صادرات و رشد اقتصادی
تجارت خارجی و ارتباط آن با رشد اقتصادی یکی از موضوعات بسیار بحثانگیز به ویژه در انتخاب استراتژیهای توسعه در کشورهای در حال توسعه میباشد. بررسیهای انجام شده در مورد رابطه علیت میان رشد صادرات و رشد اقتصادی نتایج متفاوت ومتناقضی را ارائه دادهاند . به طور کلی، وجود رابطه علیت دو طرفه، عدم وجود رابطه، وجود رابطه علی از سوی رشد صادرات به سوی رشد تولید ناخالص داخلی و یا برعکس، مجموعه نتایجی هستند که ازمطالعات متعدد انجام شده برای کشورهای مختلف حاصل شده است .
امروزه بررسی رابطه میان صادرات و رشد اقتصادی به یکی از موضوعات مهم در ادبیات توسعه تبدیل شده است. عمده تجزیه و تحلیلها در این رابطه بر اساس این فرضیه که ” فعالیت صادراتی منجر به رشد اقتصادی می شود ” پایهریزی شدهاست. به عبارت دیگر، توسعه صادرات ر شد اقتصادی را سبب میشود .این موضوع به عنوان فرضیه صادرات -رشد نامیده شدهاست. پایه تئوریکی این رابطه براساس فرضیات زیر میباشد : 1-توسعه صادرات سبب رشد تولید از طریق تقویت مبادلات خارجی میشود.
- رشد صادرات ممکن است باعث ایجا د تخصص در تولید محصولات صادراتی شده و موجب رشد وافزایش تولید این محصولات گردد که در نتیجه سطح بهرهوری افزایش و تخصیص مجدد منابع از بخش غیرتجاری ناکارا به بخش با بهرهوری بالاتر صورت خواهدگرفت . بنابراین تغییرات دربهره وری منجر به گسترش تولید میشود.
- صادرات، ارز خارجی بر ای کشور فراهم می کند که در این صورت شرایط برای وارد کردن کالاهای سرمایهای آسان تر شده و نهایتا منجر به رشد تولید میشود
- صادرات، سبب ایجاد بازارهایی با اندازه کارا شده و سبب ایجاد صرفه های حاصل از اندازه می شود و همچنین باعث افزایش سرعت نرخ تشکیل سرمایه و تغییرات تکنیکی میگردد.
در طی دهههای گذشته مقالات متعددی در ارتباط با موضوع رابطه صادرات و رشد اقتصادی در کشورهای مختلف انجام شده است. این ادبیات تجربی را می توان در 3 گروه طبقه بندی کرد:
- یک گروه از مطالعات بر اساس ر وش تابع تولید پایه ریزی شده اندکه در این مطالعات صادرات به عنوان یک نهاد ه تولیدی مطرح شده است .
- گروه دوم براساس درجه مطلوبیت و همبستگی مقطعی در چارچوب الگوی دو متغ یره پایهریزی شده است.
- گروه سوم که جدیدترین مطالعات را در بردارد، براساس تست علیت و تست همجمعی و تست ریشه واحد صورت گرفته است .
مطالعات اغلب نتایج متضادی را گزارش کرده اند . بنابراین بر اساس گزارشات داده شده، نتایج مطالعات گروه اول ودوم فرضیه صادرات – رشد اقتصادی را تایید کردهاند. در مقابل مطالعات گروه سوم که براساس تستهای علیت میباشد، این فرضیه را تایید نمیکند. البته تعدادی استثنائات در میان همه مطالعات وجود دارد. برای مثال بهمنی اسکویی در مطالعه خود درمورد 8 کشور کمتر توسعه یافته نتیجهگیری کرد که یک علیت دو طرفه میان صادرات و رشد اقتصادی وجود دارد.
برای صادرات – رشد اقتصادی استدلالهای تئوریکی به این صورت بیان میگردد: افزایش تقاضا برای صادرات انگیزههایی را برای تخصصی شدن در یک بخش صادراتی، اقتصادهای اندازه و تخصیص مجدد منابع از بخش های غیرتجاری با کارایی کمتر به بخش تجاری صادرات با کارایی بالاتر را منجر میشود. که در نهایت منجر به افزایش بهرهوری و رشد تولید میگردد. بطور ویژه، استدلال شده که صادرات بالاتر، دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته را افزایش میدهد و همچنین مهارتها، یادگیری بر اساس آموزش و تجربه، تکنیکهای مدیریتی و فعالیتهای ا قتصادی کارآفرین را تشویق کرده و به حل مشکلات مربوط به ارز خارجی کمک میکند.
منبع
سان احمدی، شکوفه(1394)، انتخاب بازار برای فعالیت صادرات اولیه،تفاوت بین صادرات اولیه و ثانویه، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید