بهره وری را افزایش می دهد در غیر این صورت افزایش بهره وری از طریق آموزش محقق نمی گردد. بنابراین یکی از راه های افزایش بهره وری بکار گرفتن دانستهای مفید و متانسب با شرایط واقعی میباشد.
دسته دوم از عوامل موثر بر بهره وری منابع انسانی عوامل محیطی میباشند که شامل: مشارکت، مناسبات اجتماعی، محتوای کار و خشنودی شغلی می باشد.
- عامل مناسبات اجتماعی از طریق ارتباط بیشتر عامل انسانی با یکدیگر بر بهره وری منابع انسانی تاثیرگذار است بدین معنا که هر چه روابط بیشتر گردد انسانها تحت تاثیر روحیه نوع دوستی انگیزه فعالیت بیشتری خواهند داشت.
- عامل خوشنودی فرد از کار میتواند بر بهره وری فرد تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنا که هرچه فرد بار ضایت بیشتری فعالیت نماید در نتیجه حاصل کار او بهتر و در نتیجه بهره وری افزایش خواهد یافت و برعکس.
دسته سوم عوامل سازمانی موثر بر بهره وری :
1-مشارکت کارکنان در تعیین اهداف شغلی:
منابع انسانی عملا قسمت مهمی از حیات کاریی خود را در ارتباط با سازمانها میگذراند اگر افراد بتوانند در طول این مدت اهداف فردی و سازمانی خود را تلفیق و هماهنگ نمایند بازدهی به مراتب بالاتری را خواهند داشت. در اوایل نیمه دوم قرن بیستم پیتر دراکر این مبحث را تحت عنوان «مدیریت برای نتایج “یا مدیرت بر مبنای هدف” مطرح کرد که دلالت بر تقویت انگیزش کارکنان و اعمال کنترل مدیریت از طریق تلفیق اهداف و ارزیابی آنها داشت. یکی از عوامل موثر بر عملکرد افراد در محیط های کاری آگاه بودن و شناخت آنها از اهداف موسسه و مجموعه است اگر کارکنان در تنظیم اهداف شعلی مشارکت داشته باشند در نیل به آن اهداف بیشتر تلاش میکنند.
2-مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها
تردیدی نیست که یکی از اهداف اصلی فعالیتهای گروهی و فلسفه ی وجود سازمان ها افزایش کارایی و اثربخشی در چهارچوب ارزش های جامعه است و در این جهت توصیه ی تعاون و همکاری بین افراد و گروه های مختلف از دیرباز مورد توجه اغلب پیشه وران و رهبران سیاسی و عقیدتی بوده است منتها چگونگی این گونه همکاری های و تصمیم گیریها در مورد راه روشن رسیدن به اهداف مشترک متاثر از طرز فکرها و سلیقه های جوامع مختلف است که از فرهنگ و طرز تلقی های سیاسی و اقتصادی آنها سرچشمه می گیرد. معمولا زمینه های مشارکت به صورت زیر تقسیم بندی میشوند:
- مشارکت در تصمیم هایی که به زمینههای فنی مربوط میشوند.
- مشارکت در زمینه های پرسنلی و کارگزینی، این نوع مشارکت در قانون شوراهای اسلامی به صورت نسبتا گستردهای بیان میشوند.
- مشارکت در تصمیم گیریهای مالی نظیر سرمایهگذاری توزیع درآمد و…
- مشارکت در تصمیماتی که در زمینههای عمومی اتخاذ میشوند مانند تغییر ساختار واحد صنعتی تغییر محل کارخانه، متوقف کردن و توسعه واحدها.
چنین استدلال شده است که مشارکت کارکنان باعث افزایش اثربخشی خواهد شد و شرکت دادن کارمندان در تصمیمات مربوط به سازمان دارای مزایای زیر است:.
- کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغیرات
- شرکت فعالانه کارکنان در سازمان
- افزایش قدرت مدیر و کارکنان
- افزایش مشروعیت
- افزایش آگاهی و اطلاع کامل
بنابراین مدیری که بتواند این فاکتورها را در سازمان اجرا کند به طبع اثر موضوعات بالاتر باعث افزایش اثربخشی او خواهد شد.
3-آموزش کارکنان
آموزش کارکنان فرایندی است که طی آن افراد مهارتهای مورد نیاز برای انجام دادن یک عمل یا وظیفه شغلی راکسب میکنند.در طی فرایند آموزش موجباتی فراهم می آید تا تجربههای یادگیری به وقوع بپیوندند و بدین ترتیب، کارکنان بتوانند وظایف شغلی خود را در زمان حال و آینده با کارایی و اثربخشی بیشتری انجام دهند. در فرایند آموزش، آموزش دهنده میکوشد تا متصدیان مشاغل گوناگون، مهارتهای لازم برای ایفای اثربخش تر وظایف شغلی را کسب کنند. نگرش مدیران سازمانهای موفق در زمینه فرایند آموزش، آن است که همه ی کارکنان سازمان از بالاترین سطوح مدیریت گرفته تا کارکنان غیر ماهر و از آغاز ورود با سازمان تا چند ماه قبل از بازنشستگی در فرآیند آموزش مشارکت داشته باشند. برای اینکه کارکنان سازمان نسبت به شرکت در دوره های آموزشی علاقه و شوق بیشتری داشته باشند، لازم است نیازهای آموزشی آنان به درستی تعیین شوند و قوانین و مقررات سازمان به گونه ای تدوین شود که هر گونه افزایش حقوق و مزایا، ارتقا، جابجایی و … در سازمان مشروط به طی دوره مناسب آموزشی باشد. در آن صورت لازم است:
- طراحی دورههای آموزشی توسط کارشناسان ورزیده صورت گیرد.
- روشهای آموزشی بر پایهی قوانین یادگیری تدوین شوند.
- انتخاب مدیر و کارشناسان آموزش بر اساس ضوابط علمی دقیق انجام گیرد.
- استفاده از روشهای آموزش اثربخش
- فراهم آوردن بودجه کافی برای آموزش
- انتخاب محل مناسب برای یادگیری.
4-سیستم جبران خدمات
بطور کلی نظام پرداخت هم از دیدگاه سازمان و هم از دیدگاه فرد، کنشهای چندی را به همراه دارد. برای سازمان این کنشها را به همراه دارد:
- اول اینکه در شرایط یکسان افراد تمایل دارند به سازمانهایی بروند که بیشترین پاداش را برای آنها فراهم میآورند و لذا سازمانها میتوانند با ارئهی پرداخت مناسب کارکنان دارای صلاحیت را جذب نمایند و نگهداری کنند.
- دوم اینکه: پرداختی که به موجب جبران خدمات به فرد تعلق میگیرد وسیله ای برای عملکرد گذشته است و سوم اینکه: پاداش می تواند به عنوان ابزاری انگیزشی برای بهبود عملکرد گذشته باشد.
از سوی دیگر ایجاد حس امنیت در افراد، بازشناسی و بازخورد عمل مناسب انجام شده از سوی دیگران کنشهای پرداخت از دیدگاه فرد میباشد. بنابراین بدیهی است برای تحقق این کنشها سیستم پرداخت باید کارا و اثربخش باشد و بهگونهای طراحی شود که حداکثر بازده را برای سازمان و فرد به همراه داشته باشد. به همین دلیل توجه به نیازهای اساسی افراد، برخورداری از عدالت توزیعی پاداش چه در درون سازمان و چه در بیرون از سازمان از جمله اصول اساسی در هر سیستم پرداخت میباشد. سیستمهای پرداخت و مراعات قوانین یکی از زمینه ای اصلی عملکرد مدیریت منابع انسانی و مدیریت جبران خدمات به عنوان یکی از حوزه های این زمینه، وظیفه طراحی و اجرای سیستم های حقوق و مزایای کارکنان را عهده دار است.
5-ساختار سازمانی
یک از ویژگیهای بنیادین هر سازمان لزوم فراهم کردن ادامه ی فعالیتها در جهت دستیابی به هدفهای اصلی و فرعی است. این امکان از طریق تخصیص وظیفه، سرپرستی و هماهنگ سازی حاصل میشود. این سه اعمال معرف ساختار سازمانی است. این سه عامل را میتوان به صورت های گوناگون ترتیب داد بدین معنی که سازمانها می توانند ساختارهای متفاوتی داشته باشند و چنین ساختارهایی نیز دارند. بسیاری از اندیشمندان حوزهی مدیریت معتقدند که ساختار مناسب برای بهرهوری سازمان اهمیت بنیادین دارد و از این رو، به خودی خود به صورت یکی از کانونهای بررسی شناخته شده میشود. ساختار سازمانی دارای شکل های کوناگون است. اساس و پایه ی کارها بر روی ساختار انجام شده، بر اساس کارهای وبر (1957) قرار دارد او در یک طرح کلی سه نوع مختلف سارمان را با بررسی اقتدار شرح داده است. او نوع آرمانی سازمان و دیوانسالاری را که بر نظم، نظامندی، خردگرایی و همسانی تاکید دار شرح میدهد. برای بسیاری از ما دیوانسالاری به معنی رعایت افراطآمیز تشریفات اداری زمانگیر است؛ اما وبر بر این باور بود که دیوانسالاری؛ سازمانهای غیر شخصی هستند و قوانینی سختگیرانه را اعمال میکنند، وبر بر این باور بود که این رعایت انصاف را درمورد همه ی کارکنان قطعیت می بخشد.
6- فرهنگ سازمانی
سازمانها، درست مانند افراد دارای شخصیت می باشند که این قالب شخصیتی سازمان را فرهنک آن سازمان می گویند. در رابطه با فرهنگ سازمانی تعاریف متعددی ارائه شده است که در حد نیاز به تعدادی از آنان اشاره میکنیم . فرهنگ سازمانی عبارت است از ارش فالبی که توسط اکثریت قریب به اتفاق اعضای سازمان پذیرفته شده و مورد حمایت آنان می باشد. در تعریف دیگر فرهنگ سازمانی شامل یک سلسله قواعد منظم و دستور العمل های کلی است که قالب رفتاری اعضای سازمان را میسازد. پذیرش آن نیز میتواند فوایدی مانند: احساس شناخت واقعی برای اعضای سازمان، تعهد سازمانی، ثبات نظام اجتماعی، شکل دادن به رفتار و… را به همراه داشته باشد.
منبع
اردلان، محمدرضا، بهشتی راد، رقیه و سلطانزاده، وحید(1396)، طراحی الگوی بهره وری منابع انسانی با توجه به آموزش ضمن خدمت و برنامه ریزی مسیر شغلی، گزارش نهایی طرح تحقیقاتی بنیاد ملی نخبگان استان همدان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید