شاخص های مديريت زمان
هدفگذاری
تدوین طرحهای کوتاه مدت نیز با تمرکز و توجه بر اجراي هدف فوري به جاي دلبستن به آیندهای بيمناک، به هدف عوامل استرسزای پیشین کمک میکند. اولین مرحله برای برنامهریزی مطلوب تعیین اهداف است. بیشتر برنامههای هدفگذاری مدیریت بر مبنای هدف با این مرحله آغاز و در این مرحله خاتمه مییابد. متأسفانه اولین مرحله به تنهایی به دستیابی به هدف یا حذف استرس منتهی نمیشود. صرف تدوین یک هدف اگر چه مفید است اما کافی نیست . در هنگام بررسی اهداف، آنها را بنویسید و بعد آنها را به اهداف کوتاه مدت، بلندمدت، شخصی و کاری تقسیم کنيد وببینید آیا این اهداف واقعبینانه هستند یا خیر، ببینید برای رسیدن به اهداف مورد نظر به کدام مهارتها احتیاج دارید و برای رسیدن بهر یک از اهداف خود یک جدول زمانبندی تدوین و مهلت رسیدن به هر هدف را در آن قیدکنید.
اولویتبندی
اولویتگذاری فعالیتها در واقع بدین معنی است که مشخص کنیم کدام یک از وظایف بالاترین و کدام یک از درجه اهمیت کمتری برخوردار دارند و کدام یک از این فعالیتها قادر به انجام در پایینترین سطح اولویت میباشد. وظایفی که دارای مرتبه و اولویت بالا میباشند بایستی در مراحل نخست انجام پذیرد . هر چند که تعیین اهداف مشخص و روشن، تضمینکننده استفاده خردمندانه از وقت است، اما تعیین اولویتها تنها راهی است که میتوان از طریق آن در جهت رسیدن به اهداف کار کرد. خصوصیات افرادی که دارای هوش هیجانی بالا میباشند، برگرفته از مهارت اجتماعی بالا، سازگاری با اهداف گروه یا سازمان، رتبهبندی اهداف، برنامهریزی، اولویتبندی و نظم درونی میباشد.
برنامهریزی
پیتر دراکر، برنامهریزی را به عنوان یکی از عوامل اصلی مدیریت مطرح کرده است. به این معنا که به جای آن که در اختیار خواستهها و تمهیدات قرار گیریم، زمان را بطور دقیق برنامهریزی کنیم. هیچ چیزی برای تنظیم وقت از برنامهریزی روزانه ارزشمندتر نیست. بدون وجود چنین برنامهای دائماً در خدمت خواسته های دیگران خواهیم بود. با وجود يک برنامه مدون و مرتب همیشه میدانیم کجا هستیم، کجا باید باشیم و با قدرت مي توانيم با اموري که در طول روز برایمان اتفاق میافتد چگونه برخورد کنیم. چرا که اولویتها از پیش برای ما مشخص شدهاند. برنامهریزی، آماده نمودن امکانات و منابع و وسایل جهت تحقق بخشیدن به اهداف میباشد. مهمترین نقش برنامهریزی عبارت است از مکتوبسازی آنچه قرار است انجام شود. برنامه نوشته شده دارای اثر روانی در تحریک درونی برای انجام کار است.
ویلسون ، ادعا کرد یکی از مهمترین برنامههایی که شخص در آن میتواند به کمترین کنترل هيجان هاي خود و برقراری ارتباط سالم و توانایی شناخت احساسات خود بپردازد، برنامهریزی زمان است. زیرا باعث میشود که افراد به زمان یا ساعتی خاص، خود را محدود سازند و با زمانبندی، زمان کیفی برای ارتباط مطمئن برقرار کنند و حتی پیشنهاد میشود این افراد از زمان خود به بهترین نحو استفاده کنند. به عنوان مثال رانندگان در زمان خاص چند کار را به بهترین نحو انجام دهند .یکی از عوامل فردی مرتبط با پیشرفت و موفقیت نوجوانان و جوانان، خودتنظیمی است. به این معنا که فرد باید تکالیف و کارهایش را تنظیم کند ، به همین دلیل نیاز به یک برنامهریزی صحیح زمانی و هدفگذاری دارد که همان مدیریت زمان میباشد.
مدیریت زمان در حیطههای مختلفی مانند کار بیرون از منزل، انجام کارهای مربوط به تحصیل و اوقات فراغت و استراحت قابل اجرا است. مدیریت زمان یا استفاده بهینه از زمان که شامل برنامهریزی صحیح زمانی، هدفگذاری و اولویتبندی در اهداف بعنوان یک سازه مهم در روانشناسی میتواند در موفقیت مؤثر باشد. به نظر میرسد دانشآموزانی که از مهارت مدیریت زمان برخوردارند میتوانند در برابر خواستههای نامعقول و غیرمنطقی دیگران نه بگویند و به تکالیف درسی و تحصیلی خود بپردازند و پیشرفت تحصیلی بهتری داشته باشند.خود تنظیمی فرایندی است که از طریق آن دانشآموزان شناختها، رفتارها و عواطفی را که به طور نظاممند متوجه اکتساب اهداف است، فعال و حفظ میکند،در واقع خود تنظيمي يکي از عوامل فردي تعيين کننده پيشرفت وموفقيت نوجوانان و جوانان مي باشد.
دانشآموزانی که برای دستیابی به هدف برانگیخته شدهاند، به فعالیتهایی که به مفید بودن آنها اعتقاد دارند مثل: توانایی مروز ذهنی مطالب یاد گرفته شده، روشن کردن اطلاعات مبهم میپردازند. در حقیقت خود تنظيمي، یادگیری را افزایش میدهد و موجب پیشرفت تحصیل میشود و ادراک شایستگی بیشتر، انگیزش و تنظیم عملکرد را برای دستیابی به اهداف جدید حفظ میکند. یک جزء مهم و متمایز کننده خود تنظیمی این است که یادگیرنده، حداقل در یک جنبه و شاید در همه جنبهها امکان انتخاب داشته باشد. این بدین معنی نیست که یاد گیرندگان همیشه از انتخابهای موجود، به درستی استفاده میکنند، بلکه آنها ممکن است در مورد چگونگی پیش رفتن، نامطمئن باشند و از معلم درباره آنچه باید انجام دهند، سئوال کنند.مدیریت زمان یا استفاده بهینه و مؤثر از زمان، عبارت است از برنامهریزی زمانی منظم و هماهنگ، بعلاوه واکنش مناسب در مقابل ضايع کنندگان وقت .
چون کمبود وقت معمولاً موجب اضطراب و فشار روانی و … میشود بنابراین اگر نوجوانان و جوانان برای تنظیم اوقات خود از برنامهریزی صحیح زمانی و هدفگذاری استفاده نمایند، انتظار میرود که موفقیت در کارها داشته باشند و با ادامه مدیریت زمان در دورههای تحصیلی انتظار میرود که پیشرفت تحصیلی نیز حاصل شود.مدیریت زمان، نیاز به برنامهریزی زمانی صحیح دارد. افراد باید جهت برنامهریزی موثر راهي براي نجات زمانشان پيدا کنند. استفاده بهينه از زمان شامل برنامه ريزي زمانی دقیق و در نظر گرفتن اولویتها است .برنامهریزی زمانی صحیح در مدیریت زمان از اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا باعث تأثیر در عملکرد (پیشرفت تحصیل، سلامت روانی)، تمرکز یافتن بر اهداف، از بین بردن عدم اطمینان و مسائل مورد انتظار، فراهم کردن راهنمایی برای تصمیمگیری و تسهیل کنترل میشود. مدیریت زمان شامل مواردزیر است:
- ارزشیابی استفاده بهینه از زمان
- تعیین اولویتها
- مدیریت مؤثر زمان .
ارزشیابی استفاده بهینه از زمان
مدیریت زمان، فرایند مؤثر تقسیم زمان در میان تکالیف مختلف است که یک عامل کلیدی در فواید وابسته به مدیریت محسوب میشود. برای اطمینان از استفاده بهینه از زمان، افراد باید زمانشان را برآورد کنند. اولویتی را در نظر بگیرند و زمان را بطور مؤثر مدیریت کنند. اجرای این تکالیف به معنی پرسیدن و پاسخ دادن به پنج سئوال مهم زیر است:
- چه چیزی انجام شده است؟
- چه زمانی باید آن را به پایان رساند؟
- چه کسی باید آن را انجام دهد؟
- چه مقدار از زمان مورد نیاز است؟
- چه اولویتهایی برای انجام آن باید تعیین شوند؟
تعیین اولویتها
تحلیل استفاده بهینه از زمان، باید به وسیلۀ در نظر گرفتن اولویتها، دنبال شود. بسیاری از افراد در انجام کارهای سخت، غیر مؤثر هستند. زیرا از اولویتبندی در کارهایشان استفاده نمیکنند. یک رویکرد برای پیشرفت اولویتها، عبارت است از ترتیب دادن آنها براساس اولویتهای سالیانه، ماهانه، هفتگی و روزانه. اولویتهای سالانه با هدفگزینی شروع میشوند. این هدفگزینی، براساس موارد مهمتر منحصر به فرد، هميشگي و شخصي ترتیب داده میشود. فهرست اولویتهای ماهانه از اولویتهای سالیانه عبور داده میشود. هر ماه فرد، پیشرفت خود را براساس هدفگزینیهای سالیانه ارزیابی میکند و انجام فهرست ماهانه را توسعه میدهد. این توالی بر اولویتهای هفتگی ادامه داده میشود و سرانجام به فهرست اولویتهای روزانه میرسد.
مدیریت مؤثر زمان
افرادی که موفق به مدیریت زمان میشوند، کسانی هستند که زمان را در ساعتهای مورد نظرشان، تقسیم میکنند. آنها فعالیتهای غیرمهم و ثانوی را کنار میگذارند و زمانی را برای کارهای اصلی در نظر میگیرند ، با توجه به اولویتها، موارد ضروری را از موارد غیرضروری متمایز میکنند. در ضمن از مواردی که باعث از بین رفتن زمانشان میشود، جلوگیری میکنند.مؤلفههای کلیدی نظام مدیریت زمان عبارتند از: هدفگزینی، در نظر گرفتن اولویتها و برنامهریزی زمانی برای رسیدن به اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت.
مهارت مدیریت زمان از طریق مشخص کردن اهداف واقعی و اولویتبندی آنها، برنامهریزی صحیح زمانی برای استفاده از جدول روزانه، برنامهریزی هفتگی، توجه نمودن به نظم و ترتیب، به دست آوردن مهارتهای ابراز وجود و شناسایی سارقین زمان حاصل میشود.نقش اهداف در نظریۀ نظامهای انگیزشی فورد ، پررنگ است. در این نظریه، یکی از جنبههای مهم هدف، محتوای آن است. محتوای هدف عبارت است از عواقب مطلوب یا نامطلوب هدف. برای ارزیابی محتوای هدف، مي توان از افراد سؤال کرد که چه میخواهند، سعی میکنند چه کاری انجام دهند، و چرا کار خاصی را انجام دادهاند؟
در نظریه فورد، محتوای هدف شامل 24 دسته هستند که در دو گروه کلی قرارگرفته اند:
- پیآمدهای مطلوب درون فردی
- پیآمدهای مطلوب شخص ـ محیط .
یکی از محتواهای هدف، که زیر گروه پیآمدهای مطلوب شخص ـ محیط و اهداف مربوط به تکلیف میباشد، اهداف تسلط هستند. هدف تسلط، یعنی داشتن یک معیار چالشبرانگیز برای پیشرفت یا موفقیت و اجتناب از عدم شایستگی یا نقصان در عملکرد به نظر فورد، معمولاً رفتار همزمان توسط چند هدف هدایت میشود. به طوری که فعال شدن یک هدف، مانع از فعال شدن اهداف دیگر نمیشود. برای مثال، پیشرفت ممکن است، نشان دهندۀ دو هدف تسلط و مدیریت باشد .به نظر پژوهشگر، یکی از انواع پیشرفتها، پیشرفت تحصیلي است. برای رسیدن به پیشرفت تحصیلی، دو هدف تسلط و مدیریت ضروری به نظر میرسند.در الگوی فورد، یک دیگر از هدفهای زیر مجموعه اهداف مربوط به تکلیف، مدیریت است که به معنای حفظ نظم و سازمان در تکالیف زندگی روزمره میباشد. پس به نظر میرسد با هدفگذاری، برنامهریزی زمانی و اولويت بندي که از مؤلفههای اصلی مدیریت زمان هستند میتوان انتظار داشت که مدیریت زمان با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد.
منبع
مصطفایی،احمد(1391)،بررسی میزان مهارت مدیریت زمان درنوجوانان وجوانان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید