دیدگاه­های مدیریت زمان

بنجامین فرانکلین، به عنوان پدر مدیریت زمان و به طور واضح، به عنوان شخصیت مدیریت زمان قبل از  آدام اسمیت ، مطرح بود. ایشان فردی بسیار منظم، مخترع، مکتشف، فیلسوف، دیپلمات و دولتمرد آمریکایی بود که زندگی کاری تجاری خود را به صورت بسیار پرتنش آغاز کرد و دو بار ورشکست شد و در سن 28 سالگی بیکارو فقیر شد. نگرش فرانکلین در جهت حل مشکلاتش تغییر روش کاری  بود. او به خود آموخت تا  اهداف  خود را  تنظیم و اولویت­بندی  کند. فرانکلین نویسنده­ای ارزشمند و مردی مورد احترام بود و بسیاری از دیدگاه­هایش به سادگی پذیرفته می­شد. در مورد مدیریت زمان مطالب خوبی نوشت وسوالات مهمی رامطرح کرداز جمله:  آیا شما زندگی­تان را دوست ندارید؟  اگر دوست دارید پس زمان را هدر ندهید و تلاش کنید.

فرانکلین دارای رویکردی مهم بوده است که این رویکرد را می­توان بدین شرح خلاصه نمود:  اگر می­خواهید از یک زندگی شکوهمند لذت ببرید داشتن زمان کافی مهم است. زمانی برای استراحت، زمانی برای تفکر در مورد چیزها، زمانی برای انجام کار و نیز دانستن این نکته مهم است که آن­ها را به بهترین شکل و بر اساس توانایی خود انجام دهید. به خاطر بیاورید که فقط یک راه وجود دارد و آن این است که زمان کافی را برای فکر کردن و برنامه­ریزی و انجام کارها بر اساس اهمیت فراهم کنید.

الک مکنزی ، در کتاب مدیریت بهره­وری از زمان کنترل را چنین تعریف می­کند: کنترل زمان بدین معناست که این خود شما هستید که مشکل دارید نه شخص دیگری. این به معنای آن است که باید با همه توان بکوشید تا عادات جا افتاده را ترک کنید این به معنای آن است که باید بر کشش­های منفی طبیعت انسانی چیره شوید. همچنین متخصصان دیگر که به طور اخص در زمینه مدیریت زمان مطالعه و پژوهش می­کنند عبارتند از: آلن بیکین، ماریون هاینس و پیتر فراست که مبانی نظری خویش را در کتاب­های ، دام­های زمان  ،  چگونه زمان و زندگی خود را کنترل کنید ،  اصول و فنون مدیریت زمان  ارائه کرده­اند. آن­ها معتقدند که مهم­ترین و گرانبهاترین دارایی یک سازمان کارکنان آن هستند و گرانبهاترین دارایی یک انسان نیز زمان بسیار کوتاهی است که در طول زندگی در اختیار دارد. بنابراین زمان جزء نادرترین منابعی است که چنانچه به درستی مورد استفاده قرار گیرد، تغییرات و تحولات به موقع را در تمام ارکان سازمانی به وجود می­آورد. مدیریت زمان به فعالیت­هایی گفته می­شود که به استفاده­ی موثر از زمان دلالت دارد و تصور می­شود که بارآوری را آسان و استرس را کم می­کند. یک ویژگی مشترک در میان تعاریف مدیریت زمان، برنامه­ریزی رفتار است.

نظریه های مدیریت

شناختن عوامل ضایع کننده زمان از مهم­ترین اقدامات هر مدیر مدبری است. زیرا پیچیدگی مدیریت زمان و وابستگی آن به خلق و خوی مدیر و نحوه عملکرد همکاران، روسا، صاحبان کار و نوع کار، آن را بغرنج و دشوار می­سازد. اما شناختن و اولویت دادن به هر یک از عوامل و باز کردن گرهی از گره­های این کلاف سردرگم، خود هنری است قابل تأمل و تعمق که مدیریتی همراه با شناخت و خلاقیت را می­طلبد. مدیریت زمان با تأکید بر انضباط فردی و گروهی و بهره­وری بهینه از وقت به ما امکان می­دهد که خلاقیت خود را به خدمت بگیریم تا ضمن نجات از استرس­های کسالت بار روزمره، مدیری موفق باشیم. در گذشته، زمان به این درجه اهمیت نداشت. اما امروزه هر لحظه از زمان آبستن حوادث و تحولات شگرف است. پس برای همگام و همراه بودن با تحولات باید با مدیریت بر لحظه لحظه زمان به اهداف­مان دست یابیم، کارهای مهم تر را انجام دهیم، ارزش­ها را بشناسیم، تعادل را حفظ کنیم، استرس را کاهش و به جای کار بیشتر، دقیق­تر کار کنیم، زمان را تحت کنترل خود درآوریم و با کارایی بالاتر عمل کنیم.

رابینز یکی از صاحب­نظران مدیریت است که به دو نوع  زمان اعتقاد دارد: یکی زمان غیر قابل کنترل و دیگری زمان قابل کنترل.او می­گوید، بسیاری از مدیران نمی­توانند تمام وقت­شان را کنترل کنند، آن­ها پیوسته و روزمره به بحران­های ناگهانی، واکنش نشان می­دهند. وقت عمده مدیران صرف پاسخ­گویی به درخواست­ها و تقاضاها و همچنین توجه به مسایل و مشکلاتی می­شود که دیگران ایجاد کرده­اند. این نوع زمان را نمی­توان کنترل و مدیریت کرد. در مقابل بخشی از وقت آدمی قابل کنترل است. بسیاری از پیشنهادهای مطرح شده برای مدیریت زمان، مربوط به استفاده از زمان قابل کنترل است. زیرا بخش کنترل پذیر وقت آدمی قابل مدیریت کردن است.

الک مکنزی،در مقاله­ای تحت عنوان ؛ مدیریت زمان : از اصل تا عمل، درباره­ی اصول مدیریت به طور اعم و مدیریت زمان به طور اخص صحبت می­کند. او می­گوید:  بیشتر مدیران و دانشجویان ما اصول مدیریت زمان را نمی­دانند. وی در این مقاله توصیف می­کند که چگونه دانشجویان باید برنامه­های مدیریت زمان را طراحی کنند. یک اصل مهم که نه تنها در مدیریت زمان، بلکه به طور کلی در مدیریت به معنای عام باید مدنظر هر دانشجویی باشد، پرهیز از واقع­گرایی و مطلق­نگری است. هر قدر که دانشجو در اجرای کاری دقت و انرژی به خرج دهد، نتیجه صددرصد حاصل نخواهد شد. بنابراین مدیر باید به جای وسواس داشتن، وظایفی را که بر عهده دارد تنها در حد خواسته شده و استاندارد انجام دهد. در واقع جوهر مدیریت زمان این است که بهترین و پر انرژی­ترین اوقات خود را صرف مهم­ترین کارها کنید تا به بیشترین نتیجه مطلوب برسید.

الک مکنزی می­گوید: هر کس تلاش بیشتری به عمل آورد می­تواند روزانه دو ساعت وقت صرفه­جویی کند. یعنی ده ساعت در هفته، به این ترتیب هر ماه یک هفته و هر سال دوازده  هفته زمان اضافه دارید و در طول یک سال هر فرد می­تواند سه ماه وقت کاری اضافه داشته باشد. وی می­گوید: تصورکنیدکه اگردرهر سازمان هر فردی در تقویم سالانه­اش  پانزده  ماه داشته باشد چه کارها که نمی­تواند انجام دهد. با این حساب می­توان متوجه شد که استفاده از اصول مدیریت زمان چقدر می­تواند در بهبود منافع اقتصادی و اجتماعی جامعه تأثیر داشته باشد.

الک مکنزی،  در جای دیگری می­گوید:  ارزش واقعی مدیریت زمان عبار است از ارتقای تمامی ابعاد زندگی ما، به تعبیر دیگر ارمغان مدیریت زمان برای ما زمان بیشتر نیست، بلکه زندگی بهتر است.

میلر و دیلون، بیان می­کنند : زمان تنها منبعی است که به محض دستیابی به آن می­باید مصرف شود و آهنگ مصرف آن هم ثابت است، شصت ثانیه در هر دقیقه و شصت دقیقه در هر ساعت. به این ترتیب ما نمی­توانیم زمان را اداره کنیم، بلکه فقط می­توانیم رابطه خودمان بازمان را اداره نماییم. به این تعبیر، مقدارزمانیکه دراختیارماست قابل کنترل نیست و ما فقط می­توانیم نحوه استفاده از آن را کنترل کنیم. ما همچنین در مورد مصرف شدن اصل زمان اختیاری نداریم، بلکه فقط نحوه مصرف آن به ما مربوط می­شود. زمانی که تلف کرده­ایم، دیگر از دست رفته و قابل جایگزینی نیست.

لوتارسی ورت می­گوید: مدیریت زمان روش­های نوینی را به ما نشان می­دهد تا :

  • دیدگاه بهتری به کارهای وابسته به یکدیگر و اولویت­ها به دست آوریم.
  • فرصت­های بیشتری برای خلاق بودن ایجاد کنیم تا به جای منفعل بودن، مبتکر باشیم.
  • با فشارهای روحی و استرس دست وپنجه نرم کنیم، آن را کاهش دهیم و از آن اجتناب ورزیم.
  • اوقات فراغت بیشتری به دست آوریم، وقت بیشتری برای خانواده و … داشته باشیم.

با ثبات قدم وبه طورمنظم به اهداف­مان دست یابیم ودرنتیجه، زندگی مامعنی­دارو دارای سمت و سو شود .

منبع

فوادی،افسانه(1394)، تاثیر مدیریت زمان بر تنظیم هیجان در طی امتحان و سازگاری تحصیلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0