رهبری معنوی در سازمان­های آموزشی

در ارتباط با کاربرد سبک رهبری معنوی در سازمان­­های آموزشی تحقیقاتی انجام شده است که همگی بر لزوم بکارگیری این سبک رهبری در بین رهبران آموزشی تاکید داشته­ اند؛ اما آنچه بیش از این جالب توجه بوده است ارائه مدل خاصی از رهبری معنوی برای دانش­آموزان و تک تک افراد بوده که عبارت از مدل رهبری معنوی شخصی می­باشد. چکرینگ، دالتون و استام معتقدند یکی از عوامل مهم در توجه  و گسترش این مدل در بین مؤسسات آموزشی مشکلات موجود در این مؤسسات می­باشد. این افراد، تأکید بیش از حد آموزش عالی و سیستم موجود در دانشگاه­ها بر روی موفقیت­های مادی و توسعه مهارت­های تکنیکی از طریق برنامه­های حرفه­ای در علوم، پزشکی، تکنولوژی و تجارت را باعث غفلت از پیشرفت و توسعه درونی و روحی دانشجویان می­دانند (همان).  متأسفانه، همة این موفقیت­ها در مقابل حذف توسعه ذاتی و روحی دانشجویان،  هدف و معنی­داری زندگی، ارزش­ها و اعتقادات، توسعه هیجانی، احساسی و اخلاقی، و خود فهمی در بین آنها بدست آمده است؛ اگرچه اخیراً، یک موج توجه به پیشرفت روحی دانش­آموزان و معنویت آنها در بین این مؤسسات شکل گرفته است.در تأیید مطالب ذکر شده می­توان به تحقیقی که توسط مؤسسه تحقیقات آموزش عالی انجام گرفت اشاره کرد. در این پروژه که به بررسی معنویت در بین دانشجویان پرداخت نتایج حاکی از گرایش و تمایل دانشجویان کالج­های امروزی به درگیری و علاقه به تجربه کردن معنویات در بین آنها را نشان می­دهد.

 منبع

کاظمی ، علی (1390)، نقش فاصله قدرت در پیش­بینی سبک رهبری معنوی مدیران مطالعة موردی دانشگاه فردوسی­ مشهد ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی ،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه فردوسی مشهد

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0