طبقهبندی اختلالهای خواندن
طبقهبندیهای مختلفی از اختلال خواندن میتوان ارایه کرد. در طبقهبندی با رویکرد پزشکی که کمتر مورد استفاده آموزگران و درمانگران اختلال یادگیری قرار میگیرد، انواع نارساخوانی به نارساخوانی تحولی، اکتسابی، فنولوژیک، سطحی و عمیق تقسیم میشود و به طور عمده برای درمان به درمانهای ارگانیک روی میآورند.
مایکل باست ، افرادی را که دچار اختلال خواندن هستند را به سه دسته تقسیم میکند:
اول گروهی که اختلال آوایی دارند و این افراد مجموعه لغات به نسبت زیاد و قابل توجهی را در ذهنشان ذخیره کردهاند اما هجیکردن آنها ضعیف است. گروه دوم افرادی هستند که اختلال خواندن ایدهای دارند. این گروه میخوانند، هجی میکنند اما در ساختار بینایی لغات با اشکال مواجهاند و گروه سوم افرادی هستند که مشکل هر دو گروه را دارند.
سببشناسی اختلال خواندن به طور تقریبی در تمام نظریهها بر پایه چهار اصل بنا شده است:
- درک بینایی و حافظه بینایی مختل
- ترکیب بین حسی مختل
- یادآوری مختل نظم تداعیها و سریها
- پردازش کلامی مختل
مراحل رشد خواندن
خواندن حداقل شامل زبان، حافظه، تفکر، هوش و ادراک است و توانایی خواندن یکی از تواناییهای اساسی زندگی روزمره ماست . در جامعهای که روانخواندن ارزش و جایگاه بالایی دارد، کسانی که مبتلا به نارساخوانی ؛ دشواری در رمزگشایی، خواندن و درک متن هستند، به شدت رنج میبرند . مشکلات پردازش واجشناختی و در نتیجه تشخیص کلمه، بزرگترین مانع یادگیری خواندن است .
در نارساخوانی چند فرایند مختلف ممکن است دچار اختلال باشند؛ اولین آنها آگاهی واجشناختی است. این موضوع به آگاهی از ساختار صدای زبان گفتاری اشاره دارد. یک روش معمولی برای ارزیابی آگاهی واجشناختی، تکلیف حذف واج است؛ دومین فرایند، خواندن واجشناختی است که شامل خواندن کلمات به تنهایی است. گاهی اوقات معلمان این مهارت را حمله به کلمه مینامند. افراد نارساخوان بیشتر در بازشناسی کلمات به صورت مجزا، به جای بازشناسی آنها در زمینه، مشکل دارند. وقتی متنی به آنها داده میشود، آنها از زمینه برای کشف معنای کلمات استفده میکنند؛ سومین فرایند، رمزگردانی واجشناختی در حافظه فعال است که شامل یادسپاری زنجیرهای از واجهایی است که گاهی گیج کنندهاند. این فرایند ممکن است با مقایسه حافظه فعال برای واجهای گیجکننده و غیرگیجکننده صورت گیرد؛ فرایند چهارم، دسترسی به واژگان است که به توانایی فرد برای بازیابی واجها از حافظه بلندمدت خود اشاره دارد. در اینجا پرسش این است که وقتی فرد کلمهای را میبیند، آیا میتواند آن را به سرعت از حافظه بلندمدت خود بازیابی کند .
هال، نظریه مرحله رشد خواندن خود به نام شما یا الگو را ارایه داده و سپس مرحله کیفی متفاوت از آمادگی تا رسش را فرض کرد. او معتقد است که بیشتر مردم از طریق این مراحل در مراتبی یکسان رشد میکنند، هر چند که بسیاری از آنها به مراحل بالا یا سطوح مهارتی خواندن نمیرسند . با اقتباس از نظریه مراحل رشد شناختی پیاژه، هال نقش تعیینکننده محیط و یادگیرنده را در موفقیت یادگیری خواندن مورد توجه قرار میدهد و خواندن را بعنوان شکلی از حل مساله توصیف میکند که خوانندگان ازراه فرایندجذب و انطباق خود را با محیط تطبیق میدهند.
مهارت خواندن امری تدریجی و به طور تقریب بدون جهش و مراحل آموختن آن به هم پیوسته است و گذشتن از یک مرحله بدون مهارت یافتن در مرحله قبلی امکانپذیر نیست. یک کودک، به طور طبیعی در اکتساب مهارتهای خواندن مراحل زیر را طی میکند .
مرحله توسعه آمادگی خواندن ؛ مرحله آمادگی: این مرحله با تولد شروع و تا مراحل ابتدایی خواندن ادامه مییابد و شامل توسعه مهارتهای زبانی گوش دادن و سخن گفتن، تمییز شنوایی و بینایی و توانایی دقت و تمرکز حواس در انجام فعالیتها است. نقش متداول کودکستانها به طور معمول ایجاد مهارتهایی از این قبیل در جهت آمادهسازی برای خواندن است که پیش نیازهای خواندن میباشد.
نخستین مرحله فراگیری خواندن با مرحله آغازین خواندن: این مرحله شروع برنامههای رسمی خواندن است. و به طور مرسوم از سال اول دبستان انجام میگیرد. در این مرحله کودکان به طور معمول فرهنگ لغات دیداری خود را توسعه میدهند و اصوات را با نمادهای بینایی حروف همخوان میکنند و تعقیب حروف چشمی را از راست به چپ در زمینه صفحه یاد میگیرند .
مرحله توسعه سریع مهارتهای خواندن: این مرحله در کلاسهای دوم و سوم انجام میگیرد و در واقع ادامه و توسعه مرحله قبلی است. کودک به طور عادی در خواندن پیش میرود و مهارتهایش را در فنون شناخت کلمه به سرعت توسعه میبخشد، یک فرهنگ زیربنایی بنا میکند، یاد میگیرد از علایم ربط استفاده کند، بخش کردن، کشیده گویی، صوت آموزی، کلمه و جملهسازی که در مرحله قبل آغاز شده تکمیل میشود و در خواندن پیشرفت میکند .
مرحله خواندن گسترده: برنامههای درسی آخر دوره ابتدایی و اوایل دوره راهنمایی بر خواندن گسترده، وسیع و مدوام و غنیسازی تجارب خواندن نوجوان تکیه میکند. در این مرحله شاگردانی که به طور طبیعی رشد میکنند، در مهارت خواندن تقویت و تکمیل شده و میتوانند با لذت بخوانند و خواندن ارادی در این سالها به اوج آن میرسندامانیازمند کمک و راهنمایی هستند تادرزمینه مطالعه مطالب واقعی،مهارت آنهاتوسعه یابد.
مرحله پالایش خواندن یا مرحله تسلط بر خواندن: توسعه مهارتهای خواندن در دوران ابتدایی کامل نمیشود و در طول دورههای راهنمایی و دبیرستان نیز دانش آموزان برای رشد مطلوب و مفید خواندن نیاز به راهنمایی مستمر دارند. در حقیقت مهارت خواندن هیچ وقت به مرحله کمال نمیرسد.
منبع
آقاجانی،نورا(1392)، اثربخشی آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی ، دانشگاه آزاد اسلامی گیلان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید