دیدگاههای مختلف درباره اختلالات روانی
تلاشهای مختلف برای فهم علل اختلالات روانی و ارائه طرحهایی برای درمان این اختلالات معمولاً در یکی از چند رهیافت روانشناختی میگنجد. دیدگاه زیست شناسانه که مدل بیماری نگر یا طبی نیز نامیده میشود، بر این تأکید دارد که اختلالات جسمانی باعث بروز رفتار پریشان میشود. محققانی که این دیدگاه را دنبال میکنند به بینظمیهای وراثتی توجه دارند که ممکن است اشخاص را مستعد ابتلا به اختلال روانی خاصی کند. آنها همچنین به دنبال یافتن ناهنجاریهایی در قسمتهای خاصی از مغز، نقایصی در عصب رسانهها و مشکلاتی در کارکرد دستگاه عصبی خودکار هستند. اساساً طرفداران این دیدگاه از دارو برای درمان اختلالات استفاده میکنند.
دیدگاه روانکاوانه، در مورد اختلالاتی بر اهمیت تعارضات ناخودآگاهی که معمولاً در دوران کودکی شکل میگیرد تأکید دارد و نیز بر استفاده از سازوکارهای دفاعی برای مدارا با اضطراب ناشی از تکانهها و هیجانات واپس زده تکیه میکند. فرض بر این است که آوردن تعارضات و هیجانات ناخودآگاه به حیطه آگاهی نیاز به سازوکارهای دفاعی را از بین میبرد و اختلال را بهبود میبخشد. دیدگاه رفتاری ،به اختلالات روانی از زاویه یادگیری نگاه کرده و فرض میکند که رفتارهای غیرانطباقی آموخته شده است. این نگرش بررسی میکند که چگونه ترسها به برخی وضعیتهای خاص شرطی میشود و دیگر این که ،تقویت چه نقشی در ایجاد و تداوم رفتارهای نامناسب دارد. دیدگاه شناختی، مانند دیدگاه روانکاوی به فرآیندهای درونی میپردازد، اما به جای تأکید بر انگیزهها، هیجانات و تعارضات نهفته توجه خود را بر فرآیندهای ذهنی هشیار متمرکز میکند اینکه راجع به خودمان چگونه فکر میکنیم، نحوه ارزیابی ما از موقعیتهای پرفشار و راهبردهای مدارایی که بر میانگیزیم همه به هم مرتبط هستند.
طبق دیدگاه شناختی بعضی اختلالات روانی از اختلال در فرآیندهای شناختی ناشی میشود و میتوان با تغییر این شناختهای اشتباه آنها را بهبود بخشید. هر کدام از این نگرشها مطالب مهمی درباره اختلالات روانی بازگو میکند، اما هیچکدام جواب کامل نمیدهد. در بعضی اختلالات مثل روانگسیختگی، مؤلفه زیستشناختی قویتری دارد، اما عوامل روان شناختی و محیطی نیز در این بین نقش ایفا میکند. یک شیوه یکپارچه سازی و ادغام این عوامل ؛ الگوی آسیب پذیری , فشار روانی است. این مدل به تعامل بین آمادگی قبلی که موجب آسیب پذیری شخص در برابر یک بیماری خاص میشود و موقعیتهای محیطی پر فشار در زندگی مشخص توجه میکند. آسیب پذیری در بعد زیست شناختی میتواند وراثتی باشد.
در برخی اختلالات وجود اختلال در بستگان نزدیک، احتمال ابتلا به آن اختلال را در دیگر اعضای آن خانواده افزایش میدهد. در بعد روان شناختی احساس درماندگی و بی کفایتی مزمن میتواند شخص را در برابر افسردگی آسیب پذیر سازد. آسیب پذیر بودن به یک اختلال به هیچ وجه ابتلای شخص به آن اختلال را ایجاب نمیکند. اینکه آمادگی قبلی منجر به وقوع اختلال شود به انواع عوامل فشاری بستگی دارد که فرد با آن روبرو میشود. این عوامل شامل فقر، سوءتغذیه، ناکامی، تعارضها و سوانح زندگی است. نکته کلیدی در الگوی آسیب پذیری , فشار روانی الزامی بودن آسیب پذیری و فشار روانی به همراه هم است. به این ترتیب به کمک این الگو میتوان توضیح داد که چرا بعضی اشخاص در مواجهه با کمترین فشار روانی دچار بیماری میشوند درحالی که دیگران سلامت خود را با وجود سختی زندگیشان حفظ میکنند.
منبع
کریمی،سپیده(1394)، مطالعه میزان شیوع اختلالات شخصیت در متقاضیان جراحی زیبایی بینی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید