عوامل تعیین کننده ابعاد رضایت شغلی:
محققان بسياري تلاش كرده اند ابعاد مختلف رضايت شغلي را مشخص كنند، زيرا اندازه گيري هر يك از اين ابعاد و بررسي تأثير آن بر بهره وري كاركنان اهميت بسيار زيادي دارد.چه عواملی برای کار، تعیین کننده رضایت شغلی هستند؟ یک بررسی جامع از ادبیات موجود نشان میدهد که عوامل زیر، در صحنه رضایت شغلی نقش مهمی ایفا می کنند:
– کارهایی که به اصطلاح هماورد طلب باشند: یکسان بودن حقوق و مزایای شغلی، شرایط مناسب کاری و دوستان و همکاران مساعد. کارهایی که هماورد طلب هستند: افراد مشاغل یا پست هایی را ترجیح می دهند که بتوانند با توجه به فرصت هایی که در آنجا پیش می آید از توانایی ها و مهارت های خود استفاده کنند و در نهایت دستاورد های موفقیت آمیز خود را آزادانه به نمایش بگذارند. این ویژگی شغلی را هماورد طلبی اندیشه ای یا چالش گری فکری می نامند.
– کارهایی که هماورد طلب نباشند: که باعث کسالت فرد می شوند، و از سوی دیگر اگر چالش گری شغلی بسیار زیاد باشد باعث خواهد شد که کارگر یا کارمند مستأصل شود واحساس سر خوردگی، ناکامی و شکست به وی دست دهد.
– یکسانی حقوق ومزایا: افراد دوست دارند که سیستم پرداخت و سیاست ارتقاء عادلانه بدون ابهام و مطابق با انتظارات شان باشد. با توجه به نوع شغل و سطح مهارت فرد، اگر میزان حقوق و مزایا معقول و عادلانه باشد، رضایت شغلی به بار خواهد آمد ولی رمز اصلی در راه مرتبط ساختن میزان حقوق با رضایت شغلی در کل مبلغی که شخص دریافت می کند، نهفته نیست، بلکه این امر در گرو پنداشت، برداشت یا درکی است که فرد از رعایت انصاف و عدالت در سازمان دارد. سیاست ارتقای سازمان باعث می شود که کارکنان برای رشد و پیشرفت فرصت هایی به دست آورند، مسئولیت های بیشتری بپذیرند و…
– شرایط مناسب کاری: نتایج تحقیقات نشان می دهد که کارکنان محیطی را ترجیح می دهند که خالی از خطر و بدون ناراحتی باشد مثال: نباید درجه حرارت محل کار یا مقدار نور خیلی زیاد باشد.
– همکاران مساعد: از نظر بیشتر کارکنان محیط کار باید نیازهای اجتماعی فرد را تأمین کند. نتیجه تحقیقات نشان می دهد اگر رئیس واحد(از نظر کارکنان) صمیمی باشد، افراد را درک نماید، به عملکرد خوب پاداش نیکو بدهد و به نظر و دیدگاه های کارکنان احترام بگذارد و در نهایت به افراد توجه کند رضایت شغلی افزایش خواهد یافت.
– تناسب شغل با فرد را نباید فراموش کرد: در نظریه هالند یکی از نتایج آن تحقیق این بود که وجود تناسب زیاد بین شخصیت و شغل موجب افزایش رضایت شغلی فرد می گردد و موفق تر خواهند بود به سبب همین موفقیت، رضایت شغلی آنان بیشتر خواهد شد.در اين تحقيق براي سنجش سطح رضايت شغلي كاركنان با بررسي ادبيات مربوط، پنج عامل( دیگر)نیز شناسايي شده است:
1- رضايت از كار؛ 2- رضايت از سرپرست مافوق؛ 3- رضايت از همكاران؛ 4- رضايت از ارتقاء وترفيع؛ 5-رضايت از حقوق. حال براي اينكه به سنجش اين شاخص ها بپردازيم، بايد تعريفي عملياتي از شاخص ها ارائه دهيم. بدين معني كه شاخص هاي مدل مفهومي را كه كيفي هستند به صورتي دربياوريم كه قابل سنجش باشند. این عوامل تعيين كننده رضايت شغلي عبارتند از:
رضايت از كار: منظور اين است كه قلمرو و حيطه وظايفي كه كاركنان انجام مي دهند جالب باشد و فرصت هايي براي يادگيري و پذيرش مسئوليت آنها فراهم كند. ميزان رضايت از كار بستگي به ميزان
تخصص و آزادي عمل در كار دارد.
رضايت از مافوق: عبارت است از توانايي هاي فني و مديريتي مديران و ملاحظاتي كه آنان براي
علايق كاركنان از خود نشان مي دهند. ميزان رضايت در اين دسته بر اساس رفتار سرپرستان با كاركنان
تعيين مي شود.
رضايت از همكاران: عبارتست از ميزان دوستي، صلاحيت فني و حمايتي كه همكاران، مديران و
كاركنان نشان مي دهند. ميزان رضايت از همكاران به ميزان همكاري و پشتيباني صميمي همكاران در
زندگي سازماني بستگي دارد.
رضايت از ترفيع: عبارت از دسترسي به فرصت هاي واقعي براي پيشرفت در كار كاركنان است،
عادلانه بودن سيستم هاي ارتقاء مقام و سيستم ترفيعات و شفافيت در اين پستها.
رضايت از حقوق: منظور اين است كه اگر كاركنان احساس كنند حقوق و مزايا، توقعات آنان را
برآورده می سازد و با سطح تلاش و فعاليت آنها برابر است، از كار خود رضايت خواهند داشت. حقوق و دستمزد يك عامل تعيين كننده رضايت شغلي است.
منبع
رستمی ، ام البنین (1393-1394) ، رابطه جو اخلاقی با نیت ترک خدمت از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی پرستاران بیمارستانها ی دانشگاه علو م پزشکی رشت ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی رشت
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید