عوامل تاثیرگذار بر انتخاب استراتژی مدیریت دانش
انتخاب استراتژی مدیریت دانش قبل از پیاده سازی و اقدام برای مدیریت دانش، گام حساسی است که مدیران در نقش استراتژیست ها باید برای سازمان خود انجام دهند. از آنجایی که عوامل تاثیرگذار در انتخاب استراتژی مدیریت دانش زیاد بوده و تجزیه تحلیل و تصمیم گیری بستگی به عوامل متعددی دارد، انتخاب این استراتژی در اکثر سازمان ها با مشکل رو به رو است.
استراتژی های انسان محور
استراتژی انسان محور براین باور است که با ارزش ترین دانش، دانش ضمنی موجود در ذهن مردم بوده و ارتباطات مستقیم فرد به فرد و روابط اجتماعی نقش مهمی در آن ایفا می کند. این استراتژی را می توان استراتژی شخصی سازی نیز نامید. در این استراتژی، فرایند کسب دانش از طریق تجارب و باورهای مردم اتفاق افتاده و در نتیجه وقت گیر، گران و کند است. بنابراین، انتقال کارآمد دانش ضمنی، نیازمند تدوین آن به فرمت صریح می باشد. با توجه به تاکید این استراتژی بر ارتباط مستقیم افراد جهت به اشتراک گذاری دانش موجود، فناوری اطلاعات برای کمک به ذخیره سازی دانش مورد استفاده قرار می گیرد .
استراتژی های سیستم محور
استراتژی سیستم محور بر توانایی ایجاد، ذخیره، به اشتراک گذاری و استفاده از مستندات دانشی یک سازمان تاکید دارد. در این استراتژی، دانش صریح و روشن با دقت در پایگاه داده ها طبقه بندی و ذخیره شده و برای استفاده هر فردی در سازمان آماده است. تلاش این استراتژی برای افزایش کارایی سازمانی، تدوین و استفاده مجدد از دانش، از طریق فناوری اطلاعات پیشرفته است . این استراتژی تحت عنوان استراتژی کد گذاری نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
استراتژی های پویا
چوی و لی، نشان دادند مجموعه ای مرکب از استراتژی های انسان گرا و سیستم گرا منجر به عملکرد بهتری می گردد، این استراتژی، ترکیبی از مفاهیم استراتژی های انسان محور و سیستم محور است که بر دانش صریح و ضمنی تمرکز دارد. ترکیب دانش ضمنی و صریح شامل به اشتراک گذاری دانش نیز می شود. به اشتراک گذاری دانش، دانش موجود را پربارتر ساخته و به ایجاد دانش جدید کمک می کند.این موضوع که سازمان ها بدانند در شرایط مختلف روی کدام استراتژی مدیریت دانش تمرکز کنند، حائز اهمیت است. برخی مطالعات، رابطه ای تکمیلی بین استراتژی های مدیریت دانش پیشنهاد می کنند در حالیکه برخی دیگر تاکید بر جداگانه دنبال کردن این استراتژی ها دارند .
رویکرد پویا نشان می دهد که شرکت ها استراتژی های خود را با ویژگی های دانش همسو می کنند. استراتژی تمرکز پیشنهاد می کند که شرکت باید روی یکی از استراتژی ها ؛ انواع سیستم گرا و انسان گرا، تمرکز کند، در حالی که رویکرد بالانس و رویکرد پویا معتقدند که سازمان باید از هردوی استراتژی ها استفاده کند. هردو رویکرد تمرکز و بالانس ماهیت پویای دانش را نادیده می گیرند. زیرا که در حالی که دانش باید به عنوان یک فرایند فعال مورد آنالیز قرار بگیرد که به طور مستمر در حال تغییر است، این دو دیدگاه رویکردی ایستا به آن دارند. در رویکرد پویا انتخاب استراتژی مدیریت دانش بر اساس ویژگی های دانش سازمانی متغیر است. در این صورت استراتژی در هر برهه از زمان و با توجه به پویایی های دانش سازمانی ممکن است با استراتژی های انسان گرا، سیستم گرا یا بالانس نزدیک شود.
مدیریت دانش و سازمان های دانایی محور
کسب و کارهای دانش محور نقش مهمی در اثربخشی تولید، تبلور دانش در محصولات و خدمات جدید، ارتقاء سطح اقتصاد و رفاه و تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه ایفا می کنند و حرکت به سوی نوآوری و ایجاد تغییر در ترکیب محصولات و خدمات در ترکیب محصولات و خدمات در قلمرو فعالیت های یک شرکت دانش محور قرار دارد. در واقع کسب و کارهای دانش محور مبتنی بر نشر، اشاعه و استفاده از اطلاعات، دانش و خلق آن را بنا می نهند. این کسب و کارها بیشتر از سایر شرکت ها خود را با تغییر تحولات نوظهور در محیط کسب و کار همگام نموده و برای بقا در محیط های رقابتی تلاش می کنند . به اعتقاد کلارک، هر اندازه که بنگاه اقتصادی دانش محور از دانش در ساختارهای خود بیشتر استفاده کند، بر ارزش آن افزوده شده و چرخه تکامل یافته تری از بالندگی به وجود می آورد . کسب و کارهای دانش محور شرکت هایی هستند که با خلق دانش و نوآوری جهت ایجاد ارزش در محیط رقابتی به فعالیت مشغول هستند.
به اعتقاد سویبی، ارزش آفرینی برای مشتریان و مدیریت آن یکی از عوامل موفقیت و بقای این شرکت ها است. همچنین این شرکت ها در تبیین و مدل سازی فرآیندهای تولید، تحقیق و توسعه، غنی سازی علمی و فنی، آموزش، پرورش و توسعه انسانی، انتقال دانش و نشر و اشاعه نوآوری در هر کشور نقش مهم ایفا می کنند. با توجه به اینکه سرعت بالای تغییر و تحول در عرصه دانش و فناوری باعث افزایش تعداد محصولات و فناوری های کسب و کار دانش محور معرفی می شود و در عین حال این محصولات به سرعت منسوخ شده و از عرصه رقابت خارج می شوند، در نتیجه مداومت شرکت های دانش محور در فرایند توسعه محصول، ارتقا دانش و توجه به عوامل موثر بر عملکرد مدیریتی در این کسب و کارها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
منبع
توکلی تختمشلو،ناصر(1393)، بررسی تاثیر استراتژی های مدیریت دانش بر کیفیت محصولات،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت صنعتی، موسسه آموزش عالی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید