رشداميد
رشدوشكل گيري اميد در نوزادي آغاز مي شود. نوزاد در ماههاي اول زندگي با توجه به محركهاي حسي ، ورودي ها را دريافت و آنها را رمز گذاري معنايي ميكند؛ مثلاً مادر را از ديگران تشخيص ميدهد؛ اين تشخيص با استفاده از حواس مختلف شنيداري، بويايي و راه هاي حسي- بصري براي نوزاد حاصل ميشود.
از طرفي نوزاد توانايي سريعي در كشف ارتباط زماني وقايع دارد، چرا كه بقاي آنها به توصيف وقايعي همچون اين در نتيجه آن است بستگي دارد. پس از تولد، نوزاد چنين تواناييهايي را در ضمن پيش بيني و برنامه ريزي وقايع پرورش ميدهد. ادراك مذكور ويادگيري ارتباطها منجر به اشاره كردن اشياء موردنظردر نوزاد ميگردد . اشاره كردن بيانگرتوانايي نوزادبراي متمايز كردن يك هدف واستفاده از بزرگسالان براي دستيابي به آن است .
اين دو مورد يعني ادراك آنجا چه خبر است و اين در نتيجه آن است، مجموعاً گذرگاهها را در هنگام تمركز كودك بر هدفي خاص تشكيل ميدهند.هرچه كودك تاكنون كسب كرده است نشانگر گذرگاه هاست و هنوز اثري از كارگزار ديده نميشود، يعني عامل تحريكي براي گرايش به سمت هدف مطلوب را تجربه نكرده است. روند بعدي كه كودك بايد بياموزد همان تفكر كارگزار يا عامل است. احتمالاً شرط ضروري براي رسيدن به تفكر كارگزار شناسايي خود ميباشد. يك توانايي روان شناختي كه در طول چند ماه اول زندگي افزايش مييابد و تا 12 الي 18 ماهگي محقق ميگردد. نشانههاي كسب اين توانايي شامل تشخيص تصوير نوزاد در آينه توسط خود نوزاد، استفاده از ضمير شخصي من و جملات كودك نوپا در مورد احساسات دروني و افكارش ميباشد.
در كنار اين خودآگاهي، در حدود 21 ماهگي كودك در مييابد كه ميتواند عامل رخ دادن وقايع باشد؛ من ميتوانم عامل تغيير باشم. نتيجه چنين تحوّلاتي شكل گيري تفكر كارگزار است.
تفاوت اميد و خوش بيني
گرچه تعاريف اميد و خوش بيني، همپوشي بسياري دارند اما اين دو سازه از جهت چگونگي عملكرد انتظارات متفاوتند. شير و كارور، خوش بيني را به صورت انتظار تعميم يافتهاي تعريف كردند كه فرد، نتايج خوب را در زندگي تجربه ميكند و اينكه خوش بيني منجر به پشتكار ميگردد. در حاليكه بخش كارگزار اميد به اين تعريف شبيه است.بخش گذرگاه بطور آشكاري در نظريه خوش بيني مورد بررسي قرار نميگيرد. حتي اگر فردي خوش بين باشد ممكن است توانايي ايجاد راههاي جديد، يعني تفكر گذرگاه را كه براي غلبه بر موانع و دستيابي به نتيجه مطلوب لازم است، نداشته باشد.
تفاوت ديگر اميد و خوش بيني، در اين است كه خوش بيني شامل انتظاراتي در مورد نتايج حاصله از طريق ديگران و نيروهاي خارج از خود فرد است در حاليكه اميد حاصل كارگزار درون فرد است.
بر طبق نظريه سليگمن، سبك اسنادي يك فرد خوش بين، بيروني، ناپايدار و قابل کنترل است، در صورتي كه فرد بدبين دلايل شكست خود را به اسنادهاي دروني، پايدار و غيرقابل کنترل نسبت ميدهد. اسنايدر،نشان داد كه اميد از اين سبك اسنادي خوش بيني مستقل است، زيرا اميد به صورت فرآيندي ادراك ميشود كه شامل اين مسئله است كه افراد چگونه خود را به اهداف مثبت پيوند ميدهند، در حالي كه خوش بيني زماني است كه مردم لزوماً خود را از نتايج منفي دور ميسازند.
خوش بيني، اميد و سلامتي
معلوم شده است كه بين خوش بيني و اميد همبستگي معناداري وجود دارد. خوش بيني و اميد با شاخصهاي آسيب شناسي رواني و با افسردگي همبستگي منفي دارد و پيش بيني کننده ي شاخصهايي از جمله سلامت خود گزارشي، سلامت روان، خلق مثبت، توانايي شناختي و كنارآمدن مؤثر با مسائل ارزيابي مجدد، حل مسأله، اجتناب از رويدادهاي فشارزاي زندگي، جستجوي حمايت اجتماعي مي باشند.
افراد خوش بين سالم تر و شادترند، دستگاههاي ايمني آن ها بهتر كار ميكنند. آنها با بهره گيري از راهبردهاي كنار آمدن مؤثرتر مانند ارزيابي مجدد و مسأله گشايي، با فشارهاي رواني بهتر كنار ميآيند. همچنين به نحو فعال از رويدادهاي فشارزاي زندگي پرهيز ميكنند و اگر هم بيمار شوند به توصيههاي پزشكي بهتر عمل ميكنند و آنها را با الگوهاي رفتاري دنبال ميكنند كه بهبودي را سرعت ميبخشند.
آثار سودمند سازهاي مثبت مثل خوش بيني و اميد بر سلامت جسماني و رواني در تحقيقات مختلف تأييد شده است. در اين ميان سازه اميد توجه فزاينده به خود اختصاص داده است.
منبع
خلیل پور،سحر(1393)، اثر القاي خلق مثبت بر افزايش اميد در بين دانشجويان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشکده اقتصادوعلوم اجتماعی بوعلی سینا
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید