شالوده زیستی پرخاشگری
ناحیه ای در مغز وجود دارد به نام بادامه که در افراد بشر و دیگر حیوانات پستتر با رفتارهای پرخاشگرانه ارتباط دارد. هرگاه این ناحیه را به صورت الکتریکی تحریک کنند، موجودات رام و سر براه، خشن و ستیزه جو می شوند؛ اما باید توجه داشت که حتی در این مورد نیز انعطاف پذیری وجود دارد. عوامل اجتماعی، حتی در حیوانات پستتر از انسان، میتوانند تأثیر سازوکارهای عصبی را کاهش دهند؛ مثلا هنگامی که بادامه مغز یک میمون نر، در حضور میمونهای دیگر تحریک شود، او به راستی به میمونهای دیگر حمله ور میشود، اما اگر بادامه میمون در حضور میمونهای دیگری که بیشتر از او تسلط دارند تحریک شود، او به آنها حمله نخواهد کرد بلکه در عوض پا به فرار خواهد گذاشت .
یافته ها نشان می دهد که تحریک برقی ملایم ناحیه خاصی از هیپوتالاموس باعث رفتار پرخاشگرانه و حتی کشتار در حیوانات میشود. در برخی پستانداران ردههای بالاتر، اینگونه الگوهای غریزی پرخاشگری را قشر مخ کنترل میکند. در نتیجه این الگوها بیشتر تحت تأثیر تجربه هستند. رفتار پرخاشگرانه در میمونها، مستقیما از راه تحریک هیپوتالاموس بروز نمیکند بلکه محیط میمون و تجربه گذشتهاش نیز در آن نقش دارد. آدمیان نیز چنین هستند. گرچه انسانها نیز مجهز به برخی مکانیزمهای عصبی پرخاشگری هستند، اما فعال شدن این مکانیسمها تحت کنترل قشر مخ است , جز در برخی موارد آسیب مغزی. یکی از عوامل اثر گذار بر پرخاشگری مردان، میزان هورمون تستوسترون است. تستوسترون، هورمونی مردانه است که بسیاری از خصوصیات جسمانی نرینه را تعیین میکند و در میمونها با پرخاشگری ارتباط دارد .
در میان افراد بشر نیز یافته مشابهی وجود دارد؛ جیمز دابز و همکارانش نشان دادند که سطوح طبیعی تستوسترون در زندانیانی که به خاطر جرمهای خشونت آمیز محکوم شده اند، به طور معناداری، بیشتراز کسانی است که برای جرمهای غیر خشونت آمیز محکوم شده اند. همچنین زندانیانی که هنگام زندانی شدن، سطح تستوسترون خونشان بالا بود، بیش از سایرین از مقررات تخلف کردند. شاید این موضوع دلیلی بر پرخاشگرتر بودن مردان نسبت به زنان باشد بطوری که پژوهشگران، در یک مطالعه پیمایشی گسترده روی كودكان، دریافتند که پسرها بطور ثابتی از دخترها پرخاشگرتر هستند .
با این وجود اتکینسون ، به نقل از براهنی، رابطه بین پرخاشگري با تستوسترون را در انسان کمرنگ توصیف میکند.
علل و عوامل پرخاشگری
عوامل خانوادگی پرخاشگری:عوامل خانوادگی، به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد، مؤثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد، بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن میآموزند. خانواده، میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:
- نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری میبیند، برانگیخته میشود و در صدد گرفتن آن حتی با اعمال خشونت میشود. تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشدهاست، خشمگین و پرخاشگر میشود.
- وجود الگوهای نامناسب: داشتن الگوی مناسب در زندگی، یکی از نیازهای انسان است؛ زیرا انسانها علاقمند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است، انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بیشتر کودکان پرخاشگر، والدین خشن و متخاصمی داشتهاند؛ یعنی نه تنها کودک آنها از محبت لازم برخوردار نبوده، بلكه از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود. دیکتاتوری خانوادههایی که تابع اصول دیکتاتوری هستند، معمولاً رشد فرزندانشان را محدود میکند؛ در این نوع از خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است که غالبا پدر چنین نقشی را دارد. اما گاهی اوقات مادر، خواهران و برادران بزرگتر نیز با دیکتاتوری رفتار میکنند. در این گونه خانوادهها، فرد دیکتاتور تصمیم میگیرد، هدف تعیین میکند، راه نشان میدهد، وظیفه معلوم میکند، برنامه میریزد و همه باید به طور مطلق مطابق میل او رفتار کند و حق اظهارنظر از آن اوست. بچههایی که در محیط دیکتاتوری پرورش پیدا میکنند، ظاهراً حالت تسلیم و اطاعت در رفتارشان مشاهده میشود و همین حالت آنها را به هیجان و اضطراب وا میدارد. این بچهها در مقابل دیگران، حالت دشمنی و خصومت به خود میگیرند و به بچههای هم سن و سال خود یا کمتر از خود صدمه میرسانند. این افراد، از تعصب خاصی نیز برخوردارند و از به سر بردن با دیگران عاجز هستند، در کارهای گروهی نمیتوانند شرکت کنند و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و در امور زندگیشان بی لیاقتی خود را نشان میدهند و اغلب در کارها با شکست روبرو میشوند.
- تأثیر رفتار پرخاشگرانه: عدهای از افراد، پرخاشگری و زورگویی را تقبیح نمیکنند، بلکه آنرا نشانه شهامت و قدرت خود میدانند. این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت، موجه و حتی لازم میدانند و به آن صحه میگذارند.
- تشویق رفتار پرخاشگرانه: گاهی اوقات، انجام رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار میشود و به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع شخصی، آنها را به پرخاشگری بی مورد تشویق میکنند.
- تنبیه والدین و مربیان: والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی میشوند و به صورت پرخاشگرانه اورا تنبیه میکنند، در تشدید این رفتار او مؤثرند. درچنین مواقعی تنبیه ،عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالاً پرخاشگری کودک میشود، شخص تنبیه کننده، الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک میشود .
عوامل محیطی ؛ اجتماعی – فرهنگی
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند، میتوانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثرگذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارتند از:
- زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص: پژوهشهای به عمل آمده در میان یکی از قبایل سرخپوستی، که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند، حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد:
- زندگی در ارتفاعات خیلی بلند، کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص.
- جویدن برگ کوکا ، که محتوی کوکائین و نوعی مخدر است، سبب میشود مصرف کنندگان آن بطور موقت احساس آرامش میکنند. اما اثرات مصرف دراز مدت آن برای سوخت و ساز بدن زیان آور است.
- هنجار بودن پرخاشگری. در جامعهای ممکن است، پرخاشگری، یک رفتار هنجاری تلقی شود ؛ در مقایسه با جوامعی که چنین وضعیتی را ندارند.
- تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی- فرهنگی: در بعضی مواقع به علت جنگ یا عوامل دیگر، پرخاشگری در جامعه تقویت میشود. بدیهی است در چنین وضعیتی، پرخاشگری با فراوانی بیشتر در افکار با تخیلات و اعمال افراد آن جامعه مشاهده میشود، چون جامعه به دلیل مقتضیات زمانی و مکانی خود، پرورش آن را ضروری میداند.
- مشاهدات اجتماعی: مشاهده وقایع و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مانند درگیریهای اجتماعی، محدودیتهای اجتماعی، تبعیضات و بی عدالتیها، سبب ایجاد خشم و پرخاشگری میشود.
- نقش رسانههای گروهی: از عوامل اجتماعی- فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت پرخاشگری نقش دارند، رسانههای گروهی بویژه تلویزیون است. درجه تأثیر پذیری افراد از برنامههای تلویزیون به شرایط اجتماعی- اقتصادی و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد. اثر فیلمهای خشونت آمیز، در ایجاد رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه در مطالعات محققین مورد تائید قرار گرفتهاست.
- نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری: پژوهشهای مختلف نشان میدهد که انجام بازیهای ویدئویی پرخاشگرانه، پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش میدهد.
منبع
محرم زاده،بهراد(1390)، اثربخشی آموزش تابآوری برمیزان پرخاشگری و احساس تنهایی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی تنکابن
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید