عوامل خطر در دیابت نوع دو و مراقبت از خود
بنظر ميرسد، كاهش عوامل خطر و افزايش عوامل محافظت كننده، محور اصلي اقدامهاي پيشگيرانه را درهمهي مشكلات و بيماريها به خود اختصاص داده است. همچون اكثر بيماريها، در ديابت نوع دو نيز عوامل خطر به دو نوع قابلكنترل و غيرقابلكنترل تقسيم ميشوند. عوامل خطري كه در ديابت نوع دو، غيرقابل اصلاح هستند، ژن، جنسيت و كمبود وزن در هنگام تولد هستند. عوامل خطر ديگري نظير وزنزياد، فعاليتبدنيكم، تغذيهي نامناسب وجود دارند كه مطابق شواهدي كه ذكر ميشود اهميت تعيين كنندهاي را در ايجاد ديابت و نيزپديدآيي عوارض آن دارا هستند. اين عوامل خطر قابل كنترل هستند و ويژگي بارز آنها ايناست كه تغيير دراين عوامل نه توسط متخصص، بلكه توسط بيمار انجام ميپذيرد. در اين بخش، به پژوهشها و سازوكارهاي اين عوامل خطر كه قابل كنترل بوده و با مراقبت از خود در ارتباط هستند پرداخته ميشود.
چاقی و دیابت
چاقی مستقلا به عنوان عامل خطر مهم برای اختلال تحمل گلوکز و دیابت شناخته شدهاست. یک بررسی جدید نشان میدهد که کاهشوزن عامل اصلی کاهش خطر ابتلا به دیابت در افراد دارای اضافه وزن است. تاثیر چاقي درتسريع تظاهرات بيوشيميايي و باليني ديابت قندي بهخوبي شناخته شدهاست. خطر ابتلا به ديابت با بالارفتن سن وتشديد چاقي افزايش مييابد. از طرفي ثابت شدهاست كه احتمال ايجاد ديابت با يك چاقي متوسط حدود 10برابر بيشتر از افراد عادي بوده و اين رقم در كساني كه 145درصد حد استاندارد وزن دارند به 30برابر ميرسد. پيدايش ديابت آشكار به دوعامل بستگي دارد:
- كاهش توانايي انسولينسازي پانكراس در اثر افزايش سن
- نياز به افزايش مشخص انسولينسازي براي جبران مقاومت به انسولين كه در چاقي ايجاد ميشود.
ديده شده است كه در افراد چاق در حالات ناشتا و در شرايط تحريك گلوكز افزايش سطح انسولين پلاسما وجود دارد كه اين امر به علت مقاومت بافتهاي محيطي به عمل انسولين ميباشد. كاهشوزن نياز به انسولينسازي را كم ميكند و اين اغلب ميتواند كليد درمان تظاهرات بيوشيميايي و باليني ديابت باشد. در يك پژوهش وجود رابطهی اصلي بين چاقي و بروز ديابت نوع دوم به اثبات رسيده است. دانشمندان خاطرنشان كردند كه اين كشف تازه به توليد داروهايي براي پيشگيري از بروز ديابت منجر خواهدشد. اين در حالي است كه محققان تاكيد ميكنند بر اساس مطالعات پيشين، اشخاصي که بعد از تشخيص ديابت نوع دوم بهزودي وزن خود را کم ميکنند، کنترل بهتري روي فشار خون و قند خونشان ميتوانند داشته باشند.
گروهي از پژوهشگران دريافتهاند كه سلولهاي چربي، پروتئيني جديد موسوم بهPEDF آزاد ميكنند و اين پروتئين زنجيرهاي از اتفاقات و تعاملاتي را مورد هدف قرار ميدهد كه در نهايت منجر به بروز ديابت نوع دوم ميشوند. وقتي PEDF در جريان خون آزاد شد، حساسيت ماهيچهها و كبد در برابر انسولين كمتر ميشود، سپس غدهی پانكراس براي جبران اين اختلال ناچار ميشود انسولين بيشتري توليد نمايد. اين فشار و پركاري بهتدريج به پانكراس آسيب رسانده و توليد انسولين را كاهش داده يا متوقف ميكند و در نهايت اين فرايند موجب بروز ديابت ميشود. هامان، در تحقیقی در مرکز هماهنگی برنامه پیشگیری از دیابت به این نتیجه رسید که در افرادی که در بخش تغییر سبک زندگی اینبرنامه شرکت داشتند که شامل کاهش مصرف کالری و چربی با هدف کاهش هفت درصد از وزن بود، در طول یک دوره سه ساله احتمال ابتلا به دیابت 58درصد کاهش یافت. در شروع این بررسی همهی شرکتکنندگان دارای اضافه وزن بودند و توانایی آنها در سوخت و ساز قند دچار اشکال بود که آنها را در معرض خطر بالای ابتلا به دیابت قرار میداد. هدف دیگر این مداخله این بود که مشارکتکنندگان به طور متوسط دستکم5/2ساعت در هفته ورزش کنند. هامان و همکارانش به دنبال بررسی عواملی بودند که بیشترین تاثیررا بر کاهش خطر ابتلا به دیابت داشته باشد؛ کاهش وزن، ورزش و کاهش چربی غذایی. این پژوهشگران نتیجهگیری میکنند که مداخلات در جهت کاهش خطر دیابت باید در جهت هدف کاهش وزن به عنوان شاخص اصلی موفقیت باشد.
منبع
اعراب شیبانی،خدیجه(1392)،اثربخشی مداخلات روانشناختی برشاخصهای سلامت جسمی وروانی، پایان نامه دکترای تخصصی،روانشناسی سلامتی،دانشگاه پیام نور تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید