دوره های استاندارد سازی و تعالی رفتار

معاونت آموزش ناجا حسب وظایف ذاتی خود، متولی سیاست گذاری، برنامه ریزی  و هماهنگی امر آموزش در ناجا است؛ علاوه بر آن، عهده دار تأمین منابع آموزشی مقاطع مختلف دوره های طولی (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) و عرضی (تخصصی-تکمیلی، تخصصی کوتاه مدت و ضمن خدمت) می باشد. دوره های آموزشی استانداردسازی و تعالی رفتار پلیس یکی از دوره هایی است که در ادارات پلیس برگذار می شود و هدف اصلی آن ارتقاء کیفیت خدمات دهی و افزایش سطح رضایتمندی مردم و جلب مشارکت های مردمی است.

از جمله مواد آموزشی که در این دوره ها آموزش داده می شود به شرح زیر است:

ارکان اخلاق عمومی پلیس

از جمله عناصر تأثیر گذار بر ارتباط کارکنان پلیس و مردم، رعایت منش انسانی و سجایای اخلاقی است. مجموعه رفتارهایی که کارکنان پلیس در مواجهه با افراد گوناگون از خود بروز می دهند، نماد واقعی اخلاق پلیس است که آثار مطلوب یا نامطلوب آن در برخورد یا رفتار اولیه با ارباب رجوع و سایر اقدامات گسترده پلیس در رابطه با وظایف ذاتی اش نمایان می شود که از جمله می توان به مأموریت پیشگری، کشف جرم، تحقیق، بازرسی، بازجویی، بدرقه، دستگیری و پیگیری و صبر و تحمل کارکنان در برابر انتظارات فزاینده و گاه غیرمنطقی افراد جامعه و کیفیت توجه به مشکلات آنان اشاره کرد که در رضایت مندی و قضاوت اولیه جامعه نسبت به پلیس نقش به سزایی دارد.

مردم به کیفیت، توانایی، مهارت و قابلیت های پلیس در برابر مسائل و خواسته هایشان توجه دارند؛ بنابراین کارکنان پلیس لازم است اعمال و رفتارشان را در برخوردها، ارتباطات و امور اجرایی جامعه با دو رویکرد اخلاق عمومی و تخصصی پلیس ترکیب کنند تلا بتوانند در راه کسب رضایت مندی مردم موفق باشند.

مهارت های مقابله با فشارهای روانی

ساراسون مهارت های مقابله ای را «روش های منحصر به فرد برخورد با موقعیت ها» می دانند. به اعتقاد این نویسندگان افرادی که برخوردار از مهارت های مقابله ای هستند، قادرند فشارهای مختلف حاصل از زندگی فردی و اجتماعی را با موفقیت پشت سر بگذارند. این نویسندگان بر این باورند که افراد برخوردار از مهارت های مقابله ای، به هنگام رویارویی با خطر، یا به هنگام احساس تهدید و فشار، مبادرت به انجام فعالیت های زیر می نمایند:

  • جستجوی اطلاعات مرتبط با موضوع، افزایش آگاهی و بینش پیرامون موضوع (اعم از تهدید، فشار و …)؛
  • دریافت حمایت به‌هنگام از دیگران در صورت نیاز؛
  • بررسی و تأمل درباره موفقیت و تهدید به منظور قابل حل نمودن آن؛
  • بررسی راه حل ها و شیوه های مختلف مقابله با موقعیت تهدید آمیز؛
  • استفاده از روحیه شوخ طبعی و بذله گویی برای کاهش فشارهای حاصل از موقعیت و شرایط تهدید آمیز.

بر اساس یافته های مورد بحث در سطور بالا می توان اذعان داشت که با آموزش مهارت های مقابله ای به نیروهای پلیس، می توان مانع از کاسته شدن ظرفیت و توان مقاومت آنها در برابر فشارهای حاصل از تهدیدهای بیرونی شد. از بین مهارت های مختلف مقابله ای، آگاه ساختن آنها از ماهیت فشارها و تهدیدها از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا یافته های پژوهشی بسیاری وجود دارد که نشان می دهد آگاه شدن از ماهیت فشارهای پیش رو یا فشارهای احتمالی آتی، آنها را قابل پیش بینی و در نتیجه قابل کنترل می سازد. افزون بر آن، تحلیل انواع تهدیدها و فشارها می تواند از سطح فشارهای حاصل از آنها بکاهد .

مدیریت هیجان ها

عصبانی شدن آسان است. همه می توانند عصبانی شوند؛ اما عصبانی شدن در برابر شخص صحیح، به میزان صحیح، در زمان صحیح، به دلیل صحیح و به طریق صحیح آسان نیست. مدیریت هیجانات توان قبول مسئولیت هیجان های خود و به کار بردن درست آنها است. توانایی تنظیم احساسات خود و هدایت آنها در جهت رسیدن به اهداف است.

خود کنترلی به این معنا نیست که شما احساسات واقعی خود را انکار یا سرکوب نمایید؛ همچنین به معنای کنترل بیش از حد و پنهان کردن همه احساسات هم نیست؛ بلکه به معنای این است که شما انتخاب کنید که هیجان هایتان را چگونه و در چه زمانی بروز دهید و بدین ترتیب قادر می شوید به گونه ای که به روابطتان با دیگران آسیب نرسد، هیجان های منفی خود را متعادل نموده و به اهداف خود نائل شوید. در بحث کنترل هیجان ها، هدف، دستیابی به تعادل است نه سرکوبی هیجان ها. هیجان مناسب مطلوب است، یعنی هیجانی که با موقعیت تناسب دارد و در زمان متناسب به اندازه مناسب، در مقابل فرد مناسب و به روش مناسب ابراز می شود. در واقع کنترل هیجانی، کلید سلامت عاطفی شماست. برای حفظ سلامت هیجانی خود نباید احساسات به شدت فرو نشانده و سرکوب شوند و نه اینکه تشدید و ار تنظیم و تعادل خارج شوند. خود تدبیری هیجانی سبب می شود احساس کنید که برای شیوه پاسخ دهی مناسب حق انتخاب دارید و مسئولیت آن را هم بپذیرید، بنابراین احساس کنترل بیشتری بر اوضاع می یابید.

با توجه به بیان مسأله پژوهش، می توان دوره های استانداردسازی و تعالی رفتار پلیس را در چند بعد دسته بندی کرد. این ابعاد عبارتند از: مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی، مهارت های شغلی، دانش، بینش و قانون گرایی. در ادامه این بخش هر یک از این ابعاد را تشریح می کنیم.

 مهارت های اجتماعی

مهارت های اجتماعی به رفتارهایی گفته می شود که شالوده ارتباطات موفق و رو در رو را تشکیل می دهند . مهارت های اجتماعی مجموعه ای از توانایی ها هستند که روابط اجتماعی مثبت و مفید را آغاز و حفظ نماید، دوستی و صمیمیت با دیگران را گسترش دهد، سازگاری رضایت بخشی را در اجتماع ایجاد کند، به افراد اجازه دهد که خود را با شرایط وفق دهند و تقاضاهای محیط اجتماعی را بپذیرند.

تلاش های زیادی برای تعریف مهارت های اجتماعی در متون تخصصی صورت گرفته است. نظریه پردازان و صاحب نظران تعاریف گوناگونی از مهارت های اجتماعی ارائه کرده اند. از نظر کارتلج و میلبرن مهارت های اجتماعی رفتارهای انطباقی فرا گرفته شده هستند که افراد را قادر می سازند تا با افراد دیگر روابط متقابل داشته باشند، واکنش های مثبت بروز دهند و از رفتارهایی که پیامدهای منفی دارد، اجتناب ورزند. مهارت های اجتماعی، رفتارهایی مانند همکاری، مسئولیت پذیری، همدلی، خویشتن داری و خود اتکایی را شامل می شوند.

فلیپس با مرور تحلیل هایی که در مورد مهارت های اجتماعی ارائه شده اند، نتیجه می گیرد مهارت اجتماعی آن است که شخص با دیگران طوری رفتار کند که بتواند در حد معقولی به حقوق، الزامات، رضایت خاطر یا انجام وظایف خود دست یابد، بی آنکه حقوق، الزامات، رضایت خاطر و وظایف دیگران را نادیده بگیرد و در عین حال مبادله ای آزاد با دیگران داشته باشد.

کلی می گوید مهارت اجتماعی عبارت است از رفتارهای معین و آموخته شده ای که افراد در روابط میان فردی خود، برای به دست آوردن تقویت های محیطی یا حفظ آنها انجام می دهند. مایکلسون در ارزیابی نشانه های مهارت های اجتماعی به شش عنصر اصلی اشاره می کند:

  • مهارت های اجتماعی به طور معمول آموخته می شوند؛
  • مهارت های اجتماعی شامل مجموعه ای از رفتارهای کلامی و غیر کلامی گوناگون و ویژه اند؛
  • مستلزم ارائه پاسخ های مناسب و مؤثرند؛
  • تقویت های اجتماعی دیگران را به حداکثر می رسانند؛
  • ماهیتی تعاملی دارند و به موقعیت و زمان مناسب و تأثیر متقابل برخی رفتارها احتیاج دارند؛
  • تحت تأثیر عوامل خارجی مانند سن، جنس و پایگاه طرف مقابل قرار می گیرند.

مهارت های اجتماعی به طور کلی به مهارت هایی گفته می شود که شالوده ارتباطات موفق و رو در رو را تشکیل می دهد و دوازده مؤلفه دارد که عبارتند از: ارتباط غیر کلامی، پاداش و تقویت، پرسش و بازگرداندن، آماده سازی و خاتمه، توضیح دادن، گوش دادن، افشای خود، نفوذ، ابراز وجود و تعامل در گروه های رهبری .

هارجی و همکاران ضمن بیان تعریف خود از مهارت های اجتماعی، بر شش نکته تأکید می کنند: رفتارهای اجتماعی هدفمند هستند، ماهرانه و به هم مرتبط اند، با موقعیت متناسب اند، واحدهای رفتاری مجزا به شمار می آیند، آموختنی هستند و افراد بر آنها کنترل شناختی دارند؛ یعنی نه تنها یادگیری مهارت ها اهمیت دارد، بلکه استفاده از آنها در زمان های مناسب یکی از جنبه های مهم کنترل شناختی به شمار می آید. آموزش مهارت های اجتماعی به هر جهت در تمامی شیوه هایی که افراد به طور طبیعی آنها را به کار می گیرند، به طور نظام وار استفاده می کند و به افراد یاری می دهد تا با بهره گیری از راهبردهای گوناگون، موقعیت های مختلف را تجربه کنند و در پاسخگویی به دیگران سهم مؤثری داشته باشند .

کورینک و پاپ در مروری بر پژوهش های انجام شده دریافتند بسیاری از تعاریف به رفتارهای کلامی و غیر کلامی مانند کلمات، تظاهرات صوتی و کارهایی اشاره می کنند که به هنگام استفاده در تعاملات با همسالان و بزرگسالان منجر به پیامدهای اجتماعی مثبت می شوند.

در تعریفی دیگر، مهارت های اجتماعی اغلب به عنوان مجموعه پیچیده ای از مهارت ها در نظر گرفته شده است که شامل ارتباط، حل مسأله و تصمیم گیری، جرآت ورزی، تعاملات با همسالان و گروه و نهیتاً خود مدیریتی می‌شود..

ماتسون و همکاران مهارت های اجتماعی را به عنوان رفتارهای قابل مشاهده و قابل اندازه گیری تعریف کرده اند که استقلال، قابلیت پذیرش و کیفیت مطلوب زندگی را بهبود می بخشند. این مهارت ها برای سازش یافتگی و کارکرد بهنجار مهم هستند و نارسایی در مهارت های اجتماعی به طور نزدیکی با اختلالات روانی و مشکلات رفتاری مرتبط هستند. با وجود آنکه این واژه ها به ظاهر ساده به نظر می آیند اما به شدت تحت تأثیر سازه های روانشناختی و ویژگی های اساسی انسان مانند شخصیت، هوش، زبان، ادراک، ارزیابی، نگرش و تعامل میان رفتار و محیط قرار دارد .

بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO) پیش بینی می شود که پس از سال 2010، کمتر کسی قادر خواهد بود بدون کسب مهارت‌های اجتماعی و ابراز وجود، زندگی رضایت بخشی داشته باشد. تأثیر آموزش این مهارت‌ها بر موفقیت در زندگی، از طریق دستکاری ظرفیت روانی-اجتماعی افراد امکان پذیر است. بنابراین آموزش این مهارت ها، ظرفیت روانی- اجتماعی افراد را بالا برده و آنها را قادر می سازد تا با اندیشه و تحلیل موقعیت، به رفتاری سازگارانه و همراه با تحمل روی آورند. ابراز وجود، هسته رفتار بین فرد و کلید ارتباط های انسانی است. بر اساس دیدگاه آلبرتی و ایمونز ابراز وجود به عنوان یک مهارت و کفایت در ارتباط های بین فردی تلقی می شود. برنامه آموزش ابراز وجود می تواند اطلاعات، باورها و رفتارهای عزت نفس، خودکارآمدی، سلامت عمومی و جرآت ورزی را بهبود بخشد به طوری که بتوانند دیدگاه های خود را تغییر دهند و روابط بین فردی ایجاد نمایند .

عوامل متعددی در اجتماعی شدن فرد تأثیر دارند که به طور کلی عبارتند از: خانواده، همسالان و دوستان، مدرسه و نظام آموزشی، وسایل ارتباطات جمعی. یکی از عناصر اصلی اجتماعی شدن در تمام فرهنگ ها، کسب مهارت های اجتماعی است. بیشتر ما میل شدیدی برای برقراری ارتباط ثمربخش داریم، اما اغلب در برخوردهایمان با دیگران ناتوان هستیم؛ یکی از دلایل اصلی این امر، آن است که مردم سدها و موانع ارتباطی را به طور ناآگاهانه، در گفتگوی خود وارد می کنند.

یکی از اهداف دوره‌های آموزشی استانداردسازی و تعالی رفتار کارکنان پلیس راهور ناجا دستیابی به مهارت‌های اجتماعی وسیع در برخورد با مردم است.

مهارت های ارتباطی

ارسطو فیلسوف یونانی شاید اولین دانشمندی باشد که 2300 سال پیش تخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت. او در کتاب مطالعه معانی بیان «ریطوریقا (Rehtorica)» که معمولاً آن را مترادف ارتباط می دانند در تعریف ارتباط می نویسد: ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران .

شاید بتوان گفت که ارتباط، یکی از قدیمی ترین و در عین حال، عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است. ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه، علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته، زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است. در هر حال، هیچ نوع ارتباطی جز به دلیل نیاز احساس شدید انسان برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد. انسان برای برقراری رابطه با دیگران روش‌های مختلفی را پرورانده است، که رشد و تکامل زبان و شیوه های غیر کلامی مانند حالت چهره، حالت کلی بدن یا وضعیت اندام ها و حرکات بیانگر و … را شامل می شود. هر یک از این شیوه ها می توانند بخشی از اطلاعات و احساسات مورد نظر فرد در حال صحبت، یا گوینده را به فرد دیگر یا شنونده انتقال دهد .

ارتباطات طیف وسیعی از مباحث را دربرمی گیرد. هرگونه تعریفی از این مبحث به همان گستره ارتباطات می تواند خیلی عادی و دم‌دستی و یا خیلی پیچیده و غامض باشد. ما می توانیم جنبه های متمایز ارتباطات را بر اساس این گونه تعاریف متفاوت تشریح و توصیف کنیم اما یک تعریف واحد و یکسان یافت نمی شود.بنابراین ارتباط عبارت است از فرایند انتقال و تبادل افکار، اندیشه ها، احساسات و عقاید دو نفر یا بیشتر با استفاده از علایم و نمادهای مناسب به منظور تحت تأثیر قرار دادن، کنترل و هدایت یکدیگر .

برقراری ارتباط میان فردی، زمانی صورت می گیرد که افراد با هم تعامل (ارتباط متقابل) داشته باشند. هر ارتباطی یک تبادل است و حداقل دو نفر باید در آن شرکت داشته باشند. افراد به طرق گوناگون با یکدیگر صحبت می کنند، گوش می دهند، صحبت می کنند و نسبت به هم واکنش نشان می دهند و اطلاعات بسیاری رد و بدل می کنند و این همان شیوه زندگی اجتماعی است.

انسان چه در درون خانواده و چه در اجتماع، درگیر شبکه پیچیده‌ای از ارتباطات مختلف است که بخش عمده‌ای از ذهن، فکر و انرژی او را مصروف خود می دارد. با این توصیف وقتی وارد سازمان ها می شویم این کیفیت ارتباطات و بهره وری آن نقشی بی بدیل می یابد. زمانی که سازمان ها به عنوان یکی از واحدهای اساسی اجتماع به وجود آمدند، بی شک بحث ارتباطات یکی از مباحث مهم در سازمان ها کردید. اهمیت سازمان ها نیز بر هیچ کس پوشیده نیست. انسان ها در جامعه امروز در یک سازمان به دنیا می آیند، در سازمان های مختلف زندگی می کنند و در سازمانی می میرند و در سازمانی دیگر به خاک سپرده می شوند. لذا ما در همه مراحل زندگی خود به نحوی با سازمان ها و ارتباطات سازمانی سروکار داریم . به هر حال بحث ارتباطات سازمانی مسأله ای نیست که بتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم، چون اثری مستقیم در کامیابی ها و ناکامی های ما خواهد داشت.

زندگی در آستانه قرن بیست و یکم پیچیدگی فزاینده ای پیدا کرده است و قواعد و مقررات، بر اساس نظامی که انسان ها در یک زمان خاص در آن فعالیت دارند، تغییر می کند. چنین وضعیتی مهارت های ارتباطی و اجتماعی خاص و پیچیده ای را طلب می کند و از این رو یادگیری مهارت های اجتماعی دیگر یک پدیده ساده و خود جوش نیست و نیازمند توجه ای حرفه ای و نظام دار است. در دنیای امروز آموزش مهارت های فنی اهمیت ویژه ای دارد، و برای هر شغل و حرفه ای مجموعه ای از چنین آموزش هایی لحاظ می شود.

ما تعداد بسیار زیادی از روابط را در زندگی مان تجربه می کنیم. برای بسیاری از ما، مهم ترین و اولین نوع رابطه، رابطه با والدین و دیگر بستگان نزدیک است. همانطور که بزرگ می شویم، روابط دیگری مهم می شوند، مثل دوست پیدا کردن، سرکار رفتن، برقرار روابط با دیگران و … از جمله وقایع زندگی روزمره هستند که مشتمل بر تعاملات بین فردی بوده و تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی ما می گذارند. با بررسی پیوند جویی، یعنی نیاز اساسی ما به رابطه با دیگران، شروع کرده و سپس به برخی روابط خاص که ممکن است برای ما مهم باشد، توجه می کنیم.

با وجود آنکه ارتباط بین فردی جزء بزرگ ترین پیشرفت های بشر به شمار می آید، اما انسان های معمولی قادر به بر قراری یک ارتباط خوب و مؤثر نیستند . روابط انسانی برای ارضای نیازهای اساسی ما ضروری اند. داشتن روابط مثبت و سالم با دیگران کلید رشد و کمال آدمی است. آنچه که امروز هستیم و آنچه در آینده خواهیم بود هر دو معلول رابطه ما با دیگران است. روابط ما رفتار ما را به صورت یک انسان اجتماعی شکل می دهد، همچنین در منحصر به فرد بودن شخصیت، هویت و مفهوم خویشتن ما نقش عمده دارند.

با توجه به مطالبی که بیان شد می توان گفت که مهارت های ارتباطی یکی از نیازهای اساسی انسان هاست و انسان ها با این مهارت در اجتماع با دیگران ارتباط بر قرار می کنند. پلیس راهنمایی و رانندگی نیز یکی از ارگان هایی است که به صورت مستقیم با مردم سروکار دارد و همواره با افراد مختلف در ارتباط است. لذا باید از مهارت های ارتباطی بالایی برخوردار باشد تا بتوانند اارتباط مؤثر و مناسبی را با افراد برقرار کرده و به بهترین نحو خدمت رسانی کند. یکی از اهداف دوره های آموزشی استاندارد سازی و تعالی رفتار پلیس آموزش مهارت های ارتباطی مناسب به کارکنان پلیس می باشد.

مهارت های شغلی

مهم ترین و ارزشمند ترین سرمایه هر سازمانی نیروی انسانی آن است و اساس بهسازی، توسعه و بالندگی سازمانی، بهسازی نیروی انسانی است. تغییرات و تحولات در مناسبات سازمانی که تغییرات جدی در وظایف و شیوه های رفتاری اعضای سازمان ایجاد می کند، امروزه، بیش از پیش توجه مدیران و برنامه ریزان سازمان ها را به خود جلب کرده است. اصل جامعیت و و شمول مهارت های رفتاری و حرفه ای و نیز اصل استمرار در آموزش و کسب مهارت های شغلی و سازمانی با تأکید بر برنامه ریزی هماهنگ و متناسب با شرایط جدید جامعه در حوزه های گوناگون علمی، فکری و فناوری و … ضرورت وجود و ارزش دوره های آموزشی را در سازمان ها نشان می دهد. همچنین دوره های آموزشی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت نیروی انسانی، افزایش بازدهی کاری کارکنان و ارتقاء بهره وری سازمانی می شود؛ از این روی تقویت قابلیت های موجود کارکنان، تسهیل کسب دانش، پرورش مهارت ها و توانایی های به بهبود عملکرد آنان از اهداف عمده دوره های آموزشی در هر سازمانی می باشد.

لزوم توجه به دوره های آموزشی پدیده ای جهان شمول است و با سیر جوامع سنتی به صنعتی و فراصنعتی، علوم و فنون و تکنولوژی هم رو به تکامل، دگرگونی و پیشرفت نهاده است. دلیل عمده بازده زیاد نیروی انسانی و شکوفایی اقتصادی کشورهایی چون ژاپن و المان در سال های پس از جنگ جهانی دوم اهمیت دادن به آموزش کارکنان بوده است. آموزش در حقیقت، خود مدیریت است. بدین معنا که بدون آموزش کارکنان، پایه های مدیریت هم متزلزل می شود و به مخاطره می افتد. آموزش کارکنان امری حیاتی و اجتناب ناپذیر است که توجه پیاپی به آن برای سودمند شدن سایر فعالیت های مدیریت ضروری است؛ زیرا هر چه کارکنان سازمان آگاه تر، برانگیخته تر و پویاتر باشند، سازمان نیز توان و پویایی بیشتری خواهد داشت .

دوره های آموزشی استاندارد سازی و تعالی رفتار پلیس راهنمایی و رانندگی یکی از دوره هایی است که در آن به افزایش مهارت های شغلی کارکنان پلیس توجه می شود. مهارت عبارت است از توانایی پیاده سازی علم در عمل. مهارت از راه تکرار کاربرد دانش در محیط واقعی به دست آمده و توسعه می یابد. توسعه مهارت منجر به بهبود کیفیت عملکرد می شود و بدون آن در بسیاری از موارد، معلومات اولیه تأثیر زیادی نخواهند داشت . مهارت های شغلی در پی آموزش های متوالی و به کار گیری این آموزش ها در عمل کسب می شود.

کارکنان پلیس علاوه بر کسب مهارت های تخصصی و پیشرفته در زمینه شغل خود باید مهارت های ارتباطی و اجتماعی را نیز به خوبی فرا گرفته تا بتوانند در مواقع نیاز آنها را به کار بندند و بهترین نتیجه را کسب نمایند. این دوره های آموزشی علاوه بر افزایش توان مهارتی، تغییر و تحول و آمادگی بیشتر کارکنان پلیس، آنها را در حل مسائل و مشکلات محیط کار خود نیز توانا خواهد کرد. همچنین انگیزه کارکنان را افزایش داده و و کارکنان را به نیروی انسانی ماهر تبدیل می کند و نهایتاً افزایش کیفیت خدمات دهی به مردم را در پی دارد.

منبع

عجم اکرامی، رضا(1394)، رابطه بین دوره‌های استانداردسازی و تعالی رفتار پلیس راهنمایی و رانندگی و رضایت‌مندی شهروندان، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0