سنجش عملکرد و مديريت کيفیت فراگير

طي 15 سال اخير، سنجش عملکرد، افکار بسياري را به خود مشغول داشته است. اواخر دهه­ی 90 به نظر، اوجِ اين فعاليت­هاست . در این رابطه، نيلي، اينچنين بيان مي­کند که بين سال هاي 1994 و 1996، حدود 3916 مقاله در مورد سنجش عملکرد انتشار ­يافت و در سال 1996 در امريکا، هر دو هفته يکبار، کتابي در اين موضوع به انتشار مي­رسيد . موضوع سنجش عملکرد در خدماتِ کتابداري و اطلاع رساني نیز، موضوع جديدي نيست. ابوت ، معتقد است که هر کتابداري که مايل به تحقيق در اين زمينه باشد، متون متعددي را مي­يابد که از اواخر سال­هاي 1960 به بعد، به رشته تحرير در­آمده­اند.

براي مديريت صحيح همه­ سازمان­ها، بايد اطلاعات درستي در مورد نحوه­ي عملکرد بخش­هاي مختلف آن سازمان در­دست داشت. با دردست داشتن چنين اطلاعاتي است که مي­توان موقعيت­ها، فرصت­ها و مشکلات را شناسايي و با توجه به آن­ها براي دستيابي به اهداف، برنامه­ريزي نمود. کتابخانه­ها همچون ديگر سازمان­ها بايد نشان دهند که از منابعي که در اختيار دارند به بهترين وجه استفاده مي­کنند و از کيفیت بالايي در ارائه­ي خدمات برخوردارند . از آن­جا که کتابخانه­ها، سازمان­هایی خدماتی می­باشند، کیفیت آن­ها، به معنای کیفیت خدماتشان است و کتابخانه­ها برای نشان دادن میزان کیفیت خدماتشان، ملزم به سنجش عملکرد خود می­باشند.

به اعتقاد لو ، دليل اصلي سنجش عملکرد در کتابخانه، از سويي نزديکتر شدن به هدف نهايي و خاص آن کتابخانه و از سوي ديگر، توجيه اقتصادي فعاليت­هاي آن است. وی که مشکلات کتابخانه­ها را برای سنجش عملکرد بسیار زیاد می­داند، معتقد است در ازاء این مشکلات، سنجش عملکرد می­تواند نقش مؤثری در تخصیصِ بودجه، تعیینِ منابعِ انسانی و شناختِ اهدافِ مديريتِ کتابخانه داشته باشد. به عبارت ديگر، کتابخانه­ها بايد به شيوه­اي منطقي نشان دهند که خدمات ارائه شده از سوي آن­ها، نياز مراجعه ­کنندگان را به گونه­اي مؤثر برطرف مي­سازد و از طرفي، چنين کاري با ميزان منابع مالي که کتابخانه دريافت مي­کند، تناسب دارد. ارائه­ي صرف آمار و ارقام از فعاليت­هاي کتابخانه، چگونگي عملکرد کتابخانه را به­طور کامل نشان نمي­دهد. آن­چه که در سنجش عملکرد کتابخانه­ها باید به آن توجه داشت، کيفيت خدمات است. يکي از مزاياي اصلي سنجش عملکرد، اين است که اجازه­ي مديريت بر مبناي واقعيت را مي­دهد. به اين ترتيب، مديريت، از حالت تصميم­گيري ناگهاني و بر اساس حدس و گمان، به سمت تحليل، بر مبناي اطلاعات صحيح و حقايق حرکت مي­کند .

سنجش عملکرد و مديريت کيفيت فراگير، به هم گره خورده­اند. دستيابي به کيفيت امري يکباره و اتفاقي نيست و نيازمند بهبود فرآيند­ها به­طور مستمر مي­باشد و اين بهبود ميسر نمي­شود، مگر با سنجش عملکرد بر اساس معيارهاي استاندارد و اهداف از پيش تعيين شده. مديران، از اطلاعاتِ حاصل از سنجش عملکرد، براي تغيير مؤثر در فرهنگ سازماني، سيستم­ها و فرآيندها، بهره مي­گيرند و نسبت به تغيير خط مشي­ها و اولويت­بندي منابع اقدام مي­کنند.

بدون سيستم­هاي سنجش عملکرد که در واقع قوي­ترين و ضروري­ترين سيستم­هاي مديريت در سازمان­هاي امروزی هستند، تصميم سازي استراتژيک و سنجش سطح اجراي استراتژي­ها و نيز ارزيابي عملکرد فرآيندهاي سازمان، غير ممکن است. در برنامه­ريزي استراتژيک، سيستم­هاي سنجش عملکرد تنها ابزار سيستماتيک برنامه­ريزان براي ايجاد تفاهم بين سطوح و واحد­هاي مختلف سازمان و انتقال استراتژي به سطوح پايين سازمان هستند .

اوکلند، نیز معتقد است که سنجش عملکرد مناسب، نقش­هاي زير را در بهبود کيفيت ايفا مي­نمايد:

  • اطمينان دادن به مشتري نسبت به اين­که خواسته­هاي وي اجابت مي­شوند،
  • ارائه و فراهم نمودن استانداردهايي براي مقايسه،
  • مشخص نمودن مشکلات کيفي و تعيين زمينه­هاي نيازمند بهبود،
  • ارائه­ي نمايي از هزينه­هاي پايين کيفيت،
  • توجيه استفاده از منابع مالي سازمان،
  • ارائه­ي بازخوردي از فعالیت­های سازمان.

منبع

آخشیک،سمیه سادات(1386)،سنجش عملکرد مدیریت فناوری اطلاعات درکتابخانه ها، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته کتابداری واطلاع رسانی،دانشکده­ علوم تربیتی و روانشناسی شهیدچمران اهواز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0