دیدگاه های نظری مفهوم مقابله

دیدگاه تکاملی و سازگاری رفتاری

نظریه تکاملی چارلز داروین فراین سازگاری را در محیط بررسی می کند. این نظریه به ایجاد مفهوم بوم شناختی ختم شد. علمی که به بررسی رابطه بین افراد و محیط اطرافشان می پردازد. علم بوم شناختی افراد بر پایه این اصل استوار است که ایجاد روابط اجتماعی جنبه مهمی از روابط و مبالات محیط را شکل می دهد. سازش یافتگی جمعی و گروهی نشان دهنده رشد سازگاری فرد و سبک های خاص وی در زمینه مقابله است که باعث ماندگاری گروه و ارتقای جامعه بشری است . این جهت گیری باعث توجه و تاکید برفعالیت های رفتاری مسئله مدار شده است که شانس زنده ماندن افراد یک جامعه را بالا می برد، هنگامیکه فرد مقابله موفقی را انجام می دهد باعث میشود احساس خودکاآمدی او بالا رود و فرد در مقابله های بعدی زندگی تلاش بهتر وجدیتررا انجام دهد.

دیدگاه روان تحلیل گری

این دیدگاه بیان می کند که هر گاه عاملی، توازن احساس خود را تهدید کند و باعث متزلزل شدن آن شود، زنگ خطری به صدار در می آید که این طنگ خطر اضطراب نام دارد. هنگامی که اضطراب اتفاق می افتد من به بکی از دو طریق پاسخ می دهد. اول تلاش های کنار آمدن منطقی با مشکلات ، طی کوشش برای برخورد بهتر با منشا تهدید به طریقی هوشیارانه انجام می دهد . انتخاب دوم به کارگیری مکانیزم دفاعی است. مکانیزم های دفاعی تاکتیک هایی هستند که در اختیار من قرار دارند تا به او در برخورد با سطوح شدشد اضطراب کمک کنند بدون آنکه الزاما روی مشکل کار کنند. (هیجان مدار)

مکانیزم های دفاعی متداول ترین و معروف ترین روش های حمایتی هستند که به کار می روند و هدفشان این است که به فرد کمک کنند احساس تعادل را در مقابل ناراحتی حفظ کنند، همه مکانیزم های دفاعی در دو ویژگی سهیم هستن، به طور ناهشیار عمل می کنند و به طریقی واقعیت را انکار، تحریف یا تکذیب می کند.

دیدگاه پردازش اطلاعات

این مدل تنیدگی روانشناختی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی را از یکدیگر جدا می کند و هم استرس زاها و هم پاسخ به استرس را مورد توجه قرار می دهد هامیلتون, معتقد است که نمی توان فشار روانی را بدون تعبیر و تفسیر محرک به عنوان عامل فشار زا شناخت، در واقع این مدل هم عامل فشار زا و هم پاسخ فشار زا را مورد توجه قرار می دهد و تاکید خاصی بر روی ارزیابی و توجه دارد. در واقع تعبیر و تفسیر افراد از استرس مستلزم توجه خاص افراد است، یعنی این که به تداوم محرک در حافظه کوتاه مدت  توجه می شود و علاوه بر این پردازش اطلاعات، مستلزم ساخت های حافظه دراز مدت نیز می باشد یعنی زمینه شناختی است که سبب می شود فرد برخی محرک ها را خوشایند و برخی محرک هار ا ناخوشایند تفسیر کند، به طور کلی توجه به حافظه کوتاه مدت، درازمدت و فرایند تصمیم گیری در ارزیابی شناختی محرک ها و پاسخ ها به عنوان عامل فشار زا ضروری است. این الگو فرض می کند عوامل فشار زایی که توسط افراد بیشتر ارزیابی می شوند فشار بیشتری بر سیستم وارد می کنند .

منبع                                        

افضلان،مریم(1393)، اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله ای و حمایت های اجتماعی دررابطه با کیفیت،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی خوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0