عشق و صمیمیت
فروید معتقد بود که سلامت روانی را میتوان بر اساس توانایی فرد در عملکرد خوب و مناسب در دو حوزه معین کرد: کار و عشق. وقتی کسی با حداقل ترس و تعارض قادر به دادن و گرفتن محبت است، ظرفیت برقراری روابط واقعاً صمیمانه با دیگران را داراست. وقتی شخص درگیر رابطهای صمیمانه است فعالانه برای رشد و شادی معشوق میکوشد. تمایل به حفظ نزدیکی و صمیمیت با ابژۀ محبوب، مشخصۀ عاشق شدن است. وجه مشخصه عشق پخته صمیمیت است که ویژگی خاصی در روابط بین دو نفر است. ارتباط جنسی اغلب بهعنوان کاتالیزوری جهت ایجاد و حفظ ارتباط صمیمانه عمل میکند. کیفیت صمیمیت در یک رابطه جنسی پخته آن چیزی است که رولومی آن را ؛دریافت فعالانه مینامد که در آن فرد در عین عشق ورزیدن اجازه میدهد که به او عشق بورزند.
می، ارزش عشق جنسی را در بسط خودآگاهی، تجربه شفقت، افزایش غرور، اظهار وجود و گاهی در لحظۀ ارگاسم حتی از دست دادن احساس فراق میداند. در چنین موقعیتی رابطه جنسی و عشق متقابلاً همدیگر را تقویت میکنند و به صورتی سالم درهم میآمیزند .برخی افراد از تعارضاتی رنج میبرند که جلوی بروز تکانههای پرمهر و احساسی آنها را میگیرد. این حالت میتواند مانع از ابراز تمایلات جنسی در ارتباط با دیگران شود، در احساس صمیمیت و قرابت با دیگران تداخل ایجاد کند و احساس کفایت و عزتنفس فرد را کاهش دهد. اگر این مشکلات شدید باشند از تشکیل یا تداوم یک ارتباط صمیمانه جلوگیری خواهند کرد .
مسائل جنسی و قانون
تأثیر تمایلات جنسی بر فرد و جامعه و تعیین اینکه چه رفتاری سالم یا قانونی است، هم ازنظر پزشکی و هم از جنبههای قانونی بررسیشده است. ولی سلامت یا قانونی بودن رفتارهای جنسی از این دو دیدگاه تخصصی مختلف، همواره یکسان ارزیابی نمیشود. مسائل مشترک میان قانون و علوم جنسی غالباً دارای بار هیجانی هستند و نمایانگر مرزبندیهای فرهنگی در مورد آدابورسوم پذیرفتهشده در روابط جنسی میباشند. ازجمله این مسائل میتوان از سقطجنین، وسایل هرزهنگاری، فحشا، آموزش جنسی، درمان مجرمین جنسی، حق برخورداری از روابط جنسی در زندگی خصوصی و بسیاری مسائل دیگر نام برد. قوانین مربوط به این مسائل مثل جرم محسوب شدن ارتباط جنسی از راه دهان یا مقعد بهوسیله افراد بالغ و عاقل، یا نیاز به رضایتنامه والدین برای افراد صغیری که درخواست سقطجنین دارند، در ایالتهای مختلف یکسان نیست. کاپلان ، فرض کرد که تکامل میل جنسی انسان بهواسطۀ تأثیرات فیلوژنتیک و آنتوژنتیک شکل میگیرد بهطوریکه فیلوژنی گونۀ ما، هدف جنسی اولیۀ ما را که بر اساس تولیدمثل است توضیح میدهد، درحالیکه آنتوژنی یا رشد روانی-جنسی هر شخص، تفاوتهای فردی و ویژۀ فرد در میل جنسی با هم ترکیب میکند.
کاپلان با استناد به نظریۀ رشد روانی-جنسی فروید و نظریۀ یادگیری، توضیح میدهد که تاریخچۀ رشدی میل جنسی نشأتگرفته از تجربیات کودکی است که در آن تجربههای اولیۀ شهوانی با مادر یا پدر، الگوی عشق یا الگوی روابط شهوانی او را فراهم میکند. نوزادان و کودکان بهطور نرمال از ارتباط حسی با مراقبین خود لذت بسیاری میبرند مثل در آغوش گرفته شدن، مورد نوازش قرار گرفتن، بوسیدن که بهطور متوسط و ملایمی ازلحاظ شهوانی برای کودکان برانگیزاننده است. چنین تجربههایی ریشۀ روانی امیال و فانتزیهای نرمال جنسی را شکل میدهد. از طرف دیگر، تجربههای اولیه ممکن است نامناسب، تهاجمی و رنجآور باشد بنابراین فرآیند شکل گرفتن تمایلات جنسی نرمال ممکن است به انحراف کشیده شود و منجر به ارتباط درد و عواطف منفی با رابطۀ جنسی شود و درنتیجه رشد طبیعی تمایلات و فانتزیهای جنسی را مختل کند. بااینکه نظریۀ چرخۀ پاسخ جنسی کاپلان بهطور گسترده در پژوهشهای مربوط به تمایلات جنسی و اختلالات جنسی به کار گرفته میشود، نظر او دربارۀ نقش روابط کودکی اولیه با والدین در شکلگیری اختلالات جنسی در پژوهشهای تجربی به شکل کافی مطرح نشده است. بااینحال، پژوهشگران حوزۀ دلبستگی اشاره میکنند که بازنماییهای درونی شدۀ تجربیات اولیۀ کودکی با مراقبین ممکن است روابط جنسی فرد را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار دهد. حالآنکه نظریهپردازان روانکاوی و روان تحلیلی ، بر روی این نظریه که منع تمایلات جنسی ممکن است ناشی از زمینۀ روابط ابژۀ اولیه با مراقبین باشد.
منبع
امیدبیگی،مریم(1394)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش میل جنسی، افزایش احقاق جنسی و کاهش تعارضات زناشویی زنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید