طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه

بک ، طرح‌واره‌های ناسازگارانه را از جمله فقدان، شکست و دوست نداشتنی بودن معرفی کرد که در طی دوران اولیه کودکی شکل می‌گیرند و با مفاهیمی مرتبط با یکپارچگی بیولوژیک، مثل توانایی زنده ماندن، صلاحیت و اعتبار مراقبین، ترک شدن و هدایت خطر فیزیکی به سمت خود، در ارتباط هستند.

بالبی، معتقد است اختلالاتی که در مرحله‌ی اول زندگی روی می‌دهد بر پردازش اطلاعات در دوره‌های بعدی زندگی اثر می‌گذارد، و در نتیجه فرد را به تهدیدهای ترک شدن و تهدیدهایی برای بقای بیولوژیک، آسیب‌پذیر می‌سازد .

یانگ، فرض کرد که برخی طرحواره‌ها، به خصوص طرحواره‌هایی که در طی دوران اولیه‌ی زندگی بر اثر تجربه‌های ناخوشایند و نامطلوب کودکی شکل می‌گیرند، ممکن است هسته‌ی مرکزی اختلالات شخصیت، مشکلات خصیصه‌ای خفیف‌تر، و بسیاری از اختلالات مزمن را تشکیل دهند. او این زیر مجموعه طرحواره‌ها را، طرح‌واره‌های ناسازگارانه نام‌گذاری کرد. به منظور ارائه یک تعریف جامع از این طرحواره‌ها، وی تأکید کرد که طرح‌واره‌ ی ناسازگارانه اولیه:

  • یک الگو یا تم گسترده و نافذ است؛
  • متشکل از خاطرات، هیجانات، شناختواره‌ها و حس‌های بدنی می‌باشد؛
  • در ارتباط با فرد و روابط بین فردی او با دیگران است؛
  • در طی دوران کودکی یا نوجوانی شکل می‌گیرد؛
  • در طول زندگی فرد گسترش می‌یابد؛
  • به طور قابل ملاحظه‌ای مختل و ناکارآمد است.

طرحواره‌های ناسازگار ، الگوهای شناختی و هیجانی خود ـ ویرانگری هستند، که از اوایل رشد و تحول فرد آغاز می‌شوند و در طول زندگی فرد تکرار می‌شوند. توجه داشته باشید که بر طبق این تعریف، رفتار فرد قسمتی از طرح‌واره‌‌ی وی نیست، بلکه یانگ می‌گوید که رفتارهای ناسازگارانه به عنوان پاسخی به طرحواره‌ شکل می‌گیرند؛ رفتارها توسط طرحواره‌ها  برانگیخته می‌شوند، ولی قسمتی از طر‌حواره‌ها  نمی‌باشد.

 طبق نظر بارلو، طرحواره‌های ناسازگارویژگی‌های خاصی دارند. این طر‌حواره‌ها  به عنوان:

  • واقعیت‌های پذیرفته شده، در مورد خود یا محیط تجربه می‌شوند؛
  • خود ـ تخریب کننده و مقاوم به تغییر هستند؛
  • مختل و ناکارآمد هستند؛
  • اغلب توسط برخی تغییرات در محیط، از جمله فقدان یا از دست دادن شغل، فعال می‌شوند؛
  • هنگامی که فعال می‌شوند با سطوح بالای هیجان در هم آمیخته هستند؛
  • معمولاً ناشی از تعامل سرشت کودک با تجارب مختلف دوره تحولی با اعضاء یا مراقبین در خانواده هستند.

از نظر یانگ ، خصوصیات طرحواره های ناسازگار عبارتند از:

  • باورها و احساس‌های غیرشرطی درباره خودمان هستند و در اثر ارتباط با محیط ایجاد شده‌اند؛
  • خود ـ تداوم‌بخش اند، و بنابراین در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؛
  • طبق تعریف، باید به صورت مکرر و به میزان زیادی ناکارآمد باشند؛
  • معمولاً توسط رویدادهایی در محیط فعال می‌شوند که به طرحواره‌‌ های خاصی مربوط‌اند؛
  • نسبت به مفروضه‌های زیربنایی، رابطه‌ی نزدیک‌تری با سطوح بالای عاطفه دارند؛

از تعامل سرشت فطری کودک با تجربه‌های ناکارآمد و با والدین، خواهر و برادرها و همسالان در طی سال‌های اولیه‌ی زندگی به وجود آیند

منبع

بایرامی،حدیث(1393)، اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی گرمسار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0