سبک اسناد کنترل

اصطلاح سبک به عنوان شیوه ترجیحی فرد برای فکر کردن و انجام دادن کاری، از جمله متغیرهای فردی است، سبک تبیینی بطور گسترده در روانشناسی برای پیش بینی افسردگی استفاده شده است .سبک اسناد یک متغیر شناختی است که نحوه تبیین رویدادها را نشان می دهد منطق اساسی نظریه اسناد از این فرض نظری ناشی می شود که آدمی واجد این انگیزش است که از ماهیت محیط خود به ویژه از علل رویدادهای خاص آگاه شود اگر به فهم این نکته نایل آید که علت رویدادهای معین در گذشته چه بوده است آنگاه قادرخواهد بودتا با مداخله واقعی ویا انتخابهای خود و آنچه درآینده برای او اتفاق خواهد افتاد رامهار سازد .

این تحقیق به آن نوع سبک اسنادی اشاره دارد که از فرمول بندی مجدد درماندگی آموخته شده آبرامسون و همکاران1978 به دست آمده است در الگوی جدید درماندگی آموخته شده  نحوه تبیین رویدادهای غیرقابل مهار توسط فرد مهمتر از رویدادهایی است که واقعا اتفاق افتاده است .فریز، به نقل از نوری،مکارمی،ابراهیمی،در تحقیقاتش نشان داد که الگوهای اسنادی ناسازگارانه بیشتر در گروه های اقلیت نژادی، خانواده های کم درآمد و زنان است هرچند که گفته شده است که سبک اسناد ویژگی نسبتاپایدار شخصیت است  اما به توجه به مطالعات ولفل، بلگر و چنی و دوهرتی به نقل از بارون و برن، معلوم شده است که امکان تغییر در نوع سبک اسناد وجود دارد.

همچنین اسنادهای علی نقش با اهمیتی در رفتارهایی مانند روابط بین فردی، تعارض بین فردی، رفتارهای بهداشتی و غیره دارد .کریمی، در تحقیقات خویش به این نتیجه دست یافت که  تفاوتی بین زنان و مردان در سبک اسناد نیست ولی بارگر و کوپر، به نقل  ازنوری و همکاران ، به این نتیجه رسیدند که مردان منبع کنترل درونی تری نسبت به زنان دارند و همین طور  رانز به نقل ازاحدی،  هوکریج ، هولران و لوپز، موآم وندا  به نقل از نوری و همکاران نیز به همین نتیجه رسیدند.

در واقع نظریه سبک تبیینی یک چارچوب را برای بررسی سازه های خوشبینی و بدبینی ارائه می دهد بیان می دارد که آن سازه ای ست که از مفهوم ناتوانی آموخته شده بهره گرفته بنابراین سبک تبیینی توصیفی است که انسان برای تبیین رویدادهای کنترل ناپذیر زندگی استفاده می کند و تفاوتهای فردی انسان ها را در 3 گستره(درونی-بیرونی)، (ثابت-متغیر)، و (کلی و خاص) که در عادت وقتی با رویدادهای خوب و بد زندگی مواجه میشوند منعکس می کند. بر اساس نظریه سلیگمن ، افرادی که برای رویداده های بد تبیین های  درونی، ثابت و کلی ارائه می دهند دارای سبک تبیینی بدبینانه هستند بر عکس افرادی که رویدادهای بد را بر حسب علل بیرونی متغیر و خاص تبیین می کنند سبک تبیینی خوش بینانه دارند.

سلیگمن ،خاطر نشان ساخت باورهای افراد خوشبین و بدبین در خصوص رویدادهای زندگیشان یکسان نیست خوشبین ها معتقدند که شکست موقتی ست و آنها در آن مقصر نیستند در حالی که بدبین ها معتقدند که رویدادهای بد پایدارند زندگی آنها را مختل  می کند و مقصرند به عبارت دیگر او دریافت که باورهاست که انسان ها را از یکدیگر  متمایز می سازد.

بر اساس تعدادی از پژوهش ها خوشبینی به عنوان یک توانایی پنداشته می شود که فرد در برخورد با موقعیت های چالش آمیز از آن به عنوان فرصت هایی برای پیشرفت یاد می کند و نه به عنوان یک عامل تهدید آمیز بارنس و سلیگمن، دریافتند که سبک تبیینی مربوط به رویدادهای منفی در دوران بزگسالی ثابت می ماند و برعکس سبک تبیینی برای رویدادهای مثبت در دوران بزرگسالی تغییر می یابد آنها به این نتیجه رسیدند که اگر سبک تبیینی برای رویدادهای منفی یک  جنبه ثابت از کنش وری دوران بزرگسالی باشد در نتیجه افرادی با سبک تبیینی بدکارکردی ممکن است در دوران زندگی شان در معرض خطر افسردگی، سلامتی ضعیف و پیشرفت پایین  باشند همچنین سلیگمن و الدر، نتیجه گیری نمودند که سبک تبیینی برای رویدادهای منفی ثابت است ولی برای رویدادهای مثبت ثابت نیست.

در این الگو وقتی انسان دچار درماندگی می شود که با مسائل غیرقابل حلی برخورد کند و دریابد که پاسخدهی او بی نتیجه است در این صورت از خود می پرسد که علت ناتوانی کنونی من چیست؟ پاسخ فرد به این سوال در قالب اسنادهای علی ارائه می شود این تبیین ها تحت تاثیر سه بعد مهم: منبع،تکرار و زمان قرار دارد.در رابطه با تفاوت های جنسیتی بین زنان و مردان در سبک های اسنادی گرین برک و مک لاهلین، که زنان در سبک تبیینی متفاوت از مردان نیستند بانسی و پترسون، گزارش نمودند که بین زنان و مردان در پرسش نامه سبک اسنادی برای رویدادهای مثبت و منفی تفاوت دیده نمی شود در مطالعه ای مالینکو، کولیکان و افورد ، به این نتیجه دست یافتند که مردان خوشبین تر از زنان هستند در رویدادهای منفی دخترها نسبت به پسرها به طور معناداری بدبین ترند.

سلیگمن، اظهار کرده است که تنها فقدان کنترل در شرایط درماندگی آموخته شده نیست که بر تندرستی و سلامتی انسانها تاثیر می گذاردبلکه چگونگی توجیه این فقدان کنترل توسط آنها نیز اهمیت دارد . تبیین و تلقی خوش بینانه از رویدادهای منفی ممکن است تاثیر های بسیار زیادی بر توانایی فرد در مقابله با استرس داشته باشد به گونه ای که استرس همراه با سبک تبیین بدبینانه منجر به پیامدهای منفی از جمله بیماری در افرادی که در معرض خطر هستند می شود.

در طی بیست سال گذشته هیچ  موضوع به اندازه نظریه  اسنادی در روانشناسی اجتماعی و شخصیت مورد توجه قرار نگرفته است نظریه های اسنادی بسیاری از پدیده های روانشناختی مانند انگیزش پیشرفت، روابط اجتماعی رفتار و روانشناسی سازمانی را  در یک  چارچوب منسجم موردبحث قرار داده اند این نظریه ها در  جهت تحلیل پدیده ها به گونه ای کاربردی نیز مورد استفاده قرار گرفته اند در روانشناسی بالینی بسیاری از رویکردهای برجسته ماهیتی اسنادی دارند به طوری که اسناد علی  در رابطه با درماندگی  و افسردگی واکنشی و همچنین انگیزش پیشرفت نقش اساسی دارند .

در بسیاری از زمینه های روانشناسی و فلسفی این نظریه از سابقه طولانی برخوردار است برای مثال دیوید هیوم علاقمند بود بداند که افراد چگونه یک واقعه را مورد قضاوت قرار می دهند او معتقد بود قبل از اینکه حادثه ای علت یا  حادثه ای دیگر در نظر گرفته شود پیش شرط های اساسی باید وجود داشته باشد:

  •  از نظر زمانی علت قبل از معلول  باشد
  •  از نظر مکانی بین علت و معلول مجاورت وجود داشته باشد
  •  سومین و مهمترین فرض هیوم قبل از اینکه واقعه ای علت واقعه دیگر فرض شود بایستی این دو مکررا رخ داده باشند.

نظرات هیوم توسط میل، گسترش یافت او اصل شیوه اختلاف را جهت توضیح و تبیین قضاوتهای علی بکار گرفت.مفاهیم علیت هرچند که در زمینه های مختلف روانشناسی همچون ادراک و روانشناسی رشد نقش مهمی دارند و هرچند  که این نظریه به شیوه های گوناگون در غالب نظریه هایی همچون شاختر و سینگر در مورد هیجان، نظریه یادگیری اجتماعی  راترقابل مشاهده است اما به واقع فریتس هایدر پایه گذار نظریه اسناد است.

هایدر قبل از جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرد نظریات فلسفی خود را در مورد علیت ابتدا در زمینه ادراک بیان کرد وی چندین مفهوم را در فرآیندهای ادراکی مطرح کرد که دو مفهوم به محیط و دو مفهوم دیگر به ادراک کننده مربوط است.

دو مفهوم مرتبط با محیط عبارتند از:

  •  شی مورد ادراک
  •  ویژگی ها و صفات مربوط به آن شی

دو مفهوم مرتبط با شخص نیز عبارتند از :

  •   الگوی تحریکی شبکیه
  •  سیستم ادراکی که شی ادراک شده را دوباره سازی مجدد می کند

هایدر، معتقد است که دوباره سازی مجدد شی مطابق با محرک های ادراکی  یک فرآیند اسنادی است و اسناد یعنی اینکه سیستم ادراکی خصوصیات یک پدیده را به داده های حسی نسبت می دهد .ایمر ، از مفاهیم فوق به عنوان اسناد صفات و خصوصیات یاد می کند و معتقد است که اسناد صفات  از اسناد علی متفاوت است  وقتی گفته می شود شی  علت   شی  است  اسنا دهنده میان دو شی یک پیوند علی برقرار کرده است و نه اینکه صفاتی را به یک پدیده نسبت دهد.

منبع

یعقوبی،پوران(1393)، سبک های ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت­های خانگی علیه زنان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده روان شناسی و علوم تربیتیخوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0