ديدگاه هاي موجود درباره شادي

وينهوون، ديدگاه هاي موجوددرباره شادي رامعرفي مي کند:

نظريه نقطه ثابت:

اين ديدگاه بيان مي دارد که ما به صورت مغزي، براي داشتن سطح خاصي از شادي، برنامه ريزي شده ايم. اين ديدگاه معتقد است که شادي متأثر از گرايش ذاتي فرد است که منجر مي گردد از زندگي لذت ببريم يا نه. يکي از سرشناسان اين نظريه ليکن، است که بيان مي دارد 80 درصد مسأله ارثي است. هرچند قطعيتي  راجع به اصل اين مسأله وجود ندارد ولي برخي آن را متأثر از سيستم پاداش مغزي مي دانند که مرتبط با عواطف منفي و مثبت است.

نظريه مقايسه:

اين ديدگاه بيان مي دارد که شادي ناشي از محاسبات ذهني و منطقي است که شامل مقايسه با استانداردهاي زندگي خوب مي شود. اين نظريه مي گويد که ما استانداردهايي از زندگي خوب در ذهن خود داريم و دائما واقعيت هاي زندگي مان را با آن معيارها مي سنجيم. ما گرايش داريم تا زندگي مان را با آنچه که مي توانست باشد، مقايسه کنيم. اين مقايسه مي تواند شامل مقايسه عملکرد فعلي با عملکرد گذشته خودمان بوده و يا ناشي از مقايسه عملکردمان با عملکرد ديگران باشد. مايکالوس، اين مقايسه نه تنها براساس خواسته هاي ما و يا عملکرد ديگران بلکه براساس نيازهاي ماست و اين که چه چيز را منصفانه مي پنداريم.

نظريه عاطفه:

شادي ناشي از تجربه عاطفي غير منطقي است که کامرواسازي نيازها را نشان مي دهد. در اين ديدگاه شادي انعکاسي است از احساس کلي ما. مردم هنگامي که نياز هاي اساسي شان از جمله گرسنگي، احساس خطر و تنهايي ناديده گرفته شود، احساس ناراحتي مي کنند. اين نظر با نتايج موجود درباره ميانگين شادي کمتر در کشورهاي فقير همخواني دارد.

الگوي شادي از ديدگاه شلدون و ليبوميرسکي:

الگوهاي چندي درباره شادي و عوامل مؤثر بر آن وجود دارد. الگوي ارائه شده توسط شلدون و ليبوميرسکي، درباره شادي از تازه ترين نمونه ها در اين زمينه ميباشد.آنها بمعرفي سه سازه اوليه تأثير گذار برشادي فردي پرداخته که عبارتنداز: نقطه ثابت،عوامل موقعيتي و فعاليت هاي ارادی.

  • نقطه ثابت به آمادگي هاي ژنتيکي و ارثي اشاره دارد که در هر فرد عاملي ثابت است و بيانگر سطح شادي فرد، در زمان صفر بودن ساير عوامل الگو است.
  • براساس مدل، تغييرات مثبت زندگي باعث ايجاد شادي مي شوند. عوامل موقعيتي اثرگذار بر شادي اشاره دارد بر عوامل دموگرافيک، جغرافيايي و موقعيتي شامل: سن ، وضعيت تأهل، موقعيت شغلي و درآمدي، خانه و منطقه اي که فرد در آن زندگي مي کند، تسهيلاتي که در زندگي از آن برخوردار است و دارايي هاي فردي.
  • فعاليت هاي ارادي در واقع فعاليت هايي است که فرد به صورت ارادي و هدفمند درآن ها وارد مي شود که مي توانند شناختي؛داشتن نگرش هاي سازگارانه، خوش بينانه و مثبت، رفتاري؛محبت به ديگران و داشتن فعاليت ورزشي و ارادي؛مشخص کردن اهداف شخصي معنادار و تلاش جهت رسيدن به آنها باشد.

نظريه هاي مختلف روانشناسي درباره شادي

ديدگاه فرويد:

فرويد، پنج مرحله رشد رواني جنسي را براي آدمي برشمرده است که در هريک از اين مراحل بخشي از بدن، نقش غالب را داشته و برجستگي خاصي در زندگي آن دوره و نقش آن دوره در تشکيل شخصيت بر عهده دارد. ديدگاه فرويد با تاکيد بر نهاد و اصل لذت شناخته مي شود. فرويد معتقد بود که شادماني انگيزه نهايي انسان است و هدف زندگي پيروي از اصل لذت مي باشد، به طوري که افراد درصدد هستند تا لذت را به حداکثر رسانده و درد را کاهش دهند.

ديدگاه اسکينر:

اسکينر، شادماني را احساسي مي دانست که از شرايط و موقعيت هاي تقويت کننده حاصل شده و در اين شرايط از فرد کاملا قدرداني مي شود و مورد تقويت قرار مي گيرد و در معرض کنترل آزار دهنده نيست.

ديدگاه مزلو:

مزلو، با مطرح کردن سلسله مراتب نيازها، بيان مي دارد که اين نيازها به طور عام در کليه افراد آدمي ظاهر مي گردد اما طرق ارضاي آن ها در شرايط و فرهنگ هاي مختلف متفاوت است. مازلو، بيان مي دارد که احساس کمبود، فرد را در جهت تلاش براي ارضاي نياز ترغيب مي کند. کوشش موفق و ارضاي نياز، براي مدتي کوتاه احساس شادي را ايجاد مي کند. پس مازلو، شادي را نتيجه دستيابي به هر سطح از سلسله مراتب نياز ها مي داند.

ديدگاه اسلام درباره شادي:

شادي بمعناي سرزندگي و کاميابي، از مهمترين نيازهاي رواني بشر است و به دليل تأثيرات عمده اي که بر زندگي انسان مي گذارد، از اهميت زيادي برخوردار است. اسلام که خواهان زندگي کامل است حتما به شادي توجه داشته زيرا بدون شادي زندگي کامل و حيات طيبه تحقق نمي يابد. در آموزه هاي ديني به جايگاه و اهميت شادي در زندگي و علل و آثار آن، توجه ويژه اي شده؛ تا آنجا که مکرر در دستورات اسلامي و احاديث و روايات ائمه معصومين(ع) به شاديهاي مثبت و هدفمند توصيه شده است. در دين اسلام، مفهوم شادي بارها با الفاظ مختلف در قرآن کريم بيان شده است. اين مفهوم در مجموع، 25 بار با الفاظ مختلفي همچون: فرح، فرحوا، تفرّح، فرحون و فرحين در قرآن آمده و به معناي خوشحالي، سلامت و مسرّت تعريف شده است. در متون اسلامي به دو نوع شادي برمي خوريم: شادي مثبت و شادي منفي.

مخالفت اسلام با برخي شادي ها و اعمال محدوديت در اين زمينه، مخالفت با شادي هاي منفي بوده و به جهت تأمين و تضمين شادي پايدار آينده و سعادت دنيا و آخرت است. اسلام پيوسته افراد را به شاديهاي مثبت و سازنده دعوت مي کند. در دستورات آسماني دين اسلام، نکته هاي ارزشمندي در خصوص ايجاد شادي و نشاط آمده است. که گاهي براي ايجاد شادي براي خود آدمي است و زماني براي ديگران. در اسلام سفارش زيادي براي تبسم زدن بر ديگران، پوشيدن لباسهاي شاد و استعمال بوي خوش، ديدار با دوستان، نظافت و پاکيزگي، مسافرت و تفريح، حضور در طبيعت، زدودن کينه و حسد از دل و شوخ طبعي ومزاح  مطرح شده است،که همه براي ايجاد شادي و راندن غم واندوه از دل مؤمنان است.پس اسلام شادي را مهم شمرده وراهکارهاي فردي وجمعي،دراين راستا داده است.عوامل بسياري دراحاديث وروايات براي شادي ذکر شده است:

  • خرد: ريشه خرد توانايي است و ميوه آن شادماني.
  • ايمان و اعتماد به فضل خدا: هرکس به خدا اعتماد کند، خداوند شادماني را به وي مي نماياند.
  • کارهاي شايسته:درپندهاي خدا به حضرت عيسي ع آمده:اي عيسي از کار شايسته شادمان باش که مايه خوشنودي من است.
  • حسن نيت: هرکس نيت اش نيکو باشد، پاداشش فراوان و زندگي اش خوش مي شود.
  • خوش خلقي: هيچ زندگي گواراتر از خوش خلقي نيست.
  • شوخي: مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو عصباني.
  • کسي که دورانديشي نگهبان اوباشد،شادي اش افزون است.
  • قناعت: قناعت، آسودگي است.

ازديگرعوامل دراحاديث ميتوان به خدمت به مردم، سازگاري ومدارا،انس با نيکان،پاکدامني وانس با خدااشاره کرد.

منبع

ورعی،حمیده(1392)،بررسی مقایسه ای رابطه بهزیستی معنوی باشادکامی وسلامت عمومی دردانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده ادبیات وعلوم انسانی شهید باهنرکرمان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0