رهبری معنوی

از دیدگاه تاریخی معنویت های گوناگون و مکاتب معنویت بسیاری می توان یافت که تعابیر فرهنگی خاصی را از آرمان های دینی سنت های گوناگون نشان می دهند. در واقع تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپایی باختر و آمریکا و کانادا بحثی تحت عنوان معنویت مطرح شد و گفته شد که همه نظام های اجتماعی در چیزی تحت عنوان معنویت مشترک هستند و گفته شد که همه نظام های اجتماعی در چیزی با عنوان معنویت مشترک هستند و با اینکه به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراک دارند. با این وجود، گرایش به معنویت را به لحاظ تاریخی می‌توان به مسیحیانی بازگرداند که میان مکاتب گوناگون معنویت، مانند معنویت عرفانی اسپانیا یا فلاندری، یا مثلاً ارتدکس روسی، تفاوت قائل شده اند. در واقع برخی از نویسندگان غربی به خطا بر این باورند که واژه معنویت صرفاً در دهه های اخیر به کارر فته بود و آن هنگامی که اصلاح گران هند و در رأس آن، “آنان سوامی و پرکانند” معنویت این دین را با مادی گرایی غربی به مقابله نشاندند و ادعا کردند که هند حاوی گنجینه معنویتی است که غرب باید همچنان در جستجوی ان باشد. به لحاظ تاریخی و تطبیقی فقط می‌توان از اکثریت معنویت سخن گفت. جستجوی معنوی در طول تاریخ، تعابیر فرهنگی بی شماری یافته است. اما شیوه ای که به مدد آن، این گرایش امروزه از راه تفکر انتقادی و در یک بافت جهانی و میان فرهنگی مورد پژوهش قرار می گیرد. تحول خاص قرن بیستم محسوب می گردد.

در دین مبین اسلام نیز پایبندی به اصول اخلاقی و معنوی همواره به عنوان اصلی ترین و مهمترین عامل رهایی بشر از فشارها و ناملایمات زندگی دنیوی ذکر شده است. در مجموع تمامی ادیان یکتاپرست به اشکال مختلف زندگی همراه با تأمل و تفکر، که هدف اصلی آن معناداری و هدفمندی عمیق همراه با همنوایی با ارزش های انسانی والاست تأکید چشمگیری دارند. پدیده هایی نظیر زندگی همراه با تأمل، هدفمندی، معناداری، احساس تعلق ذهنی با ارزش های انسانی و اخلاقی، مشخصه های اصلی معنویت هستند.

با وجود مطالعات زیاد در زمینه رهبری، هنوز این مفهوم به خاطر ماهیت پیچیده اش، مبهم مانده است. علائم رهبران خارق العاده در وهله اول به نظر می رسد که از میان پیروان به وجود آید به طوری که ماکس دی پری در کتاب خود با عنوان “رهبری به عنوان یک هنر” این موضوع را بیان کرده است. همچنین او اضافه کرد که اولین مسئولیت رهبر، توصیف و تبیین واقعیت است و آخرین آن سپاس از پیروان است که در میان این دو رهبر باید یک خدمتگذار وامدار باشد که ماکس دی پری این را تحت عنوان رهبری معنوی بیان می کند.

در واقع نهضت رهبری معنوی شامل مدل های خدمتگذاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمند سازی آنان می باشد و بر اساس فلسفه رهبری خدمتگذار بنا نهاده شده است. نوعی رهبری که بر ارائه خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعه فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد. در واقع رهبران معنوی ایمان، اشتیاق و نتایج کار خودشان را بروز می دهند که جان وسلی از این سه چیز به عنوان ویژگی عمده و نماد رهبری یاد می کند. در واقع رهبر معنوی کسی است که با استفاده از ارزش ها ،طرز تلقی ها و رفتارهایی که لازمه انگیزش درونی خود و دیگران است، بقای معنوی اعضای سازمان را فراهم می کند. وی این کار را در دو مرحله انجام می دهد:

1- در حالی که هر یک از رهبران و پیروان سازمانی احساس می کنند که دارای شغل با اهمیت و معناداری هستند، رهبر معنوی، اقدام به ایجاد چشم انداز مشترک می کند.

2- رهبر معنوی، با استقرار فرهنگ سازمانی/ اجتماعی بر اساس ارزش های انسانی موجب می شود که کارکنان علاقه خاصی به خود و دیگران نشان دهند و این احساس در آنان به وجود می آید که سایرین نیز مهم اند و باید از آنان به خاطر شغلشان قدردانی شود.

منبع

قربانی، شهاب(1398)، تبیین ارتقای کارآفرینی سازمانی بر اساس ابعاد رهبری هوشمند و چابکی سازمانی با نقش میانجی فرهنگ سازمانی، پایان نامه دکتر مدیریت کارآفرینی، سازمان مدیریت صنعتی.

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0